eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷آن شب آسمان شوری در من ایجاد کرده بود. نماز مغرب را تازه به پایان برده بودم و داشتم می‌خواندم. عمران و همسنگرانش پیش چشمم بودند. از جان و دل دعایشان می کردم. به دلم برات شده بود امروز و فرداست که خواهد آمد و دیداری تازه خواهیم کرد. نوعی حالت بی قراری از هجرانش در وجودم رخنه کرده بود، طوری که تپش قلبم حالت عادی خود را از دست داده بود. باور کنید در همین اثنا، زنگ خانه به صدا در آمد، خیلی نگران و دلواپس به سوی در شتافتم. صدای پایم را که شنید، در را باز نکرده، فهماند که اوست. در را باز کردم و دیدم چهره خسته از رنج سفر، جلوه مهر و عاطفه معنوی یافته و مفهوم کلام بی‌تکلف عشق فرزند و مادری را تفسیر می کند. کنار حوض آبی به سر و رویش زد و بعد از آن از دوستانش پرسیدم و . دیر وقت بود. صبح خیلی زود پیش از هر چیز آماده می شد که به برود. از من نیز خواست که در کنارش باشم. سر راه از گل فروشی، دسته گلی تهیه کرد و رفتیم سر . بیشتر یارانش آنجا آرمیده بودند. حین ، می گریست و حالت خاصی داشت. می گفت: «مادر اینها هستند. خوشا به حالشان! آرزو می کنم همراهشان باشم. یقین می دانم خداوند را برآورده خواهد کرد. پس از ، گریه و زاری نکنید. شاید چنان باشد که پیکرم به دست شما نرسد. در آن صورت به عزاداری و مویه شما نیز نیاز ندارم. سر قبر هر شهیدی فاتحه خواندید، مطمئن باشید به من خواهد رسید.» تصور کنید که در آن ، من اما چه شور و حالی داشتم. زیرگذر خاطرات حرکت شتاب انگیز یافته بود و لحظ