37.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_رائفی_پور
💢تفاوت #انقلاب اسلامی با #جمهوری اسلامی
💥حتما ببینید!
#بازنشر
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
⁉️چرا #پویش_حجاب_فاطمے یک پویش بلند مدت است؟
✳️شاید تا حالا پویش های مختلفی را دیده باشید که ناگهان شکل میگیرند و بعد از مدت کوتاهی هم فروکش می کنند.
❗️در موضوعات فرهنگی، هیچ وقت نباید انتظار داشت که با یک برنامه یک هفته ای و یک ماهه، اثرات محسوسی مشاهده بشه
☝️موضوعات فرهنگی نیاز به کار دراز مدت داره و معضلات فرهنگی یک شبه ایجاد نشده که بشه یک شبه جمعش کرد.
✅البته ان شاء الله به فضل الهی، در مدت نسبتا کوتاهی در حدود یک الی دو سال، اثرات این پویش به مرور مشخص خواهد شد و فضا را در دست خواهد گرفت.
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت هفتاد ودوم 🔶 #رسول_دل آقا سيد مجتبی علمدار را خيلی اتفا
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت هفتاد وسوم
🔶 #هدایت
سه شنبه بود. صدای دعای توسل از نمازخانه مدرسه به گوش ميرسيد. من كه مسيحی بودم از مدير مدرسه اجازه گرفتم و به حياط رفتم. در حياط مدرسه قدم ميزدم كه ناگهان كسی از پشت چشمانم را گرفت. هر كسی كه به ذهنم
ميرسيد حدس زدم امل حدسم درست نبود.
ميرسيد حدس زدم؛
دستهايش را كه از روی چشمانم برداشت. خشكم زد. مريم بود كه به من اظهار محبت و دوستی ميكرد! خيلی خوشحال شدم. چقدر منتظر اين لحظه بودم. او را خيلی دوست داشتم.
نميدانم چرا، ولی از همان اول كه مريم را ديدم توی دلم جا گرفت. از همه لحاظ عالی بود. از شاگردان ممتاز مدرسه بود، بسيجی بود، حافظ هجده جزء قرآن كريم و...
چون مسيحی بودم، ميترسيدم جلو بروم و به او پيشنهاد دوستی بدهم. ممكن بود دستم را رد كند. سعی ميكردم خودم را به او نزديك كنم. بنابراين، هر كجا كه ميرفت دنبالش ميرفتم.
حالا از این خوشحال بودم که مريم خودش به سراغم آمده بود. به من پيشنهاد داد تا با هم به دعای توسل برويم. پيشنهادش برايم عجيب بود؛ ولی خودم هم بدم نميآمد. راستش پيش خودم فكر ميكردم همكالسی ها بگويند:
دختر مسيحی، اومده دعای توسل؟!
خجالت ميكشيدم. وارد نمازخانه شديم. بچه ها دعا ميخواندند و گريه ميكردند. من كه چيزی بلد نبودم رفتم و گوشه ای نشستم. بی اختيار اشك ميريختم. انتهای دعا كه شد زودتر بلند شدم و بيرون آمدم تا كسی مرا نبيند.
از آن روز به بعد با مريم هم مسير شدم. با هم به مدرسه ميآمديم. روز به روز علاقه ام به او بيشتر ميشد. هر روز از او بيشتر می آموختم. اولين چيزی را كه از مريم ياد گرفتم حجاب بود.
هرچند خانواده ام با چادر مخالف بودند، ولی با بهانه هايی مثل اينكه چون عضو گروه سرود مدرسه هستم، گفته اند بايد حتمًا چادر داشته باشي و... آنها را مجبور كردم كه برايم چادر بخرند.
خيلی به چادر علاقه داشتم، اينطوری خودم را سنگين تر و باوقارتر احساس ميكردم. چادر را در كيفم ميگذاشتم و وقتی از خانه خارج ميشدم سرم ميكردم. هنگام برگشت هم نرسيده به خانه چادرم را داخل كيف ميگذاشتم.
مريم اخلاق خوبی داشت؛ وقتی توی جمع هم كالسيها از كسی غيبت و يا كسی را مسخره ميكردند، ميديدم كه او يواشكی از جمع بيرون ميرفت تا نشنود.
به همين دليل بود كه دوست داشتم در هر كاری از او تقليد كنم. تا آنجا كه وقتی عروسی يا جشنی در فاميل برپا ميشد، با توجه به آنكه در آن مجالس موسيقی و رقص و... بود، توانستم همه را كنار بگذارم.
جالب اينكه من قبل از این نميتوانستم بدون گوش دادن به موسيقی درس بخوانم.
اما ّتأثيرات مثبت مريم باعث شده بود حتی اين كار را هم كنار بگذارم.
هر روز كه ميگذشت با ديدن اخلاق و رفتار مريم به اسلام علاقه مندتر ميشدم. به فكر افتادم درباره اسلام مطالعه و تحقيق بيشتری كنم. مريم برايم كتابهايی آورد. من هم كتابها را ميخواندم واز ميان آنها مطالب خاص و مهم را يادداشت برداری ميكردم. در ابتدا كه به دين اسلام گرايش پيدا كرده بودم، دچار شك و ترديد شدم.
