هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری 💖 دارای نشانِ ذوالفقاری ، هادی ! 💖 در دفتر عشق ، ماندگاری هادی ! 💖 د
معلم شهیدم
خیلی دلتنگ وادی السلام سر مزارت بشینم ، براستی اونجا خود بهشته !!!!
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
❤️تا ڪہ من چون حسن عسڪری آقا دارم
🌸ز عیـار گــل دلبــر دل زیبــا دارم
❤️زندگے زیر لوایش چہ صفایے دارد 🌸روزگار خوشے از این قد و بالا دارم
#ولادٺ_امام_حسن_عسڪرے_ع
#برشما_مبارڪ💛
┄═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑❁═┄
🚿پدرش سالخورده بود و «محمدرضا» همیشه
او را به حمام مے برد، ڪه مے دیدم خیلے طول
مے ڪشد تا از حمام برگردد...
❓یڪ روز پرسیدم:
«مادر جان چرا این قدر طول مے دهے؟»
✨جواب داد: «حاج آقا در حمام خوابش مے برد، صبر مے ڪنم تا بیدار شود بعد حمامش بدهم.
💎 گفتم: «خب بیدارش ڪن.
گفت: نه مادر، بهتر است صبر ڪنم تا
خودش از خواب بیدار شود».
#شهید_محمدرضا_نظافت🌷
آیت الله بهجت :
⇦برای سلامتے چشم،بعد از نمازها،
آیة الکرسے خوانده شود ...
↻و پس از خواندن آن،دستها بر روے چشمها گذاشته و بگوید:
"اَللّٰهُمَ اَحْفِظْ حَدَقَتےِ بِحَقّ حَدَقَتَے عَلِے بْنِ اَبیطٰالِب اَمِیرَ الْمؤمِنِین".
⇦یعنی خدایا به حق دو حدقه چشم حضرت علے، دو حدقه چشم مرا حفظ کن!
↻البته آیة الکرسے برای تمام خطرها نافع مے باشد و بعد از نمازهاے یومیه،خیلے خیلے فواید دارد..
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت بیست هشتم 🔶 #پایان_جنگ سوم راهنمایی بودم. آقا سید به من
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت بیست هشتم
🔶 #پایان_جنگ
سوم راهنمایی بودم. آقا سید به من قول داده بود. اگر معدلم بالای هفده شود، مرا به جبهه ببرد.
روزی برای دیدن آقا سید به منزلشان رفتم. مادر سید گفت که او مجروح
شده. به زودی مرخص ميشود و به خانه می آید.
چند روز بعد برای عیادتش رفتم. چهره اش با آن ریشه ای انبوه و موهای بلند
شبیه میرزا کوچک خان شده بود.
با آقا سید شوخی داشتم. آن شب خیلی با هم گفتیم و خندیدم. بعد گفتم:
شما شهید نمی شوی، بیخودی اینقدر تلاش نکن! تیر خورده بود به پهلوی سید. روده اش را سوراخ کرده بود؛ چون داخل بدن ترمیم شدنش مشکل بود، سوراخی روی شکمش ایجاد کرده بودند. روده به
کیسه ای متصل شده بود.
به شوخی گفتم: سید، این دیگه چه وضعیه، این بوی بد ما رو خفه کرد!
آقا سید خندید و گفت: اگر بوی گند باطن ما نمایان شود، همه از ما فرار ميکنند. حالا باز خوبه که این بوی ظاهری مانع از بروز بوی گند باطن ميشود.
این جمله او مرا به فکر برد. آقا سید در حال شوخی هم یک معلم به تمام معنا بود.روزهای سختی بود. در ایام بهار 1367 هر روز خبرهای نگران کننده از
جبهه ها ميرسید.
نیروهای دشمن توسط تمامی سران استکبار تقویت شدند. دشمن هر روز به
منطقه ای حمله و آنجا را تصرف ميكرد.
