سلام
با ارسال خاطرات دوستان عزیز مرا بردید جزیره امرصاص جای که
هیچ زمان یادم نمی رود مگر می شود آن همه از خود گذشتگی را از یاد برد
امرصاص از همه طرف آتش می آمد جانشین لشکر شهید میرقاسم میرحسینی آن دلاور سیستانی را دیدم . سوال کردم حاجی چه خبر
گفت برادر، چه #کشته_شویم چه بکشیم در هر دو صورت #پیروزیم
مثل الان است جلو چشمانم جنازه
دلاوری سینه خود را به نخل زده بود وبا تیر بار آتش می ریخت
چه خونها به پای این سرزمین دادیم
تا ایران بماندسرفراز
بهترین مرگ در عالم هستی با بدنی خونین وتکه تکه به ملاقات خدا رفتن است
خدایا مگر میشود آن همه ایثار ومردانگی را فراموش کرد
خدایا خودت کمکمان کن خدایا عاقبت ما را هم آنگونه که بهترین مرگ هست قرار ده
با سپاس از همه همرزمان و
آسیّد موسوی عزیز
سیّد رضی زاده