گر جان طلبد حبیب عشّاق
نـه منـع روا بود،نـه تـاخیــر ❤️
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
خونها ریخته شده تا یک پرچم برافراشته بشه. بالا نگه داشتنش و خوندن سرود_ملی کمترین کاره که لیاقت میخواد. و خب بعضیها بیلیاقتند!
#جمهوری_اسلامی #پایان_مماشات
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از استان بوشهر
امیدوارم کمی با این پویش قلب پیامبر اروم بگیره❤️
#پویش_تکریم_عمامه
#ارسالی
🔆امروز #دوشنبه ۱۶ آبانماه ۱۴۰۱ مصادف است با ۱۲۱ ربیع الثانی
💠شانزدهم آبان ماه سالروز شهادت
🌷شهید مدافع حرم هادی زاهد
🌷شهید مدافع حرم علی تمام زاده
🌷شهید مدافع حرم میثم مدواری
🌷شهید مدافع حرم عین الله مصطفایی
🌷شهید مدافع حرم سید اسماعیل سیرت نیا
🌷شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری جدید از شهید
آرمان علی وردی🔥🔥
🎤با مداحی دلنشین
سیدرضانریمانی🎧
#پایان_مماشات
#معلم_شهیدم
#شهید_آرمان
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
🌹🌹حضرت امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرمایند:
به خدا سوگند شما خالص می شوید؛ به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛ به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر .
📚بحار الأنوار ، ج ۵ ،ص۲۱۶
#مهدویت
💠 مرحوم آیت الله العظمی بهجت فومنی رضوان الله تعالی علیه:
مخصوصا دعای شریف «عَظُمَ البلاء و بَرِحَ الخفاء» را بخوانيد و از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را.
📚 جرعه وصال،۲۵
#امامزمانعج
#لبیکیاخامنهای
#پایانمماشات
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نفر را شهید کردید هزاران نفر را به خیابان کشاندید
تشییع باشکوه شهید روحالله عجمیان در حصارک کرج
#امامزمانعج
#لبیکیاخامنهای
#پایانمماشات
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌱
🦋کتاب بیست هفت روز یک لبخند🦋
✨#زندگینامہ_شهیدبابڪ_نوࢪی✨
🦋#قسمت_اول...🦋
اذری زبان است و فارسی حرف زدن کمی برایش سخت است. روی هر کلمه مکث میکند. همه اینها لهجه اش را شیرین کرده است.
من میگویم: مادر، هرچی رو که مربوط به بابک میشه را برام بگید. قراره از به دنیا اومدن تا شهید شدنش را بنویسم.
سری تکان میدهد. ضبط کننده گوشی ام را روشن میکنم. و رو به مادر میگویم: خوب، مادر شروع کنیم.
مادر رو به دخترش الهام می پرسد: نه دییم¹؟
دختر جواب می دهد: هرنه اورگین ایستیر ده دا².
انگار مادر نمی داند دقیقا دلش میخواهد از چه بگوید؛ که باز هم سکوت می شود. چشم میچرخانم توی خانه،و منتظرم صحبت ها شروع شود. افتاب از لای پرده ی کنار رفته افتاده رو دیوار.
_ بابک، خیلی مهربون بود. از کلاس اول، درس خون بود. هیچ وقت دعوا نکرد. هیچ وقت به من و پدرش بی احترامی نکرد.....
میگویم: مادر، تا دیروز می اومدن برای مصاحبه، چند تا سوال مشخص میکردن و جواب های اماده میگرفتند. انا حالا فرق داره. قراره با گفته های شما و نوشتن من، همه بابک رو بشناسن. با کار ها و رفتار هاش، خودشون پی ببرند این پسر چقدر مهربون بوده است.
سری تکان می دهد.
صحبت ها خوب پیش نمیرود. حرف زدن با کسی که نیم ساعت از آشنایی با او نمیگذرد، سخت است؛ چه برسد به خاطره گفتن برای او. دوست ندارم با سوال کردن درباره پسرش اذیتش کنم.
مادرش میگوید........
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱.چی بگم؟🦋
۲.هرچی دلت میخاد بگو🦋
نویسنده:فاطمه رهبر✨
https://gkite.ir/es/nashnasat
لینک ناشناس
نظر، پیشنهاد، انتقاد داشتید بفرمایید.