📜 #متن |🔰رزق رمضان
🎁ماه رمضان؛ شهر انابه، شهر توبه، شهر مغفرت و رحمت، شهر آزادى از آتش و شهر دستيابى به بهشت است.
🎁تجمع و تحمل گفت و گوها از عنايت هاى اين ماه و از هدايت هاى اولياى خداست كه ما را به هم گره مى زنند و با هم مى سازند و حتى با درگيرى ها و برخوردها، فتنه ها و ابتلاها را آسان مى نمايند.
🎁در اين شبها به خود، سركشى كنيم و از سستى ها و تخاذل هاى خودمان بازرسى نماييم.
🎁راستى كه با اين همه سياهى و سستى و با اين همه غفلت و غرور، بر عنايت خدا كه فرصت مى دهد و راه مى گشايد و آغوش باز مى كند و بر رعايت اولياى او و بر محبت ولى عصر تكيه داريم.
🎁اى دل از دست رفته چه مى خواهى؟ اين فرصت و اين هم آغوش باز و اين هم انتظار بازگشت.
🎁در تمام لحظات، دعوتى هست و فريادهايى هست. اين صداى اوست و اين ماييم كه بايد لبيك بگوييم. ما اين فريادها را نمى شنويم.
🎁چشم ها و گوش هاى ما تربيت نشده اند. ما احساس تربيتى و نياز به تحولى در اين حواس و جوارح نداريم.
🎁خدايى كه تمامى نيازهاى انسان را مى شناسد و تمامى ابعاد او را مى داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد.
🎁همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود.
❛❛ عینصاد
📚 #بهار_رویش | ص ۱۷
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
🌄 رمضان دارد میرود...
✍🏻 عینصاد
از كسانى نباشيم كه رمضان بر آنها مىگذرد، در حالى كه بدنهايشان ضايع شده و فكرهايشان عقيم مانده و قلبهايشان سرشار از بتها شده و روحهايشان هم به تنگى رسيده است!
چون اين يك اصل است كه اگر كسى از نعمتى كه در دسترس اوست بهره نگيرد، سياهى به او مىرسد. جرقههايى كه مىزنند، اگر كسى استفاده نكند و شكر نكند، سياهش مىكنند و به او مىبندند.
او براى رشد ما زمينهها، فرصتها، حادثهها، برخوردها، زمانها و مكانهايى را تأمين كرده است كه به وسيلۀ آنها حركتى بكنيم، گامى برداريم و پيشرفتى داشته باشيم.
ولى اگر ما اين همه محبت را جواب ندهيم و اين همه مايه را در راه به جريان نيندازيم، همۀ آنها را از ما مىگيرند.
📚 #بهار_رویش | ص ۴۷
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
🕊#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
🌄 قطار رمضان...
✍🏻 عینصاد
❞ انسان مىبيند كه رمضان دارد مىرود؛ مثل قطارى كه آخرين واگنش رسيده است و ما هم در راهى ماندهايم كه حتى اميد معجزهاى در آن نيست. اگر سوار نشويم، تنهايى است!!
من يادم نمىرود كه يك احساس عجيبى از حركت ماشينها يا قطارها از كودكى در ما بود؛ چون شنيده بوديم كه اگر به قطار دير برسيم، مىرود، بعد هم مشكلاتى پيش مىآيد. ما هم ديگر فكر نمىكرديم، همين مقدار رفتنِ قطار رنجمان مىداد.
يادم نمىرود كه ما حتى از قطار پايين نمىآمديم، گاهى هم كه پايين مىآمديم خيلى فاصله نمىگرفتيم. گاهى هم فكر مىكرديم كه اگر قطار رفت به كجاى آن بچسبيم، اين احساس در ما بود.
حال كه قطار رمضان، لحظهها و روزها و شبهايش دارد مىگذرد، ما اگر جا مانديم و نرسيديم، محروميم و ملعونيم - نفرين شدهايم - به خصوص در آنجا كه جمعى داشتهايم و در كنار قبر «ولّى» بودهايم.
📚 #بهار_رویش | ص 127
🕊#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