❤️ سلام مولاجانم❤️
🌱بیتو لبخندهایمان بیروح، بیتو این خندهها چه بیجانند...
بیتو ای نوبهار شورانگیز همهیفصلها زمستانند...
🌱سایهات مستدام منتظریم،صاحب انتقام منتظریم...
روشنی بخشدیدهها برگرد،بیتو این چشمها چه گریانند...
#دختران_امنیت
@security_girls
حدیث_روز
امام_موسی_کاظم_ع
خوش به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به ما محبت میورزند و بر دوستی ما و برائت از دشمنانمان ثابت قدم میباشند. اینها از ما هستند و ما هم از آنها هستیم. آنان راضی شدند که ما امام آنها باشیم و ما هم راضی شدیم که آنان شیعه ما باشند و خوش به حال آنها. به خدا قسم، آنها در روز قیامت با ما و در مرتبه ما هستند.
📚بحارالانوار، جلد ۵۱ ، صفحه ۱۵۱
#دختران_امنیت
@security_girls
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
#شهدای_شهر_گلسار
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از
#شهید_زین_الدین_ملامحمدی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
صبحتون_شهدایی📿
#دختران_امنیت
@security_girls
از زانو زدن ظریف جلو امیر کویت، رسیدیم به عرض تسلیت وزیر خارجه عمان توی منزل شهید امیرعبداللهیان...
پس خیلی فرق داره چه دولتی رو انتخاب کنیم...
#دکتر_سعید_جلیلی
#یاران_خراسانی
#ادامه_راه_شهید_جمهور
#ایران_قوی
#انتخابات
#رییس_جمهور
#فرق_میکنه
#دختران_امنیت
@security_girls
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا سردار عزیزمون گفته بود با جلیلی کار نمیکنه؟!
پاسخ سعیدیسم به یک فایل صوتی .
حتما ببینید و برای وجدان های جویای حقیقت منتشر کنید .
#نشر_حداکثری
#جلیلی
#انتخابات
#دختران_امنیت
@security_girls
♥️مامان صدا زد: امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر.
اصلاً حوصله نداشتم، گفتم: من که پریروز نون گرفتم.
🗯مامان گفت: خب، دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان نون نداریم.
گفتم: چرا سنگک، مگه لواش چه عیبی داره؟
♥️مامان گفت: میدونی که بابا نون لواش دوست نداره.
گفتم: صف سنگک شلوغه. اگه نون میخواید لواش میخرم.
🗯مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا.
♥️این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شسته بودم، داد زدم: من اصلاً نونوایی نمیرم. هر کاری میخوای بکن!
🗯داشتم فکر میکردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک میکنم باز هم باید این حرف و کنایهها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور میشه به جای نون، برنج درسته کنه. اینطوری بهترم هست.
♥️با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی میافتم رو دنده لج و اصلا قبول نمیکنم اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ۱۰ کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خستهاش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی.
🗯راستش پشیمون شدم. هنوز فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمیکرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بیخیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصابم خرد بود.
♥️یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم، صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود.
🗯دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خرد میکرد.
نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که میاومدم تصادف شده و مردم میگفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.
گفتم: نفهمیدی کی بود؟
گفت: من اصلاً جلو نرفتم.
♥️دیگه خیلی نگران شدم. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود. یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم رفتم اونجا هم تعطیل بود.
🗯دلم نمیخواست قبول کنم تصادفی که خواهرم میگفت به مامان ربط داره. تو راه برگشت هزار جور به خودم قول دادم که دیگه تکرار نشه کارم.
♥️وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم که میگفت: بلد نیستی درست زنگ بزنی؟
🗯تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه!
نفس عمیقی کشیدم و گفتم: الهی شکر و با خودم گفتم: قولهایی که به خودت دادی یادت نره!
♥️پدر و مادر از جمله اون نعمتهایی هستند كه دومی ندارند پس تا هستند قدرشون رو بدونيم!
افسوسِ بعد از اونها هيچ دردی رو دوا نمیكنه؛
نه برای ما، نه برای اونها...
#خانواده
#دختران_امنیت
@security_girls
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرف یگان ویژه به خانم چادری مقابل شوهرش
خداقوت به برادران ناجا💐
#حجاب
#وقار
#عفت
#ایران
#اسلام
#دختران_امنیت
@security_girls
🟣غیرت و حیا چه شد؟
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب های خود مینویسد:
«روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد. قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟
زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند.قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد.
گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید!
شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمیدهم که چهرهی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود.
چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.»
چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند.
#حجاب
#خانواده
#دختران_امنیت
@security_girls