فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگامی که حضرت زهرا سلام الله علیها دیدند پدرشان در بستر احتضار افتادهاند به گریه افتادند.
پیامبر صلی الله علیه وآله برای دلداری به دخترشان فرمودند:
... وَ مِنَّا مَهْدِيُّ الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي عِيسَى خَلْفَه
🌺 (شاد باش که) مهدیِ این امّت از ماست؛
همان کسی که عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند.
📚 کشف الغمه ج2 ص482.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میلاد حضرت مسیح علیهالسلام گرامی باد✨♥️
#میلاد_عیسی_مسیح
#ایام_فاطمیه
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
انا نباهی بفاطمه...
🎥حاج مهدی رسولی
#فاطمیه
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
Masuod Pirayesh - In Donya Bi To (320).mp3
7.51M
منآنمکزفراقتمستمندم..💔
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
YEKNET.IR - shoor - fatemie 2 - 1401 - karimi.mp3
7.68M
⏯ #شور احساسی
🍃موهام خاکی
🍃جونم خسته
🎤 #محمود_کریمی
👌 #پیشنهاد_ویژه
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
✨﷽✨
✅مهریه حضرت حوا
✍وقتى حضرت آدم (ع ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاكيزه سرشت بسيار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفريده شد و آدم بر او نگريست از او پرسيد: تو چه كسى هستى ؟
حوا شرمگين شد و چيزى نگفت ، جبرييل به آدم گفت : اين حواست ، او را براى تو آفريده اند و او محرم و همدم توست .
حضرت آدم وقتى فهميد كه حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز كند جبرييل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، بايد او را عقد كرده و برايش مهريه تعيين كنى .
آدم فرمود: اى برادر! تو مى دانى كه من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد كنم ؟
جبرييل گفت : سه بار به حبيب خدا محمد مصطفى صلی الله علیه و آله صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.
📚آثار و بركات صلوات در دنيا، برزخ و قيامت/عباس عزیزی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
#عفیفه😍🍃
#داستان~انار~♥️🍭
روزے حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بسترے شد. علے علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل دارے تا برایت فراهم ڪنم؟ گفت: من از شما چیزے نمے خواهم. حضرت علے علیه السلام اصرار ڪرد.
.
فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! پدرم به من سفارش ڪرده ڪه هرگز چیزے از شوهرت در خواست نڪن، مبادا تهیه آن برایش مشڪل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علے علیه السلام فرمود: اے فاطمه! به حق من، هر چه میل دارے بگو تا برایت آماده ڪنم.
.
فاطمه علیها السلام گفت: اڪنون ڪه من را سوگند دادے مے گویم. اگر انارے برایم فراهم ڪنے خوب است. حضرت علے علیه السلام برخاست و براے فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت.
.
در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در ڪجا پیدا مے شود؟ آنها گفتند: یا علے! فصل انار گذشته، ولے چند روز قبل شمعون یهودے چند انار از طائف آورده بود.
.
حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتے ڪه چشمش به علے علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علے علیه السلام ماجرا را گفت و افزود ڪه براے خریدارے انار آمده ام.
.
شمعون گفت: چیزے از انارها باقے نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را مے شنید، به شوهرش گفت: من یک انار براے خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان ڪردم.
.
آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علے علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را براے خود ذخیره ڪرده بود تا روزے از آن نفع بیشترے ببرد.
.
نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صداے ناله درمانده اے را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردے غریب و بیمار و نابینایے در خرابه اے بدون سرپرست و غذا روے زمین خوابیده است...
.
حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو ڪیستے؟ از ڪدام قبیله اے؟ چند روز است ڪه در اینجا افتاده اے؟ گفت: اے جوان صالح! من از اهالے مدائن (ایران) مے باشم، در آنجا قرض زیادے داشتم.
.
ناگزیر سوار بر ڪشتے شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان مے رسانم شاید آن حضرت ڪمڪے به من ڪند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمے دانست ڪه سرش بر دامن علے علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار براے بیمار عزیزم مے برم، ولے تو را محروم نمے ڪنم و نصفش را به تو مے دهم.
.
حضرت انار را دو نصف ڪرده و نصف آن را ڪم ڪم در دهان آن جوان مے گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایے نصف دیگرش را نیز به من بخورانے، چه بسا حال من خوب شود!
.
علے علیه السلام نیم دیگر انار را نیز ڪم ڪم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظے با آن جوان بیمار به سوے خانه حرڪت ڪرد. در حالے ڪه از شدت حیا غرق در فڪر بود به در خانه رسید.
.
ولے حیا ڪرد وارد خانه شود. از شڪاف در به درون خانه نگاهے ڪرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده ڪرد فاطمه علیها السلام تڪیه ڪرده و طبقے از انار پیش روے اوست و میل مے فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد!
.
متوجه شد ڪه این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه ڪسے براے شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! وقتے ڪه از پیش من رفتے، چندان طولے نڪشید ڪه نشانه سلامتے را در خود یافتم.
.
ناگاه صداے در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردے را دید ڪه طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علے علیه السلام براے فاطمه فرستاده است
.
