eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
عارف ... شهید دکتر مصطفی چمران 🌹🌹🌹 خدایا... خود را به تو می سپریم تا در میان طوفان ها از میان های خطر؛ ما را راهنمایی کنی... با نور قلب های ما را روشن نمایی... به آتش خودخواهی ها و ناپاکی های وجود ما را بسوزانی.... ☀️☀️☀️ خدایا... از تو می خواهیم که طبع ما را آن قدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز تسلیم نشویم... جفیه های دنیا ما را نفریبد! خودخواهی ها ما را کور نکند! سیاهی و و و و قلب های ما را تیره و تار ننماید... ☀️☀️☀️ خدایا... به ما آن قدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها و سرمست و مغرور نشویم و کوچکی و بیچارگی خود را فراموش نکنیم... و در برابر شکست ها و ها خود را نبازیم و در تاریک ترین لحظات کشنده حیات! امید خود را به خدا از دست ندهیم... ☀️☀️
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون خواهر معصومه هست🥰✋ *میم مثل معصومه*🕊️ *شهیده معصومه زمانی*🌹 تاریخ تولد: ۷ / ۳ / ۱۳۴۷ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۵ / ۱۳۶۵ محل تولد: آباده،فارس مزار: شهر قم محل شهادت: قم *🌹در شهرستان آباده از توابع استان فارس در خانواده ای مذهبی و متوسط به دنيا آمد.🌙 معصومه آخرین فرزند خانواده اش بود.🌷خانواده در حالی که معصومه چهار سال بیشتر نداشت به شهر مقدس قم مهاجرت نمود.🍃خواهرش← معصومه ۱۷ ساله بود که ازدواج کرد🎊 و بیشتر از ۱۸ ماه با همسرش زندگی نکرد🥀در این مدت کم، او آسمانی شد🕊️خواهرم دختری بسیار مومن و با ایمان بود. همیشه در نمازجمعه شرکت می‌کرد.📿دعای کمیل و نماز شب می‌خواند و آن را ترک نمی‌کرد.💫وقتی خواهرم به شهادت رسید، مادرم خیلی غصه‌دار و غمگین شد.🥀هرگز منافقین را که مسبب این حادثه بودند، نبخشید. می‌گفت دخترم به ناحق از دست رفت.🥀معصومه هر وقت که صحنه‌هایی از جبهه می‌دید، افسوس می‌خورد🍂و دوست داشت دوشادوش رزمندگان به جبهه برود،🌙روز میلاد حضرت معصومه (س) بود🎊خواهرم به حرم رفت و بعد از زیارت کردن🌙در حال مراجعت به منزل خود در جریان عملیات تروریستی(بمب گذاری عناصر ضد انقلاب)💥 در نزدیکی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)💫 در شهر مقدس قم او مجروح شد و در نهایت به شهادت رسید.🕊️این شهیده دانش آموز در زمان شهادت ۱۸ سال داشت🥀و در گلزار شهدای شهر مقدس قم به خاک سپرده شد*🕊️🕋 *شهیده معصومه زمانی* *شادی روحش صلوات*💙
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر علی هست🥰✋ *انتظار...*🕊️ *شهید علی فلاح*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۴ تاریخ شهادت: ۴ / ۳ / ۱۳۶۱ محل تولد: تهران محل شهادت: نهرخیّن *🌹مادرش← پسرم ۱۷ سال داشت که به جبهه رفت🕊️بعد از ۳ ماه نیروهایی که با علی به جبهه رفتند، برگشتند اما او ماند؛🌙 ۱۵ روز منتظر آمدنش شدیم تا اینکه یکی از دوستانش به پدر علی اطلاع می‌دهد💫 که علی در نهرخیّن به شهادت رسید،و پیکرش در آنجا ماند؛🥀مراسم ختم برای او گرفتیم و پیکرش ۲۷ سال گمنام بود🥀راوی← انتظاری که شب و روز را از مادر گرفته بود،🥀انتظاری که او را هر روز به معراج شهدا دعوت می‌کرد تا حتی بند انگشتش را برایش بیاورند.🥀اما بعد از ۲۷ سال، انتظار مادر علی به سر آمد و توانست استخوان‌های عزیزش را در آغوش بکشد🌙اما یادآوری روزهای انتظار باز هم اشک‌های او را جاری می‌کند و می‌گوید:🍂انتظار خیلی سخت است؛🥀شب‌ها خواب نداشتم با کوچکترین صدا به جلوی در خانه می‌دویدم؛💫 روزها هم جایی نمی‌رفتم؛ حتی به مکه و مشهد نرفتم و گفتم علی می‌آید و پشت در می‌ماند؛🥀جنگ تمام شده بود و پیکرهای شهدا را تفحص کرده و می‌آوردند🌙 مرتباً به معراج شهدا می‌رفتم اما خبری از علی نبود🥀و مسئولان آنجا دیگر مرا می‌شناختند.🍂محرم سال ۸۸ ایامی که منافقان و ضدانقلاب در کوچه و خیابان بودند،💥 انگشتر و پلاک و یک مشت استخوان را از پسرم برایم آوردند*🕊️🕋 *شهید علی فلاح* *شادی روحش صلوات*🌹💙