برای همين باز هم از مريم كتابهای بيشتری خواستم، آنقدر كه شك و ترديد را از خودم دور كنم.
از طرفی خانواده هم به من فشار ميآوردند و علت مطالعه چنين كتابهايی را ميپرسيدند. باز ناچارا بهانه ای ديگر ميآوردم، كه مثلًا تحقيق درسی دارم و اگر ننويسم نمرهام كم ميشود و از اينجور چيزها.
مريم همراه كتابهايی كه به من ميداد عكس شهدا و وصيتنامه هايشان را هم برايم ميآورد و با هم آن را ميخوانديم. اينگونه راه زندگی را به من ياد ميداد. هر هفته با چند شهيد آشنا ميشدم.
البته قبل از آن هم نسبت به شهدا ارادت خاصی داشتم. آنها برای دفاع از كشور شهيد شده بودند. هر كجا كه نمايشگاهی در ارتباط با آنها بود ميرفتم.
و با دقت عكسها را نگاه ميكردم.
از نظر من شهيد يك گل پرپر است. بعضی معتقدند كه شهدا مرده اند و بعد
امّا من اين تصور را ندارم. من ايمان دارم
از شهید شدنشان ديگر وجود ندارند.
كه آنها زنده اند و شاهد و ناظر اعمال ما هستند.
اينگونه دوستی با مريم مرا به سمت اسلام و مسلمان شدن ميكشاند تا اينكه اواخر اسفند 1377 ،مريم به من اصرار كرد كه با هم به مناطق جنگی جنوب برديم. آنجا بود كه ...
💠راوی: ژاكلين زكريا (زهرا علمدار)خلاصه
شده از متن ماهنامه فکه
🌷ادامه دارد...
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
💢 هر کدوم از ما چقدر در معرض ریا هستیم؟
خیییلییییی!
✅ حالا چطور میتونیم از ریا جلوگیری کنیم؟
با کنترل ذهن.
🔷 آقا یه مدت ذهن خودت رو کنترل کن. تا یه کار خوبی کردی و احساس کردی ته دلت انگاری داره خوشش میاد، سریع ذهنت رو کنترل کن.
⭕️ بگو وظیفته! باید انجام میدادی. هر کسی جای تو بود و خدا این همه بهش نعمت میداد صد برابر کار خوب میکرد. بیجا میکنی خودنمایی کنی!😒
این میشه کنترل ذهن برای از بین بردن ریا
که البته اینا همش نیاز به تمرین داره.
✅ این چند روز رو همه شما بزرگواران #تمرین کنید تا اگه خدای نکرده این خصوصیت زشت رو دارید آروم آروم کمترش کنید.
💢 خیلی دردناکه که روز قیامت پرونده آدم رو بیارن بعد معلوم بشه 99 درصد کارای آدم به خاطر ریا کردن پریده و رفته!
از همین الان به فکر باشیم...
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌺🍃 📝 #وصیٺــ_نامہ برادران وخواهران عزیزم همیشه به یاد اسلام باشید ودین خدا رایاری کنید تا خداوند ه
14صلوات امشب هدیه میکنیم به اقا امام زمان عج به نیت 😊👇
#شهید محمد علی قلیزاده
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل
#فرجهم
#التماس_دعا
🍃🌸
@seedammar
#شبتون_مهدوی
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره: عجله عامل انحراف؛ آیه بیان تکان دهنده ای دارد. می فرماید انسان همان گونه که خوبی ها را می خواهد، بدی ها را هم طلب می کند به دلیل اینکه انسان عجول است. یعنی انسان در بسیاری موارد به دلیل عجله ای که در رسیدن به برخی منافع دارد (راه صد ساله را یک شبه رفتن) به سمت اعمال ناپسند گرایش پیدا می کند. بیان دیگری هم برای این آیه وجود دارد. اینکه انسان از روی شتابزدگی برای رسیدن به خیر، مطالعه و بررسی کافی را انجام نمی دهد و مسیر را اشتباه تشخیص می دهد و به سمت طلب بدیها می رود. در هر حال این عجله است که خانمان برانداز است!
🔷 آیه روز:
و َيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ و َكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا (اسراء / آیه 11)
🔶 ترجمه:
و انسان (بر اثر شتابزدگي) بديها را طلب مي كند آنگونه كه نيكيها را مي طلبد، و انسان همواره عجول است.
