eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کشتگان عشق برایم دعا کنید؛ یعنی نمیشود که مرا هم صدا کنید؟ #شهادت.. حکایت عاشقانه آنانی است که دانستند دنیا جای ماندن نیست... باید پرواز کرد... #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
❣ماهِ رجب فضاے دلم منجلے شده 🔸با هر تپش صداے دلم یا علے شده ❣ماهِ رجب شد و دلمان تنگِ ڪربلاست 🔸گویا ڪه اذنِ این سفرم با ولے شده یا_امیرالمؤمنین_ع❤️
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
دوباره سلام 😊 حال و احوالتوݩ که خوبه ؟🌸🍃 ان شاءالله که همیشه تندرست باشید🌺 و لب هاتوݧ خندوݩ باشہ🙂☺️ پیرامون 👇 بازم میخایم از نظرات شما استفاده کنیم . این بار تجربہ ها و خاطرات💭نابِ شیریݧ و جذاب طورتوݧ رو درباره ے و چادر برامون بفرستید♥️📬 ☝️موارد جالب ، توی همه ی کانال های پویش منتشر میشه 📮 😊👇👇 🇮🇷|| @hemayat_puyesh
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ⭕️ #شهید_عبدالصاح_زارع 🔶قسمت سی وچهار 🔶 #جایگزین_شهید محل کارش در یکی از روستاهای
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ⭕️ 🔶قسمت سی وپنجم 🔶 یک روز که برای رسیدگی به درختان منزل پدر بزرگش رفته بودیم از درخت بلندی بالا رفت ، به قدری بالا رفت که بین شاخه وبرگها گم شد و من از نگاه کردن به آن بالا می ترسیدم خیلی نگران بودم و هر لحظه احتمال می دادم شاخه ها بشکند و اتفاق ناگواری بیفتد به خصوص که سابقه افتادن از درخت را هم داشت . صدایش کردم و چند بار خواهش و التماس کردم که پایین بیاید با خنده گفت : ( به شرطی پایین می آیم که شماهم قولی بدهی.) گفتم: (چه قولی؟!) گفت: شما باید قول بدهی گه اگر پایین آمدم بروم و دوباره زن بگیرم ! خوب میدانست که چطور میتواند حرص من را در بیاورد هم نگرانش بودم و هم نمیخواستم پیش او کم آورده باشم . گفتم همانجا بمان من همچین قولی نمیدهم . اگر دوست داری بیا پایین اگر هم دوست نداری همانجا بمان هنوز که هنوز است هر زمان که به خانه پدر بزرگ ومادر بزرگ ایشان می روم یاد آن روز و شوخ طبعی و مهارت صالح میفتم که قادر بود همزمان هم حرصم را در بیاورد و هم من را بخنداند . 🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
گفتم خواهرم حجابت؟ گفت:دلم پاک است. با خود گفتم: مگر می شود پاکی هزاران نگاه و دل را بدزدی و هزاران خانه و خانواده را ویران کنی و دلت پاک باشد؟!!😔😏 #پویش_حجاب_فاطمے
✋🌷 السلام علیک یا صاحب الزمان 💫سلام به امام مهربانم ☀آفتاب؛ شعاع مهربانی شما بر کوچک و بزرگ این شهر است و نسیم؛ لطافت دستان تان است، 💞 آن هنگام که برای مان، دست به دعا بر می دارید!... مهربان تر از پدر و دل سوزتر از مادر؛ 🌞امام زمان!... امروز را هم بعد از بردن نام خدا، با یاد شما شروع می کنم!... 👌 امروز، بی نظیرترین روز زندگی ام خواهد بود!... ✋سلام بر تو ای سرچشمه ی زندگانی!........  🌺السلام علیک یا حجهْْ الله علی خلقه.السلام علیک یا بقیهْْ الله. سلام آرامش دلم ❤ صبحتون مهدوی ✋ 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری. ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت. ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می ائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد. . #سلام_بر_ابراهیم #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
•┈••✾◆🌹◆✾••┈• ⛅ تا روشن شدن هوا چیزی نمانده بود. باید سریع تر گردان مالک می رسید ،در این هنگام بعثی های فراری به سنگرهای خود برگشتند و با اجرای آتش تیر بار و پدافند از بچه های ما تلفات گرفتند. در این زمان در کانال سوم حدود ۵۰ نفر سالم ۴۰ نفر مجروح و ۱۷نفر شهید شده بودند حاجی پور فرمانده تیپ عمار سعی می کرد با گردان کمیل تماس بگیرد، اما دشمن با شنود مکالمات توانسته بود ارتباط بی سیم را مختل کند. 🔘بدترین مشکل نفوذ منافقین در میان نیروهای خودی بود از ساعات اول عملیات حضور منافقین را حس می کردیم؛ بارها شنیدم قبل از رسیدن به مواضع دشمن برخی نیروها با صدای بلند الله اکبر می گفتند این یعنی خبر دادن به دشمن ؛ و حتی اعلام اخبار غلط از پشت بی سیم، کسی خودش را برادر همت معرفی کرد و دستور عقب نشینی داد و یک بار هم روی خط گردان کمیل آمدند و از طرف ما اعلام کردند که ما نمی توانیم اهداف مورد نظر را تصرف کنیم. ☀نزدیک صبح بود، ثابت نیا افراد باقی مانده را در کانال سوم به بنکدار سپرد و خودش برای آوردن گردان مالک از همان معبری که پیدا کرده بود به عقب برگشت و سفارش کرد بچه ها موقعیت را از دست ندهند و تا آمدن نیروهای مالک مقاومت کنند. 📿نیروها خسته و بی روحیه بودند اما تا پیروزی هیچ فاصله ای نداشتیم، ساعت حدود ۵ صبح بود نوای روح بخش آرامش را به نیروها برگرداند صدای اذان ابراهیم هادی با سفیر گلوله های دشمن گره خورد، بچه ها متوجه شدند وقت نماز صبح است و به نوبت و به حالت نشته نماز صبح را در خاک و خون اقامه کردند. منبع:👇 📚راز کـانـال کـمیـل