eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه خوانی شهید ابراهیم هادی.mp3
2.1M
📌مداحی شهید ابراهیم هادی در رثای حضرت زهرا(سلام الله علیها) 🆔 @seedammar
💕🍃💕🍃💕🍃 🌧 باران ڪه مے بارد دلم برایت تنگ تر مےشود💔 راه مے افتم... بدون چتر.... من بغض مے ڪنم، آسمان گریه... #روزتون_شهدایے
┄┅═••✾▪▪✾••═┅┄ نڪته اے ناب از شهید ابراهیم هادے👆 ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد...
زهرایی ها #شهید می شوند💚🕊 این را من نمیگویم نگاه کن #نگاهشان حتے لبخندشان هم عطر #یاس دارد...🌸 رمز پرواز یا #زهراست✌️ 📸شهيد مدافع حرم حجةالاسلام شیخ #جابر_حسین_پور (زهیری) #اهواز 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت شصت ویکم 🔶 #غسل_شهادت آمدم بالای سر سید. بدنش کبود شده
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶قسمت شصت و دوم 🔶 روز دوشنبه نهم دیماه 1375 به آخرین ساعات رسیده بود. سید از دكترش ظرف آب خواست. دكتر هم گفته بود، آب برای شما بد است. نبايد بخوريد. سيد گفته بود برای كار ديگری آب ميخواهم. وقتی آب را آورد با دستهاي لرزانش شروع كرده بود حركاتی را انجام ميداد. دكتر فكر كرده بود او ميخواهد دستهايش را ماساژ دهد برای همين خواسته بود كمكش كند. اما متوجه شد سيد در حال وضو گرفتن است. بعد از دکتر مُهر خواسته بود. درحاليكه به سختی خودش را كنترل ميكرد نمازش را خواند. با دكترها صحبت كردم. از وضعيت سيد مجتبی رضايت نداشتند. گفتم: پس اگر اجازه ميدهيد، ما سيد را انتقال بدهيم تهران. دكتر گفت: به تهران بردنش هيچ دردی را دوا نميكند. همان كارها در همين جا انجام ميشود. اما با اصرار ما قرار شد كه سيد را به تهران انتقال دهيم. اما مشکلی پیش آمده بود. بيش از يك ميليون تومان براي بستری كردن در بيمارستان تهران نياز بود. تهیه چنین مبلغی در آن ایام بسیار مشکل بود. وضعيت سيد هم حساس بود. نميشد معطل كرد. اوضاع بيمارستان امام واقعًا به هم ريخته بود! توي حياط، توی راهروها، توی نمازخانه بيمارستان و ... هر جا ميرفتیم بچه بسيجيها چفيه ای پهن كرده بودند و مشغول بودند؛ يكی زيارت عاشورا ميخواند، يكی دعا و یکی قرآن و ... عده ای هم در حیاط نشسته بودند و با نالهای جانسوز امن یجیب می خواندند. هيچ كس نميتوانست به بچه ها بگويد كه بروند بيرون. نميدانم سید با دل این بچه ها چه کرده بود. از خواب و خوراک خودشان زده بودند و در بیمارستان مانده بودند. عشق به همه خوبيهای سيد، آنها را در سرمای دیماه در آنجا نگه داشته بود. ساعت نُه شب بود. از پله ها آمدم پايين. جمعیت زیادی دور من جمع شدند. همه حال سید را ميپرسیدند. گفتم: سيد را بايد ببريم تهران و پول لازم داريم. با اینکه هیچ امیدی نداشتم اما محبتی که خدا در دل آنها انداخته بود کارساز شد. باورش مشکل است. قبل از ساعت دوازده شب نزديك به دو ميليون تومان پول جمع شد. يكی از بچه ها، آن موقع شب رفته بود موتورش را گرو گذاشته و پول آورده بود! طلبه جوانی بود. آمد و چفیه ای به من داد و گفت: این چفیه را ببرید و به بدن سید بزنید تا تبرک شود و برای من بیاورید! چفیه را برایش تبرک کردم و آوردم. دیدم رفت داخل حیاط بیمارستان. نشست و چفیه را پهن کرد. چند تکه نان خشک را خرد کرد و روی چفیه ریخت! از او پرسیدم: چه ميکنی!؟ داد زد و رفقا را صدا کرد و گفت: هر کس ميخواهد نور سید با خون و بدنش اجین شود، بیاید و تکهای از این نان خشک را بخورد. این چفیه متبرک به بدن سید است. رفقا هم گرد او جمع شده و مشغول خوردن نان شدند. یکی از رفقا، که توانسته بود به ملاقات سید برود، ميگفت: مقداری تربت قتلگاه از طريقی به دستم رسيد. داخل كمی گلاب، كه برای شستشوی ضريح امام رضا علیه السلام بود، ريختم. به نيابت شفا دادم تا به سيد بدهند. وقتی سيد آن را خورد، گفت: ”اين آب چی بود؟! خیلی عالیه. بوی كربلا ميداد. بوی مدينه ميداد. باز هم از اين آب ميخوام.“ اما دیگه چیزی نمانده بود. انتقال سيد با آمبوالنس امکانپذیر نبود. برای انتقال دنبال هليكوپتر بودیم. همان شب زنگ زديم استانداری و ستاد حوادث استان. دو تا هليكوپتر داشتند. اما، متأسفانه، آن موقع به دليل آتش سوزی در جنگلهای گرگان رفته بودند مأموريت. با تهران هماهنگ كرديم كه از آنجا هليكوپتر بفرستند. چند نفر از بچه ها رفتند تهران تا كارهای بيمارستان سيد را آماده كنند. بیمارستان مهر تهران برای انتقال سید هماهنگ شد. علاوه بر آن چون در بیمارستان امام ساری محلی برای فرود هليكوپتر نبود، همه چيز آماده شد تا هليكوپتر بتواند در بیمارستان بوعلی فرود بيايد. شبانه تمام هماهنگی ها انجام شد. گویی هیچ کس در ساری خواب نداشت؛ بچه های سپاه و استانداری و ... همه به دنبال هماهنگی کارها بودند. 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
آیت الله جوادی آملی : علت اینکه امام خمینی به این مقام رسید،این بود که: 1- قرآن را خوب خواند 2- قرآن را خوب فهمید 3-وبه قرآن خوب عمل کرد. راز ورمز موفقیت امام ره این بود.
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
♦️پژوهش های مربوط به 🔸این پویش، اولین پویش هدفمند و برنامه ریزی شده در جهت تقویت فرهنگ حجاب و مبارزه با گسترش بدحجابی در جامعه می باشد. 🗂برنامه های پویش براساس پژوهش مذهبی و اجتماعی مختلفی تنظیم شده که به مرور تبیین خواهد شد تا همه (بخصوص فعالان و کارشناسان فرهنگی) در جریان سازوکار اثربخشی این برنامه‌ها قرار گیرند. 💢در روزهای آینده، در چند قسمت، این پژوهش ها منتشر خواهد شد . ✅پیگیر توضیحات و خبرهای پویش در همین کانال باشید.
🌟درمحضر شهید 🌟 باید از طایفه عشق اطاعت آموخت زدن کوچه به نام شهدا کافی نیست #یادشهداباصلوات🌷
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا