eitaa logo
سِدنا ³¹³ .
879 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
ما آمده‌ایم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم ؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم . - آیت‌الّله‌بهجت - _____ سدنا ؛ جهت آگاهی ِمردمانِ ایتا . نشر و کپی [ واجب ِ] مسلمان ! .. ؛ 🤍 - ظهورِ مهدیِ فاطمه ، نیازمند به انقلابِ درونی شیعیان است . - @SednaAlbom .
مشاهده در ایتا
دانلود
ب‍‍ہ ن‍‌ام ن‍‍‌ام‍‍ے ف‍‍‌اط‍‍‌م‍‍ہ 🌱💙
دعاے فرج بخونیمـ🌚💙
بخونیم از زندگے نامہ یکے از شہدامون💙🌱 زندگے نامہ جوادالله کرم 💙✨ نام : شہیدجوادالله‌کرم تولد : 2 / تیر / 1360 محل تولد : تہران _ مہرآباد شہادت : 19 / اردیبہشت / 1395 محل شہادت : سوریہ _ حلب سن : 35 مزار : تہران _ گلزار شہداے بہشت زهرا (س) _ قطعہ 50 خلاصہ اے از زندگے : سلام به همگی من جواد الله کرم هستم . خداروشکر از همون اول مادرم خیلی مراعات می کرد که بدون وضو به من شیر ندهد و همین امر و تربیت درست والدینم ، باعث شد که سرگرمی روزهای کودکی و نوجوانی من مسجد باشد . اخلاق برای من خیلی مهم بود حتی در جلسه خواستگاری هم به همسرم گفتم که اخلاق برای من مهمترین چیزه و کسی که اخلاق نداره ایمان نداره . یادمه شب عروسیم پا به مجلس خانم ها نذاشتم ، از قبل قرارمان همین بود . به نظرم خیلی اشتباه است داماد به مجلس خانم ها بیاید ، هم مهمان ها به سختی می افتند ، هم داماد موذب می شود . قاب عکسی ازم را که همان روز در آتلیه گرفته بودیم آماده کردند و در مجلس گرداندند . فرزندانم ، زهرا و علی اکبر حاصل این ازدواج هستند . من لیسانس و کار و زندگی خودم را داشتم اما با آغاز جنگ سوریه از سال 1390 داوطلبانه راهی این کشور شدم و از جمله مستشاران و نظامیان زبده ی ایرانی به حساب می آمدم . یکی از مهمترین دلایلم برای رفتن به سوریه این بود که اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن رو به رو شویم . اعتقاد داشتم که حتی اگر حرم حضرت زینب (س) هم در سوریه نبود باید می رفتم و چیزی از اهمیت رفتنم کم نمی شد چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود . سوریه محور مقاومت ما است اگر از دست برود خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است و از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی داد که زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی دفاع و بی سرپناه بمانند . در سال های 93 و 94 در سوریه سه بار مجروح شدم ولی دوباره به جبهه ها بازگشتم و در نهایت در 19 اردیبهشت سال 95 و در زمان آتش بس ، با گلوله ی تکفیری ها در جنوب غربی حلب به دیدار یار رفتم و پیکرم نیز در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرار داشتم تا اینکه بعد از چهارسال پیکرم شناسایی شد و به وطن و آغوش خانواده ام بازگشت . همسر شہید : برایمان جا افتاده بود که آقا جواد خانواده‌ اش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده می‌ داند برای همین هرگز مانع رفتنش به ماموریت نشدیم . خیلی به بالا بردن سطح سواد خانواده اهمیت می داد ، معتقد بود که حزب اللهی باید با سواد باشه وگرنه عرصه های علمی در مملکت شیعه دست آدم های ناصالح می افتد . به فضل خدا ایشان به من در زمینه تحصیل خیلی کمک کرد . در حقیقت مشوق اصلی برای درس خواندنم خودش بود . زمانی که خانه بود سر بچه ها را گرم می کرد و به امور خانه می رسید تا بتوانم درسم را بخوانم . وقتی در مقطع دکتری در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم خیلی خوشحال شد . همرزم شہید : شب بود ، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم ، جواد گفت : بچه‌ ها امشب کمتر شوخی کنید . تعجب کردم ، به شوخی گفتم : جواد نکنه داری شهید می‌شی . گفت : آره نزدیکه ... هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم . همه لحظه ‌ای سکوت کردند . یکی از بچه‌ ها دوربین آورد و گفت : بگذار چند تا عکس بگیریم . قبول کرد ، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم و فرداش جواد شهید شد ... همرزم شہید : با اینکه فرمانده بود و همه گوش به فرمانش ولی در عملیات های سخت بعد از تشریح دقیق منطقه و دشمن ، راه می افتاد می گفت دارم می روم هر کس می خواهد بیایید ، کسی را صدا نمی زد ، نگاه نمی کرد چند نفر دنبالش می آیدند . در چشم جواد هیچ ترسی وجود نداشت . سخن شہید : مهم نیست چه مسیولیتی داریم و کجا هستیم هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم . 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
بخونیم از زندگے نامہ یکے از شہدامون💙🌱 زندگے نامہ محمد هادے امینے 💙✨ نام : شہید محمدهادے امینے تولد : ۸/بہمن/۱۳۷۸ محل تولد : تہران شہادت : ۱۳/مرداد/۱۴۰۰ محل شہادت : تہران _ حین ماموریت آموزشے سن : 22 مزار : تہران _ گلزار شہداے بہشت زهرا (س) _ قطعہ ۵۰ _ ردیف ۱۱۷ _ شمارھ۱۷ خلاصه ای از زندگے : سلام دوستان من محمد هادی امینی هستم، متولد ۸ بهمن ۱۳۷۸ .من در مدارس نمونه دولتی تحصیل می‌کردم و درس و کتاب خواندن را دوست داشتم. فکر می‌کنم آن چیزی که خیلی به من آرامش می‌داد مطالعه کردن بود که از دوران طفولیت تا بزرگسالی بود. عادت به مطالعه را مادرم برای من در نظر گرفته و من را از همان بچگی عضو کتابخانه‌های محله کرده بود که بتوانم هر شب کتابی برای مطالعه داشته باشم. من دانشگاه اراک در رشته مهندسی مکانیک قبول شدم اما چون علاقه زیادی به پاسدار شدن داشتم دانشگاه را ترک کردم و جذب دانشگاه امام حسین (ع) شدم. درس‌های مربوط به دانشگاه امام حسین (ع) را خیلی جدی مطالعه می‌کردم. وقتی دوستانم می‌گفتند ما هم نیروی ویژه نظامی هستیم ولی تو چقدر در مطالعه دروس وقت می‌گذاری، در جواب می‌گفتم: «برای پاسدار نمونه شدن باید درس‌ها را جدی مطالعه و دنبال کنیم.» ازجمله ویژگی‌های شخصیتی که داشتم این بود که وقتی تصمیم به انجام کاری می‌گرفتم، در کارم ثابت قدم بودم و خیلی با قاطعیت هدفم را دنبال می‌کردم. برای زمان هم خیلی ارزش قائل بودم و نمی‌گذاشتم زمانم بیهوده به هدر رود و از نکات مهم دیگری که در رفتارهایم دیده میشد داشتن تقوا و نظم بود و بیشتر تشویق‌هایم در دانشگاه به خاطر داشتن نظم در چینش کارهایم بود. یک جدول هفتگی برای خواندن دعا‌های شبانه خودم داشتم. به عنوان نمونه نوشته بودم: شنبه‌ها خواندن حدیث کساء، یک‌شنبه‌ها خواندن زیارت عاشورا، دوشنبه‌ها خواندن زیارت امین الله، سه‌شنبه‌ها خواندن دعای توسل و چهارشنبه هر هفته خواندن دعای مجیر و پنج‌شنبه‌ها خواندن دعای کمیل و جمعه‌ها خواندن دعای آل یاسین. همچنین در خواندن زیارت عاشورا و دعای عهد مداومت داشتم و تلاشم را کردم که هیچ‌وقت خواندن آن‌ها را ترک نکنم. من هر هفته پنج‌شنبه‌ها به زیارت قبر شهید حسین مغز غلامی می‌رفتم و حتی در چند جای دفترچه‌ام یادداشت کرده بودم «ان‌شاءالله من را در قطعه ۵۰ پایین پای حاج حسین معز غلامی خاک کنید». که همین اتفاق هم افتاد و یک روز حین آموزش‌های خاص با مهمات جنگی بودم که هنگام تمرینات میدانی مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و حدود ۲۴ ساعتی مورد مداوا قرار گرفتم ولی به دلیل خونریزی زیاد ناشی از اصابت گلوله، سحرگاه ۱۳ سال ۱۴۰۰ مرداد هنگام اذان صبح دار فانی را وداع گفتم و به شهادت رسیدم. پدر شہید : در دوشب آخر عمرش قبل از شهادت یکی ازهمرزمانش می‌گفت هادی بسیار آشفته بود، از او پرسیدم هادی چقدر آشفته هستی؟ گفت: «من قراری با خودم گذاشته بودم که به هیچ کس وابسته نشوم ولی الان وقتی برای مأموریت و آموزش می‌روم دلم برای بچه‌های پایگاه‌های بسیج و هیئت و واحد فرهنگی تنگ می‌شود. این کارم با اصولی که با خودم گذاشته‌ام همخوانی ندارد.» این نشان می‌داد خود شهید با خودش توافق کرده بود که هیچ وابستگی به کسی نداشته باشد تا راحت‌تر بتواند به هدفش برسد. پدر شہید : مربی آقا هادی ۲۴ روز بعد از شهادت پسرم خوابی را برای ما نقل کرد. می‌گفت آقا هادی را در خواب دیدم که مانند شهید ترک خیلی آرام و با وقار است. ابهتی که پیدا کرده بود قابل وصف نیست. من گفتم محمد هادی آن روز چرا آنقدر بی‌تابی کردی؟ تو که خوب شده بودی و چشم‌هایت را باز و با من صحبت کردی، چرا رفتی؟ محمد هادی گفت آن لحظه که شما آمده بودید قبلش حضرت زهرا (س) بالای سرم بود. می‌خواستم بروم، اما یکدفعه پدرم و بعد شما آمدید. دیدم آن خانم نیست و خیلی ناراحت شدم و التماس کردم که دوباره آن لحظات خوب را داشته باشم و گفتم دیگر نمی‌خواهم در این دنیا باشم و می‌خواهم پیش شما باشم که خانم حضرت زهرا (س) هم قبول کردند. بعد در همان خواب آقا هادی به مربی‌اش گفته بود: «شما ناراحت من نباشید، اینجا خیلی خوب است. حتی از آن چیزی که اطلاع داشتم خیلی بهتر است.» 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
هر هفتہ سہ‌شنبہ یک کتاب رو معرفے میکنم و اگر خوندید حتما نظرتون رو بگین 💙🌱
ب‍‍ہ ن‍‌ام ن‍‍‌ام‍‍ے ف‍‍‌اط‍‍‌م‍‍ہ 🌱💙
دعاے فرج بخونیمـ🌚💙
۶۰ تاییت مبارک همسایه🙂♥️ @sedna313
هدایت شده از مجنون|Majnoon
همسایه آمارجدیدت مبارک باشه☺️🙏🏻 @sedna313
هدایت شده از آࢪامـــش ابـــــدے
🙂☝️🏻 میشه برای دل بی قرار مهدی "عج" فقط یه کوچولو حجابتو رعایت کنی؟🙂✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ب‍‍ہ ن‍‌ام ن‍‍‌ام‍‍ے ف‍‍‌اط‍‍‌م‍‍ہ 🌱💙
دعاے فرج بخونیمـ🌚💙
تجمع دیروز بانوان و خانوادھ‌هاے شہدا در اعتراض بہ وضعیت حجاب دست‌نوشتہ یک بانوے مجاهد! امنیت اخلاقے پایمال مصلحت‌اندیشے مسئولان!!! 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
هدایت شده از ••𝑫𝒆𝒍𝒂𝒓𝒂𝒎|دلآرام••
همسایه عزیز نوپا ⁶⁰تایی شدنتون و با کمی تاخیر تبریک میگم😁😁😉♥️ باشد تا همیشه موفق باشید😌 از طرف همسایه بالایی @delaram_110 به همسایه پایینی @sedna313
⁴⁰تاییت مبروک عزیزم ایشالله پیشرفت کنے خوشحالم کہ همسایتون هستم از طرف همسایہ:@sedna313 تقدیم بہ:@Majnoon_98
پیروز هم از پیش ما رفت.. :)🖤🚶‍♀💔 شماهم مث من خیلے دوسش داشتین؟! :)🚶‍♀💔 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
ب‍‍ہ ن‍‌ام ن‍‍‌ام‍‍ے ف‍‍‌اط‍‍‌م‍‍ہ 🌱💙
دعاے فرج بخونیمـ🌚💙
برخورد مغازھ داران با فتنہ کشف حجاب در تہران✨ 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگےسگے زن غربے در قفس بہ گمان شما چرا اين زن را آنجلیا جولے در کشور خودش نمےبیند؟ چرا وزیر هلند ،بلژیک و هزار خراب شدھ ،براے این زن مویش را نمےبرد؟ چرا عکس بدبختے هاے این زن را بہ دیوار هاےنیویورک نمیزنند ؟ چرا این زن اینقدر در دنیاے غرب بے کس است ؟ این مسیر ذلت زن غربے با یک روسرے وچند دانہ مو آغازشد 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین یکتا بازماندھ نسل باکرے ها و همت هاست حرف هاے دقیق و آرام بخشش رو تو این روزا که همہ بمب گذارے ناامیدے میکنند منتشر کنید 🍃𝕊𝕖𝕕𝕟𝕒🍃
سلام رفیق :) اومدم یه چیزی بهت بگم و برم🌹 یه کانال بهت پیشنهاد میکنم با کلی فعالیت های عالی و جذاااب 😉 که به نظرم من نگم و خودت بیای و ببینی بهتر باشه(: این کانال مخصوص اوناییه که عاشق امام حسین (ع) هستن و یه جورایی دوست دارن نوکرالحسین :) باشن.. ما هم این کانال رو بخاطر کسایی که عاشق امام حسین (ع) و کربلای آقا هستن، تشکیل دادیم و اسم کانال هم گذاشتیم : نوکرالحسین :) یه سر به کانالمون بزن رفیق؛ ضرر نمیکنی :) ان شاءلله خود آقا هرچه زود تر کربلا ش رو برات بطلبه 🌷 اینم لینک کانالمونه : @qwerttyfgh