#روایت_عشق 💌
#سردارشهیدعلی_چیت_سازیان 🌷
👈پرسیدم ساعتت کو؟!خیلی بی تفاوت گفت:«یکی از بچه ها ازش خوشش امد،گرفت نگاهش کنه،گفتم مال خودت.»
حرصم گرفت.گفتم:«علی،اون کادوی سر عقدمون بود.تبرک مکه بود.بنده خدا بابا با چه شوق و ذوقی برا دامادش گرفته بود.رادوی اصل بود!»سری تکان داد و گفت:«این قدر از این ساعات باشه و ما نباشیم.تا توانی دلی بدست آور ♥️
🎤 راوی: همسر شهید