🛑سعید امامی، شهید مظلوم راه حق،،
#قسمت_دوم
🔸سعید حجاریان که در میانه دهه ۶۰ از نفرات کلیدی وزارت اطلاعات بود و بعدها به عنوان یکی از نفرات اصلی و فکری جریان چپ به شمار میرفت، در مصاحبه با شماره دوم نشریه اندیشه پویا در مرداد ۱۳۹۱ پیرامون جریان دوم خرداد و به راه افتادن موج،از آن میگوید:
🔹"من کارمند نهاد ریاست جمهوری بودم و چند سال رفته بودم وزارت اطلاعات و بعد دوباره برگشتم به دولت. بعد از تشکیل کابینه نزد آقای هاشمی رفتم و بهشان گفتم که دیگر نمیتوانم در وزارت اطلاعات کار کنم. ایشان نیز به آقای فلاحیان دستور دادند که فلانی به صورت نیمه وقت به مرکز تحقیقات استراتژیک برود. منتها آقای فلاحیان از ما پرسید که آنجا با کی کار میکنی. گفتم رئیسم آقای خوئینیها و مرئوسم بهزاد نبوی است. وحشت کرد و گفت به کلی برو، نیمه وقت هم نمیخواهد اینجا باشی. بنابراین الزام نبود استعفا دهم. همه دوستان ما هم آمدند بیرون و از سال ۶۸ کسی از دوستان ما در وزارت نبود. حاضر نبودند با آقای فلاحیان کار کنند. دو پروژه شروع شده بود که به نظر من نتیجه بخش نبودند. یکی روشنفکری دینی که دکتر(عبدالکریم) سروش شروع کرده بود و دیگری هم توسعه اقتصادی که آقای هاشمی و تیم آقای طبیبیان شروع کرده بودند. من پیشبینی میکردم که بدون توجه به یک رفرم سیاسی هردوی این پروژه ها به لحاظ اجتماعی به بن بست میرسند و بدون توسعه سیاسی نمیتوان اصلاح دینی و اقتصادی کرد. پروژه توسعه سیاسی اینطور کلید خورد. پروژه من شد" نوسازی سیاسی" در ایران. همان اصلاحات. من بودم و یک مشت اطلاعات تئوریک و ارتباط با برخی چهره های سیاسی. لذا به این نتیجه رسیدم که بروم درس بخوانم. مثل بچه آدم کنکور دادم و رفتم دانشگاه و از هیچ سهمیه ای و مصوبه ای هم استفاده نکردم. دور اولی بود که بعد از انقلاب فرهنگی برای فوق لیسانس کنکور برگزار شد و تعداد شرکت کننده ها زیاد بود. کنکور دادم و دانشگاه تهران قبول شدم. بورسیه هیچ جا نبودم .دولت هیچ چیز به من نداد.خلاصه، فوق لیسانس و دکترای علوم سیاسی خواندم. نزد آقای هاشمی رفتم و گفتم میخواهم روی توسعه سیاسی کار کنید و ایشان گفت که توسعه سیاسی چیزی است که در دنیا وجود دارد یا این که خودتان از روی واژه توسعه اقتصادی آن را درست کرده اید؟ ما بخش توسعه سیاسی را در مرکز تحقیقات استراتژیک راه اندازی کردیم تا این پروژه را پیش ببریم. معاونت ما پنج گروه داشت. گروه انقلاب اسلامی، گروه دولت که میخواست بپردازد به اینکه ماهیت دولت در ایران چیست، گروه رفتار سیاسی، گروه فرهنگ سیاسی و گروه نوسازی سیاسی. ما میخواستیم از دل این بحثها یک «پالیسی پیپر» در بیاید برای آقای هاشمی. منتها آقای هاشمی علاقه ای به این مباحث نداشت. آقای هاشمی یک گیر داشت و میگفت که انگار اینجا تحریریه روزنامه سلام است و اینجا را برای پشتوانه فکری روزنامه سلام درست کرده اید. ما معتقد بودیم که آقای هاشمی هر نظری را میخواهد داشته باشد اما ما باید کار خودمان را بکنیم و ایشان هم بالاخره خواهد فهمید که پروژهاش به بن بست میرسد و توسعه اقتصادی عوارضی دارد که ناچار پیش نیاز رفع آنها توسعه سیاسی خواهد بود. آقای هاشمی دور دوم که رای آورد دیگر با آقای خوئینیها کار نکرد. مجمع روحانیون مبارز با آقای هاشمی مشکل پیدا کرده بود. دور دوم، مجمع از آقای هاشمی دفاع کرد اما آقای هاشمی گفت که مجمع اگر از من دفاع نمیکرد به زباله دان رفته بود و مجبور بودند از من حمایت کنند. آقای هاشمی مجمع را مسخره کرد. آقای موسوی خویینی ها هم روزنامه سلام برایش جدی شده بود و وقتش را در آن میگذاشت. کمتر میآمد. آقای هاشمی هم آقای حسن روحانی را رئیس مرکز کرد. اما من و بهزاد نبوی تا دوم خرداد در مرکز تحقیقات بودیم. ما میگفتیم که با هاشمی باید کار کرد و نباید او را رها کرد. احساس میکردم که هاشمی کمکم به ما و توسعه سیاسی میرسد. من روزها در مرکز تحقیقات بودم و عصرها میرفتم روزنامه سلام و هفته نامه عصرما.(ارگان سازمان مجاهدین انقلاب)."
🔸به این ترتیب زمینه چینی های سیاسی کودتای دوم خرداد، از سال ها قبل از آن انجام شده بود و برخی از عناصر سیاسی و امنیتی همانند سعید حجاریان و دوستانش دست اندرکار آن بودند!
#ادامه_دارد...
@M110220🇮🇷🚨🇮🇷
☫ کــــانــــال فـــوق مـحــــرمانه
🇮🇷🚨Ⓜ️🚨🇮🇷