📅 دوشنبه 15 بهمن 1397
#اخلاق ، #عجله ، #نیکی ، #بدی
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#سلام_صبحگاهی
سلام ای گل نرگس❤️
ای که خلقت را چو نخ تسبیح به هم گرد آورنده ایی
ای که بی وجودت زمین اهلش را در خود فرو می برد
السلام علیک یا مهدی عج❤️❤️
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت هفتاد وپنجم 🔸 #شهیدان_
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت هفتاد وششم
🔸 #این_تذهبون
در دوران دفاع مقدس با همسرم راهی جبهه شدیم شوهرم در گروه شهید اندرزگو ومن امدادگر بیمارستان 🏥گیلان غرب بودم
#ابراهیم_هادی را برای اولین بار در آنجا دیدم
یکبار که پیکر چند شهید را به بیمارستان آوردند برادر هادی آمد وگفت :شما خانمها جلو نیاید پیکر شهدا متلاشی شده وباید آنها را شناسایی کنم
بعد ها چند بار نوای ملکوتی ایشان را شنیدم صدای بسیار زیبایی داشت .وقتی مشغول دعا می شد حال وهوای همه تغییر میکرد😢 . من دیده بودم که بسیجی هاعاشق😍 #ابراهیم بودند وهمیشه اطراف او پر از رزمنده بود
تا اینکه اواخرسال ۱۳۶۰ آنها به جنوب رفتند ومن به تهران برگشتم
چند سال بعد داشتیم از خیابان ۱۷شهریور عبور میکردیم که یکباره تصویر آقا #ابراهیم را روی دیوار دیدم من نمیدانستم ایشان شهید یا مجروح شده از آن زمان هر شب جمعه به نیت ایشان ودیگر شهدا دو رکعت نماز می خوانم
تا اینکه در سال۱۳۸۸ در ایام ماجرای فتنه یک شب در عالم رویا دیدم آقا #ابراهیم با چهره ای بسیار نورانی وزیبا روی یک تپه سرسبز ایستاده پشت سر او هم درختانی 🌳زیبا قرار داشت
بعد متوجه شدم دو نفر از دوستان ایشان که آنها را هم میشناختم در پایین تپه در باتلاق مشغول دست وپا زدن هستند آنها میخواستند به جایی بروند اما هر چه دست وپا میزدند بیشتر فرو میرفتند . #ابراهیم رو به آنها کرد وگفت
🌷 این تذهبون...
به کجا می روید؟😏 اما آنها اعتنایی نکردند
روز بعد خیلی به این ماجرا فکر کردم این خواب چه تعبیری داشت ؟
پسرم از دانشگاه به خانه آمد با خوشحالی به سمت من آمد وگفت مادر یک هدیه🎁 برایت گرفتم! بعد هم کتابی📘 را در دست گرفت وگفت : کتاب شهید #ابراهیم_ هادی چاپ شده . به محض اینکه عکس روی جلد کتاب را دیدم رنگ از صورتم پرید😨
پسرم گفت چی شده من فکر کردم خوشحال میشی؟ من دقیقا همین صحنه روی جلد کتاب را دیشب دیده بودم #ابراهیم را درست در همین حالت دیدم
بعد مشغول مطالعه کتاب شدم که فهمیدم خواب من رویای صادقه بوده از طریق همسرم بهیکی از بسیجیان آن سالها زنگ زدیم . از او پرسیدم آن دو نفری را که من در خواب دیدم خبر داری؟ خلاصه بعد تحقیق فهمیدم آن دو نفر با آن همه سابقه جبهه ومجاهدت از حامیان سران فتنه در مقابل رهبر انقلاب موضع گیری دارند هرچند خواب دیدن حجت شرعی نیست اما وظیفه داشتم با آنها تماس بگیرم وماجرای آن خواب را تعریف کنم
خدا را شکر همین رویا اثر بخش بود وبار دیگر #ابراهیم هادی دوستانش شد...
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🌼مهربانی و تواضع
✈️قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به ماموریت به کارهای اداری و غیر اداریش بپردازد و سر و سامانش بدهد.
مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه رو به قبله باز بود.بلند شدم و بیرون رفتم.
‼️چشمهایم از تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن.
گفتم : مگه شما بیرون نبودید؟کی آمدین من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟
❤️نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی...
🌷شهید حسین همدانی🌷
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان
🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان
🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد.
🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود
🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد
گمان میکنم
تاریخ را عده ای می سازند
و عده ای دیگر، زنده نگه می دارند.
و اجر آنها که با قلم شان، زبانشان، اشکهایشان و با همه وجودشان آن را زنده نگه میدارند،
کم از تاریخ سازان نیست.
و باز گمان میکنم این قاب ها،
که بر سر مزار شهدا جوانه زده اند
نه فقط حکایت گر
محبت مادری به فرزندی
یا عشق و علاقه همسری به شوهری
بلکه حکایت گر تاریخ و قدمی در
راه زنده نگه داشتن آنند.
#شهید_محمدرضا_محرابی
#انقلاب_قرآنی
طلبهای که به عرش رسید
و شاهنشاهی که به ذیل کشیده شد؛
تفاوتشان در نوع سر خم کردنشان بود،
یکی برای خدا و دیگری برای کدخدا!
🔸🔹🔸
إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﺪ ، ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻏﺎﻟﺐ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﺩ ، ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ؟ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﻨﺪ .
(آل عمران/۱۶۰)
🔰وقتی #شهید_اسماعیل_دقایقی خانواده اش را زیر آتش جنگ میبرد؟
⁉️راستی خانه های #مسئولین کجاست؟
🔗تصویر را ملاحظه کنید