#حضور_یک_فرمانده_ایرانی_در_صف_غذای_بعثیها!!
🌷ذکاوت و هوشیاری رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس در بین نیروهای تا بن دندان مسلح عراق زبانزد خاص و عام بود و باعث ترس و واهمه آنها شده بود. در ابتدای جنگ، عراقی ها تا نزدیکی های اهواز پیش آمده بودند و شهرهای سوسنگرد، بستان، هویزه و.... در دست آنها بود. بچه های اطلاعات عملیات و در رأس آنها شهید حسن باقری برای شناسایی با لباس مبدل به قلب دشمن نفوذ میکردند.
🌷گاهگاهی گشتی های دشمن هم داخل شهر اهواز میآمدند و بر میگشتند. روزی یکی از فرماندهان جبهه جنوب به سوسنگرد ما آمد. نزدیک ظهر بود گفت: «ناهار چی دارید؟» گفتم :«ناهار ما همینهاست که میبینید، تن ماهی و خوراک سیب زمینی.» گفت:«غذای دیگری ندارید؟» گفتم :«ما اینجا غذای گرم نداریم.» گفت:«الان میروم و غذای گرم میآورم.» گفتم:«از کجا؟» گفت:«میروم از یک جایی میآورم.»
🌷رفت و بعد از نیم ساعتی دیدم که با غذای گرم برگشت.
به او گفتم: «این غذا را از کجا گرفتی؟» گفت: «رفتم از برادران عراقی گرفتم.» اول فکر کردم شوخی میکند. ولی دیدم نه غذایش با غذای ما فرق دارد. معلوم شد با لباس مبدل رفته بود داخل صف عراقی ها و غذا گرفته بود.
راوی: رزمنده دلاور محمد امیری