ــــ|♦|🌼🌼🌼🌼🌼|♦|ــــ
💎 خوش اخلاقے، صبورے، شوخ طبعے ،
شیڪ پوشے و نظافت از ویژگے هاے رفتارے و ظاهرے سجاد حبیبی بود ڪه به الگویے
براے بچه ها و رفقاے وے تبدیل شده بود.
🔬 سجاد تبحر خاصے در آگاهے علوم مختلف داشت؛ در حوزه هاے نظامے
پزشڪےمڪانیڪے اطلاعات بسیار خوبے داشت، و راه و چاه تجارت را هم به
خوبے بلد بود.
🎯 در تڪ تیراندازے حرفه اے عمل مے ڪرد
؛ بعضے از روزها را در سوریه مشغول تمرین
تڪ تیراندازے بودیم ڪه سجاد با وجود اینڪه در این تمرین ها شرڪت نمے ڪرد،
ولے بدون اغراق بهترین تڪ تیرانداز بود.
🔅روز ۱۶ بهمن ماه سال ۹۴ سجاد از
ماموریت برگشت.
استحمام ڪرد و لباس هاے رزمش را شست،
خبر رسید ڪه براے عملیات نیروے تازه
نفس مے خواهند سجاد با اینڪه دیگر
لباس نظامے برای پوشیدن نداشت با عجله بیرون آمد و اعلام آمادگے ڪرد با او مخالفت ڪردند، چرا ڪه تازه از ماموریت بازگشته بود.
اما با اصرار زیاد سجاد مواجه شدند، تصمیم به قرعه ڪشے مے گیرند و باز هم نشد؛
قرعه به نام سجاد در نیامد و باز هم اصرارهاے
پے در پے سجاد براے رفتن، ڪار به
جایے رسید ڪه سجاد به گریه افتاد و قسم داد تا راهے اش ڪنند. تا همراهشان باشد،
تا برود؛ چرا ڪه آمده بود تا برود؛ آمدنے
از جنس رفتن.
💞 سجاد خانوادش را خیلے تڪریم مےڪرد همیشه به شوخے به او مے گفتم...
سجاد از هر ۱۰ڪلمه اے ڪه بر زبان دارے
۹ کلمه فقط مے گویی آقام.
(ایشان پدرشان را آقا صدا مے زد)
مے گفت: من و آقام بیشتر از اینکه پدر و پسر باشیم دوست هستیم.
🌺 عشق و علاقه ایشان به همسر و فرزند گرامی شان هم ڪمتر از محبت به پدر و مادرشان نبود؛ در آخرین ماموریتے ڪه با
هم بودیم از اردوگاه آموزشے میمه با تعدادے
از دوستان بر مے گشتیم در یڪے از چهار راه هاے سطح شهر اصفهان خانم گل فروشے به
سمت ماشین ما آمد.
سجاد به یڪے از دوستان ڪه پشت فرمان بود پول داد تا چند شاخه گل از این خانم بخرد
وقتے دوستان گفتند گل را براے چه ڪسے
مے خرے؟ گفت: برا همسرم، تو این چند
روز ڪه من ماموریت بودم تمام زحمات
منزل بر عهده همسر بود.
این گل حداقل ڪارے است ڪه من #براے_تشڪر از او از دستم بر مے آید.
همچنین به دوستان هم توصیه ڪرد ڪه دست خالے به خانه نروند.
1⃣ یڪبار وقتے رسیده بود به حلب باخبر شده بود ڪه نیروهاے ڪرمانشاه هم اینجا هستند، سریع خودش رو به ما رساند.
با یڪے از بچه ها زیاد شوخے مے ڪرد؛
از او پرسیدند تو چرا آمدے؟
با خنده گفت: براے شهادت!...
شوخے او را خدا خوب جدے گرفت.
▫سجاد مامور به تیپ ڪازرون شده بود و
به عنوان تڪ تیرانداز مشغول فعالیت بوده که در یڪے از مزارع زیتون در ریتان سوریه به نیروهاے تکفیرے برخورد مے ڪنند،
چون تکفیرے ها در موقعیت برتر دفاعے قرار داشتند نیروها مجبور به عقب نشینے
مے شوند. سجاد به همراه تعدادے از نیروهاے
تیپ ڪازرون تڪفیرے ها را سرگرم مے ڪنند
تا بقیه عقب نشینے ڪنند،
سجاد ۱۳ نفر از نیروهاے تکفیرے را با شجاعت به هلاڪت مے رساند.
💫سرانجام در حین عقب نشینے مورد اصابت
تیربار قرار مے گیرد و به فیض شهادت نائل مےشود.
#شهید_مدافع_حرم_سجاد_حبیبے🌷
|♦🌼|♦|🌼|♦|🌼|♦|🌼|♦|