•| 🕊☁️|• ••شهادتِ‌شهیددست‌هیچڪس‌نیست؛ فقط‌دست‌خودش‌است، شهیدتانخواهدشهیدشود، شهیدنمۍشود...! 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 منتظران آخرالزمانی پیش خدا محبوبترند 🎙
🔈 📣 جلسه سوم لینک: Nashrhadi.com/news/0013 * ادامه داستان.... * واقعه دوم * با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم. * درد را با تمام وجود حس کردم * جان هایی که قبض می شد را می دیدم *چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم. * دیوار ها را نمی دیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم * نحوه متفاوت قبض روح افراد * به حالت خلسه رفتم * به هرچه توجه می کردم، کُنه آن را می دیدم * احساس احاطه به همه چیز را داشتم * معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم * معنای باز بودن چشم * احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا * تا دلتنگ مادرم شدم ، خود را در خانه ام دیدم * احساس می کردم بالای سرم بی کران است و به پایین تسط دارم * حمدی که راننده برایم می خواند، را برایم ذخیره کردند. * بادعا وقرآن مادرم، آرامش می گرفتم. * ذره ذره مسیر را طی کردم تا به خانه پدرم رسیدم. * در جا به جایی بلوک ها به پدرم کمک کردم. * تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا * دو نوع پرواز روح برای من * بر من ثابت شد که وقایعی که می دیدم ،حتمی است. * باقابلیت های بدن مثالی ام آشنا می شدم. * حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه می کردم. * واقعه سوم... * اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد. * قهقهه ی شیطان را شنیدم * در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است. * راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات. ⏰ مدت زمان:۴٠:٠۴
🤗 «...باورت نمیشه اینجا امام چنان وحشتی تو دلِ استکبار انداخته، بچه‌هایی که از بیروت اومدن، تعریف می‌کنن اسرائیلیا حتی اگه توی یه جا، عکس کوچیکی از امامو ببینن اونقدر وحشت می‌کنن و اینقدر تفتیشو پیگیریش می‌کنن تا دنبالشو پیدا کنن. باورت نمیشه اسرائیلیا در برابر ما عین موش می‌ترسن. جنگیدن با اینا خیلی راحت‌تره تا با عراقیا. خلاصه اینجا خیلی صفا داره! جای شما خالیه!! فعلاً قراره اینجا باشیم تا ببینیم بعداً چی میشه!... سلام منو به همه‌ی خویشاوندانو دوستانو همشهریا برسونید.» ✉ فرازی باشکوه و شورانگیز از نامه‌ی سردار به همسر خود، در خرداد سال ۱۳۶۱ از کشور سوریه. 💠 منبع: کتاب ارزشمند و خواندنی به روایت خواهر بزرگوار و گرانقدر، سرکار خانم «مریم عباسی جعفری» صفحه‌ی ۲۶۷. ( نفر وسط تصویر هستند) 🌹 ❣❣❣❣❣
. فیروزه شجاعی را میشناسی؟! او مادر شهید یوسف داورپناه است. منافقین سر یوسف را بریدند، شکمش را پاره کردند و جگر یوسف را بیرون کشیدند و بدنش را قطعه قطعه کردند و این مادر را همراه با پیکر شهیدش حبس کردند. سلبریتی نیست، نخل طلایی و اسکار هم نگرفت ولی این زن قهرمان زندگی ماست...