♦️✨♦️ #مشمولان_حمایت و #هدایت_الهی 👇
کسانی که در
♦️جهادبا نفس
♦️مبارزه با دشمن
♦️یا صبربر طاعت
♦️ یا شکیبابی دربرابر وسوسه معصیت
♦️یا کمک به افراد مستضعف
♦️یا هرکارنیک دیگر......
👈برای خدا مجاهده کنند
✍مشمول حمایت و هدایت الهی هستند
✍سوره عنکبوت،آیه ۶۹
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت شانزدهم 🔶 #فرمانده_واقعی سر سفره شام نشسته بوديم. دو تا
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت شانزدهم
🔶 #سرباز_امام_زمان_عجل_الله
در هفت تپه مستقر بودیم. براي آمادگی كامل نيروها آموزشهای سخت را شروع کردیم. مانورهای عملياتی نیز آغاز شد.
يكي از این مانورها پنج مرحله داشت. قرار بود نيروهای گروهان سلمان به فرماندهی آقا سيد کار را آغاز کنند. در آن مانور من مسئوليت كوچكی را زير نظر آقا سيد بر عهده داشتم.
بعد از انجام مانور متوجه شدم، آقا سيد با من صحبت نميكند! تا چند روز همين طور بود. دل به دريا زدم و به چادر فرماندهی گروهان رفتم. گفتم: آقا سيد، چند روزی هست كه با من صحبت نميكنيد! آيا خطايی از من سرزده يا در كارم كوتاهی كرده ام؟ نگاه دوستداشتنی سید به من خیره شد. بعد از چند لحظه سکوت گفت: اين چند روز منتظر ماندم كه خودت متوجه شوی كه كجا اشتباه كردي.
گفتم: آقا سيد نميدانم! اما فكر ميكنم به دليل اين باشد كه من ساعتی قبل از مانور و زمانی که مشغول منظم كردن نيروها بودم به علت بی نظمی يكی از نيروها، به صورت او سيلی زدم.
از آنجا كه ميدانستم آقا سيد به بچه های بسيجی عشق ميورزد و برای آنها احترام خاصی قائل است، بلافاصله ادامه دادم: البته آقا سيد! آن هم به خاطر خودش بود؛ چون از فرمانده دسته اش اطاعت نكرده و با اين كار در هنگام عمليات ميتوانست جان خودش و نيروهای ديگر را به خطر بيندازد.
در اين لحظه آقا سيد گفت: تو ضمانت جان كسی را كرده ای!؟ مگر تو او را آورده ای؟ او را امام زمان عج آورده. او سرباز امام زمان عج است. ضمانت جان او و ديگران با خداست.
ما حق نداريم به آنها كوچكترين بی احترامی بكنيم. چه رسد به اينكه خدای نكرده به آنها سيلی هم بزنيم.سید مكثی كرد و ادامه داد: ميدانی آن سيلي را به چه كسی زده ای؟
ناخودآگاه اشك در چشمان زیبای سید حلقه زد. من نيز از اين حالت سيد متأثر شدم. فهميدم كه منظورش چيست. خواستم حرفی بزنم اما بغض راه گلويم را بسته بود. سيد دستانش را به صورتش گرفت و گفت: تا دير نشده برو و دل آن جوان را به دست بياور. شايد فردا خيلی دير باشد.من هم فوراً رفتم و به گفته سيد عمل كردم. بعد از مدتی آن برادر رزمنده در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
آن موقع بود كه فهميدم چرا آن روز آقا سيد صورتش را گرفت و گفت:
شايد فردا دير باشد.
@seedammar
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
853) 📖 وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ 📖
💢ترجمه
و جواب قومش چیزی نبود جز اینکه گفتند آنان را از سرزمینتان بیرون کنید؛ قطعاً آنان مردمانیاند که میخواهند پاک باشند!
سوره اعراف (7) آیه82
1397/9/12
25 ربیعالاول 1440
@seedammar
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت پانزدهم 🔷 #هفده_شهریور
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔷قسمت شانزدهم
🔷 #بازگشت_امام
اوایل بهمن بود با هماهنگی انجام شده مسولیت یکی از تیمهای #حفاظت_حضرت_امام به ما سپرده شد
گروه ما در روز۱۲بهمن در انتهای خیابان آزادی به صورت #مسلحانه مستقر شد
صحنه ورود خودرو #حضرت_امام را فراموش نمیکنم #ابراهیم پروانه وار دور شمع وجودی امام میچرخید
بلافاصله پس از عبور اتومبیل🚙 امام بچه ها را جمع کردیم به سمت #بهشت_زهرا رفتیم
امنیت درب اصلی #بهشت_زهرا به ما سپرده شد #ابراهیم در کنار در ایستاد اما دل وجانش در #بهشت_زهرا بود آنجا که امام در حال سخنرانی بود
در آن روز ها #ابراهیم خواب خوراک نداشت واون چند روز کسی از #ابراهیم خبری نداشت
تا اینکه روز ۲۰بهمن #ابراهیم رو دیدم و گفتم کجایی مادرت خیلی نگرانه
مکثی کرد گفت توی این چند روز من و دوستم تلاش میکردیم تا مشخصات #شهدایی که #گمنام بودند را پیدا کنیم
شب #بیست_دوم_بهمن بود که #ابراهیم با چند نفر از جوانان محل برای تصرف #کلانتری محل اقدام کرد
صبح روز بعد خبر #پیروزی_انقلاب در رادیو 📻پخش شد
#ابراهیم چند روزی به همراه امیر به مدرسه رفاه میرفت ومدتی جزع محافظین امام بود
وبعد هم چند روزی به زندان قصر رفت ومدت کوتاهی از محافظین زندان بود
ودر این مدت با بچه های کمیته در ماموریت هایشان همکاری داشت ولی رسما وارد کمیته نشد.....
👉 @seedammar
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