#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
با اینکه جیب پر پولی #نداشت اما همیشه حواسش بود به ما بود
اگه پولی به #دستش می رسید حتما بخشی از اون رو به من می داد
#می_گفتم : میثم من راضی ام زهر بخورم اما تو پول به من ندی ، #بذار برای خودت مامان جان ....
اما توجهی به حرفم نمی کرد
هرچی بهش می گفتم این قدر پولهاتو خرج ما نکن .تو #گرفتاری ، پول نیاز داری
جوابش همیشه این بود : ( #توکلم به خداست وقتی به شما خدمت می کنم به مالم برکت می ده
اگه در خدمت شما نباشم برکت از دارایی و مالم #گرفته می شه
شما کاری نداشته باش ، فقط پول هایی که من می دم رو بگیر
نگران جیب من نباش ، فوقش کم اوردم قرض می کنم. )
#راوی_مادر_شهید
#شهید_میثم_نجفی
#شهید_مدافع_حرم