eitaa logo
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
3.1هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
17.9هزار ویدیو
205 فایل
مجری سفرهای زیارتی: #عمره_عتبات_عالیات_عراق_سوریه #زیرنظرحج_و_زیارت کدشرکت ٥٧٥٣٠ ثبت ٥٥٤٦٦٨ تأسیس ١٣٩٨ 📳تلفن: ٠٩١٩٩١٨٩٤٧٢ ٠٢١٧٧١٥١٦٥٩ 🔴تهران پیروزی_ خ سی متری نیروی هوایی- خ مسیل منوچهری-خ۷/۲۵ روبروی بوستان پیروزی مسجد بقية الله الاعظم طبقه٤
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 شرکت زیارتی سدرةالمنتهی 🕋
#اصحاب_کربلا #حضرت_عابس 🔻 اصحاب روز عاشورا باید محضر حضرت می‌آمدند و اذن ورود به میدان را می‌گرفتن
ادامه مطلب قبل... 🔻 یکی از اصحاب حضرت که از طائفۀ بنی کلاب بود با همسر خود به کربلا آمده بود و به لشکر آقا سیدالشهداء ملحق شده بود. مرد قوی‌بنیه‌ای بود. 🔸 جریان آمدنش هم به کربلا اینچنین است که گفت من داشتم از کوفه بیرون می‌آمدم دیدم لشکریان کوفه دارند آماده می شوند. گفتم چه خبر است؟ گفتند برای جنگ با حسین بن علی داریم آماده می‌شویم. به همسر خود گفتم من خیلی راغب بودم به جهاد با مشرکین بروم ولی امروز می‌بینم که جهاد با این‌ها هم ثواب بیشتری دارد و هم آسان‌تر است، همسرم هم پذیرفت و گفت من هم می‌آیم. با هم آمدند و ملحق به سپاه امام حسین (علیه السلام) شدند. 🔹 گویا نام او عبدالله بن عمیر الکلبی بود که در وصفش می‌گویند شانه‌های او خیلی پهن بود و قد او خیلی بلند بود. وقتی دشمن حبیب و مسلم را درخواست کرد و حضرت نپذیرفت عبدالله بن عمیر عرض کرد که آقا اجازه می‌دهید من بروم؟! حضرت به او اذن دادند و به بقیه رو کردند و فرمودند که حریف، قتّال است. می‌بینم که بتواند این‌ها را از پای دربیاورد. 🔸 عبدالله بن عمیر به طرف دشمن رفت. سپاهیان دشمن گفتند چه کسی هستی؟ گفت که فلانی هستم، گفتند: نه، فقط حبیب و مسلم بیرون بیایند. 🔹 گفت هر کسی مقابل شما بیاید بهتر از شما است و با هم درگیر شدند. با همان ضربۀ اول یکی از آن‌ها را کشت، آن یکی به دفاع آمد و شمشیری به سمت او زد. عبدالله دست خود را سپر کرد که شمشیر به او اصابت نکند، چهارتا از انگشتان او افتاد ولی شمشیر را به آن دست خود داد و دومی را هم کشت و به خیمه برگشت. کد ۸۹۵