مهدی یک روز ازم پرسید: بابا جان! خمس اموالت رو دادی؟!
تعجب کردم و با خودم گفتم: پسر دوازه سیزده ساله رو چه به این حرفا؟!!!
با این که پایبندی خاصی به رعایت مسائل شرعی داشتم، حرفش رو شوخی گرفتم و گفتم: نه پسرم! ندادم! امسال رو ندادم.
از فردای اون روز دیگه مهدی لب به غذا نزد. دو روز هم به بهانههای مختلف اعتصاب غذا کرد.
وقتی پیگیر شدم فهمیدم به خاطر همون که گفته بودم خمس ندادم، چیزی نمیخورد ...
#شهید_مهدی_کبیر_زاد ه