حاکم حسکانی به اسناد خود از ابن عمر روایت میکند که گفت رسول خدا (ص) فرمودند: جبرئیل به من عرضه داشت خدای تعالی فرمود: «ولایت علی بن ابی طالب قلعه محکم من است. هر کس داخل آن شود، از عذاب من در امان است.»
شواهد التنزیل ج ۱ ص ۱۷۰
اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم
تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم
در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم
مشهدت آمده سلطان نجف را دیدیم
بیسبب نیست در ایوان طلا میچرخیم
ما در ایوان تو ایوان نجف را دیدیم
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
در مخزن لایموت دردانه علیست
در کون و مکان امیر فرزانه علیست
در کعبه ظهور کرد تا بر همه کس
معلوم شود که صاحبِ خانه علیست
#صغیر_اصفهانی
اگر بیرون کند از بیشهی تمکین خود سر را
به لرزش آورد ارکان أرض و چرخ أخضر را
به ظاهر، تا بلی گفتیم، نفس از پرده بیرون شد
پسندیدم علی را تا پسندیدم پیمبر را
مراعات نظیر ذوالفقار از موج کوثر کن
میاور با فرات و نیل یکجا تیغ حیدر را
اگر نازک کند روز قیامت پشت پلک خویش
نمیبیند بهشت آن روز حتی روی قنبر را
ز فیضش لال، خط نامه را بر کور می خواند
ز لطفش کور دارد رهنمایی مردم کر را
کتابی هست اگر، شرحی است بر آن متن گیسویت
خدا بهر تماشای تو میزان کرد محشر را
غبار رحمتی شد باده بر آسمان پیچید
به شعلهی یادش گرفتم دامن تر را
بدان بازو کدامین طعمه را پاس ادب دارم
که جاه باز بستی از کرم بال کبوتر را
شرافت داشت دست بولهب بر پلّهی شأنش
مشرّف گر نمیفرمود با پادوش منبر را
فقیهان را به زین اسب کرسی شجاعت داشت
اگر میبست هنگام قتال آن شیر نر، سر را
ز قدرت میکِشد از نیستی ها کرّهی هستی
مقدر میکند بر نیستی امر مقدر را
حدیث روی آتشناک تو با خاک زایل نیست
به دوشم میکشم بعد از وفاتم نیز ساغر را
ز چین تا روم اگر دیبای خوبان موج خیز افتد
نخواهم داد از کف دامن اولاد حیدر را
عیالات خدا را تهمت همسنگی از کفر است
مبندی بر زنانش غیر زهرا شأن همسر را
+معنی زنجانی
سپاه پلکهایش چند لشکر را تکان می داد
علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد
به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را؛
عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد
خودش نه پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار
دل هر مالکی مانند اشتر را تکان می داد
به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی
به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد
و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد
علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد
همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُر داشت
یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد
میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم
علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد
نه در دنیا دل ما را که نام مرتضی قطعاً
به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان میداد
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید...
حمیدرضا برقعی
بگیر از من تمامم را ، بمیران ننگ
و نامم را !
که جز نام علی در اعتقاداتم نمی بینم..
به دنیا پا گذاشت
همان دلیلی که باعث شد
انسان بفهمد که اشرف مخلوقات نیست!
بلکه با وجود اوست که میتواند
اشرف مخلوقات باشد.
میخواهید مُهر "شریفترین" در مخلوقات
بر پیشانی شما بخورد؟!
علی بنابیطالب را الگویتان قرار دهید
الگوی دینی نه، کم است؛
الگو در هر حیطه ای که درگیرش شدهاید.
انسانیت، اقتصاد، ازدواج، رفاقت، محبت،
مدیریت، جدیت،شوخی، مبارزه، اخلاق و....
چون او در هر حیطه ای
۱۰۰ از ۱۰۰ است.
بقیهی الگوها شما را فقط از یک وجه،
مقلد تربیت میکنند، آن هم با بگیر و نگیر.
اما او از ولادت تا شهادتش
یک انسان کامل است.
• راستی اگر او نبود؛
انسان به کدامین نسخه از خود
میتوانست افتخار کند؟!
#امیرانسوجن،علیعلیهالسلام
خاکم و از مهر او آیینهام
میتوان دیدن نوا در سینهام
مُرسل حق کرد نام «بوتراب»
حق، یدالله خواند در امّ الکتاب
هر که دانای رموز زندگی است
سِرّ اسمای علی داند که چیست
خاک تاریکی که نام او تن است
عقل از بیداد او در شیون است
شیر حق این خاک را تسخیر کرد
این گِل تاریک را اکسیر کرد
مرتضی کز تیغ او حق روشن است
بوتراب از فتح اقلیم تن است
هر که در آفاق گردد بوتراب
بازگرداند ز مغرب، آفتاب
-اقبال لاهوری
اگر پرستش جز ذات خدا ممکن بود،
مسلما علی(ع)را میپرستیدم.
علی(ع)خدا نیست ولی وجود علی(ع) را چیزی جز خدا پر نکرده است
شهیدچمران✍🏻
از همه جا ماشین آتشنشانی داشت میرفت، الان فهمیدم بیمارستان گاندی دچار حریق شده.
صحنهی ترسناکیه، انشالله اتفاقی برای کسی نیفته.