#مصطفی_برگزیده_خدا🌸🍃
شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت:
🔷"ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم."
حاج آقا گفته بود
↩️الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا #ظهور آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند.
🔷در کار خیلی اذیت می شد. کارش زیاد بود. کمتر به خانه می آمد اما به خاطر خدا تحمل می کرد.
او در لیست ترور منافقین و صهیونیست ها بود.
یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است!
گفتم: "چه شده؟!"
نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت.
بعد هم گفت:
🔷" در خواب #امام_زمان_(عج) را دیدم. امام به من فرمودند: من از شما راضی ام."
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌹
📘وصال
گروه فرهنگی شهید هادی
#کانال_هادیان_دلم
@seedammar
✿🍃🌼🍃🌼🍃🌼✿
▫در محله ای که ابـراهیـم حضور داشت
علامه محمد تقی جعفری زندگی می کرد.
این علامه بزرگوار اخلاق بسیار خوبی داشت
و اکثر اهـالی را جذب می کرد ابـراهیـم هم
به ایشان علاقه داشت و در جلسات و
هیئت هـایی که در منزل ایشان برگزار می شد
حضور داشت.
⚡جـاذبه شخصیت ابـراهیـم بـاعث شد که
پسر علامه جعفری نیز بسیار به او علاقه مند
و از دوستـان نزدیک او گردید.
ابـراهیـم از محضر این عالم وارسته استفاده
می کرد این ارتباط دو طرفه بود.
علامه هم ابـراهیـم را به عنوان یک جوان
مومن و انقلابی دوست می داشت.
♦زمـانی که ابـراهیـم در عملیات فتح المبین
مجروح شد. علامه جعفری برای ملاقات به
منزل ابـراهیـم آمد و ساعتی مهمـان خانواده
ایشان بود کاری که معمولا برای کسی انجام
نمی داد.
🔹وقتی ابـراهیـم متوجه حضور علامه در
منزل شد. با آن وضیت خواست از جـا بلند
شود و گفت: استـاد شمـا چرا زحمت کشیدید
مـا خوب می شدیم خدمتـان می آمدیم.
علامه جواب دادند:
#وظیفه_مـاست که یه شما سر بزنیم
شمـا #جـانتـان را در این راه گذاشتید..
💢بعد گفتند: هر بار شما می آمدید و درس
می گرفتید امروز نوبت من است که از شما
درس بگیرم.
ابـراهیـم که خیلی شرمنده شده بود بـا
نـاراحتی گفت: استـاد نفرمایید ما خاک
پـای شمـا هستیم
هرچه داریم از شمـاست...
دعا کنید #سـربـاز_راه_ولایت_بـاشیم.
❇مـا توی جبهه به خیلی از مسائل یقین
پیدا می کنیم بعد دستش را شبیه یک دایره
کرد و گفت: اگر دنیا مثل این #کُره باشد
#امـام_زمـان_(عج) مانند این دست های من
به دنیـا احاطه دارد خداوند هم بر تمام دنیا
شاهد و ناظر است.
🎇علامه در سکوت به این تعـابیر عرفـانی
ابـراهیـم فکر می کرد
بعد هم ابـراهیـم شروع به بیان خـاطراتی از
امدادهای غیبی و معجزات کرد.
📚سلام بـر ابـراهیم ۲
╔═✨🌷✨🌷✨═══╗
#وصیت_نامہ_شهدا
🔹 اے امّت شریـف بـگـسـلیـد....
زنجیرهاے علایق دنیـا را...
بڪشید این بـار سنگین مسئولیت را...
تـا بہ صاحب اصلیش تحویل نمایید.
🍁 اے مردم حال ڪہ قرار است مـا
یڪ روز بمیریم و ما را داخل قبر بگذارند،...
بگذار خود این مرگ را انتخاب ڪنیم ،
بگذار شرافتمندانہ در میان سنگر خود
غوطہ بخوریم تـا سربلند باشیم.
✳ در قیامت نزد #حسین و مسئولیت
خود را ادا ڪرده باشیم تـا در قیامت
مـا را مورد سوال قرار ندهند ڪہ چرا
بہ یارے اسلام نیامدید و ما را داخل
آتش جهنم نسوزانند.
🌹راستے چہ زیباست بـا روئے سرخ بہ
دیدار خدا رفتن و چہ زیباست
زنجیر هاے اسارت را...
با اسلحه ے زیبـاے شهادت گسستن.
✖من در زیر خروارها خاڪ خفته ام.
اینجا مڪانے است ڪہ همه یڪ روز
جایتـان همین جا است...
پس عبرت بگیرید....
نمـاز ،روزه ، خمس ، زکـات و....
تـا در اینجا راحت باشید.
⚡اینجـا حساب پس دادن خیلے
سخت است...
و اینجا انسان هیچ مونسے ندارد
#بـہ_جـز_اعمـال_و_ڪردارش.
پس از عبرت بگیرید و بدانید ڪہ...
شما را هم روزے در زیر همین خاڪ
دفن مے ڪنند.
🍃 سلام مرا بہ #امـام_زمان_(عج)برسانید .
مراسم دعـاے ڪمیل، توسل و ندبہ را
برگزار ڪنید.
و صف هاے نماز جمعه را پر ڪنید .
(...سردار شهید علیرضا ڪوهستانے...)
#مصطفی_برگزیده_خدا🌸🍃
شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت:
🔷"ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم."
حاج آقا گفته بود
↩️الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا #ظهور آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند.
🔷در کار خیلی اذیت می شد. کارش زیاد بود. کمتر به خانه می آمد اما به خاطر خدا تحمل می کرد.
او در لیست ترور منافقین و صهیونیست ها بود.
یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است!
گفتم: "چه شده؟!"
نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت.
بعد هم گفت:
🔷" در خواب #امام_زمان_(عج) را دیدم. امام به من فرمودند: من از شما راضی ام."
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌹
📘برگرفته از کتاب وصال. اثر گروه فرهنگی شهید هادی