ریاحین الشریعة، ج 1، ص142
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
#عفیفه😍🍃
#داستان~انار~♥️🍭
روزے حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بسترے شد. علے علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل دارے تا برایت فراهم ڪنم؟ گفت: من از شما چیزے نمے خواهم. حضرت علے علیه السلام اصرار ڪرد.
.
فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! پدرم به من سفارش ڪرده ڪه هرگز چیزے از شوهرت در خواست نڪن، مبادا تهیه آن برایش مشڪل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علے علیه السلام فرمود: اے فاطمه! به حق من، هر چه میل دارے بگو تا برایت آماده ڪنم.
.
فاطمه علیها السلام گفت: اڪنون ڪه من را سوگند دادے مے گویم. اگر انارے برایم فراهم ڪنے خوب است. حضرت علے علیه السلام برخاست و براے فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت.
.
در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در ڪجا پیدا مے شود؟ آنها گفتند: یا علے! فصل انار گذشته، ولے چند روز قبل شمعون یهودے چند انار از طائف آورده بود.
.
حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتے ڪه چشمش به علے علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علے علیه السلام ماجرا را گفت و افزود ڪه براے خریدارے انار آمده ام.
.
شمعون گفت: چیزے از انارها باقے نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را مے شنید، به شوهرش گفت: من یک انار براے خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان ڪردم.
.
آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علے علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را براے خود ذخیره ڪرده بود تا روزے از آن نفع بیشترے ببرد.
.
نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صداے ناله درمانده اے را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردے غریب و بیمار و نابینایے در خرابه اے بدون سرپرست و غذا روے زمین خوابیده است...
.
حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو ڪیستے؟ از ڪدام قبیله اے؟ چند روز است ڪه در اینجا افتاده اے؟ گفت: اے جوان صالح! من از اهالے مدائن (ایران) مے باشم، در آنجا قرض زیادے داشتم.
.
ناگزیر سوار بر ڪشتے شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان مے رسانم شاید آن حضرت ڪمڪے به من ڪند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمے دانست ڪه سرش بر دامن علے علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار براے بیمار عزیزم مے برم، ولے تو را محروم نمے ڪنم و نصفش را به تو مے دهم.
.
حضرت انار را دو نصف ڪرده و نصف آن را ڪم ڪم در دهان آن جوان مے گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایے نصف دیگرش را نیز به من بخورانے، چه بسا حال من خوب شود!
.
علے علیه السلام نیم دیگر انار را نیز ڪم ڪم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظے با آن جوان بیمار به سوے خانه حرڪت ڪرد. در حالے ڪه از شدت حیا غرق در فڪر بود به در خانه رسید.
.
ولے حیا ڪرد وارد خانه شود. از شڪاف در به درون خانه نگاهے ڪرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده ڪرد فاطمه علیها السلام تڪیه ڪرده و طبقے از انار پیش روے اوست و میل مے فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد!
.
متوجه شد ڪه این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه ڪسے براے شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! وقتے ڪه از پیش من رفتے، چندان طولے نڪشید ڪه نشانه سلامتے را در خود یافتم.
.
ناگاه صداے در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردے را دید ڪه طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علے علیه السلام براے فاطمه فرستاده است
.
ریاحین الشریعة، ج 1، ص142
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
❣ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق❣
خدایا 🤲
در این شب زیبا و نورانی✨
عید میلاد نبی مهربانی💚
حضرت عیسی (ع)💚
برای همه بندگانت
سلامت و سعادت خواستارم🤲
خدایا صلح و آرامش را
با ظهور مهدی موعودت💚
و یاری حضرت مسیح
به بندگانت عطا بفرما🤲
آمیـــن یا رَبَّ 🤲
✨🌹✨🌹✨🌹
یه شب ساکت و آروم✨
یه ستاره بالای سرت🥰
یه هدیه ی پر برکت از امید و عشق❤
همه تقدیم شما ✨
🎊 شب زیباتون بخیر
🎊میلاد حضرت مسیح مبارک
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🙏بارالها
🖤 به حرمت
💔حضرت فاطمه زهرا
(سلام الله علیها)
❄️هیچ چشـمی اشکبـار
▪️هیچ دستـی محتـاج
❄️هیچ دلـی شکستــه
▪️و هیچ خـانـــه ای
❄️بی نعمتت نباشـــه
شبتون بخیروسلامتی
دعای خیر خانم حضرت زهرا
سلام الله علیها 🖤
ره توشه دنیا و آخرتون
عزیزان شبتون آروم ودر پناه خدا 🙏
☞♥️❥
#شبتون_درپناه_خدا
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
☔️ميگويند: باران
💫اشک شوق فرشته هاست
☔️الهی با هر قطره از باران
💫یکی از مشکلات
☔️زندگیتون بریزه
💫و بارش این نعمت الهی
☔️رحمت،برکت ،شادی
💫و سرزندگی براتون بیاره
☔️"شبتون پر از خیر و برکت"☔️
☀️
#شبتون_درپناه_خدا
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