هر روز خبر شهادت یکی از دوستان و رفقا ما را در غم فروميبرد.
ماه رمضان بود. در مسجد نشسته بودیم. یکی از بچه ها خبر آورد که سید علی
دوامی در شلمچه به شهادت رسید.
یکباره حال و هوای همه ما تغییر کرد. همه بچه ها سید علی را دوست
داشتند. همه گریه ميکردند.
بعد از مراسم تشییع، یکی از دوستانی که تازه از جبهه برگشته بود گفت: سید علی دوامی، در شب 21 ماه رمضان سال 1346 به دنیا آمد. در شب 21
رمضان سال 1367 او را دیدم که تا صبح گریه ميکرد! سید علی از خدا توفیق شهادت ميخواست. ميگفت: خدایا به زودی این سفره جهاد و شهادت جمع خواهد شد. خدایا ميترسم بعد از این همه سال حضور در جهاد، با مرگ طبیعی از دنیا بروم و ...
تا اینکه صبح همان روز به همراه نیروها به سمت خط مقدم شلمچه رفت.
ساعتی بعد خبر رسید که سید علی مجروح شده. بعد هم خبر شهادت او اعلام شد.
روزهای سختی بود. خیلی ها احساس کرده بودند که به روزهای آخر حماسه
رسیده ایم. مجتبی با آن حال و روز و با کیسهای که به او متصل بود تصمیم
گرفت به جبهه بازگردد!
به دنبال رضا علیپور و چند نفر دیگر رفت. گفت: امام; پیام داده و فرموده
جبهه ها را پر کنید. من ميخواهم بروم. بقیه دوستان نیز همراه او آمدند. در اولین روزهای تابستان راهی هفتتپه شدند. حاج تقی ایزد وقتی چهره مجتبی و دیگر دوستان مجروح را دید جلو آمد.
بعد از دیده بوسی گفت: رفقا، شما با این وضعیت توان رزم ندارید. از شما خواهش ميکنم برگردید.با اصرار حاجی همه برگشتند. یک ماه بعد، با پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام;، دوران جهاد اصغر به پایان رسید. بدن مجتبی طی این دوران پنج بار به سختی مجروح شد. سید یک بار هم شیمیایی شد که اثرات آن بعدها در بدن او نمایان شد.
زخمهای ظاهری بدن سید، مدتی بعد برطرف شد. اما داغی که از هجرت
دوستان شهیدش بر دل او ماند هرگز التیام نیافت.
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
❁﷽❁
💢💢💢
خورشید سپهر رهبری پیداشد
احیا گر فقه جعفری پیدا شد
تبریک به مهدی که به عالم امشب
رخسار امام عسکری پیدا شد
💢💢💢
#امام_عسکری_ولادت
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
👈 #دشمنان نمی دانند و نمی فهمند که ما برای #شهادتــــــ💔ــ مسابقه می دهیم... و وابستگی نداریم
14صلوات امشب هدیه میکنیم به 😊👇
#شهید_ حاج_حسین_همدانی
#اللهم_صلی_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل
#فرجهم
#التماس_دعا
🍃🌸
@seedammar
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ 📖
💢ترجمه
و زنش ایستاده بود؛ پس خندید ، پس او را به اسحاق مژده دادیم و پشت سر اسحاق، یعقوب.
سوره هود (11) آیه 71
1397/9/25
8 ربیعالثانی 1440
💐میلاد مبارک امام حسن عسکری علیهالسلام مبارک باد🌹
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت بیست هشتم 🔸#شهرک_المهدی
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت بیست نهم
🔸 #حلال_مشکلات
♻️از پیامبر صلوات الله علیه سوال شد کدامیک از مومنین ایمان کامل تری دارند؟
🌷فرمودند آنکه در راه خدا با جان و مال خود جهاد کند
سردار محمد کوثری تعریف میگرد در روزهای اول جنگ سر پل ذهاب به ابراهیم گفتم حقوق شما آماده است هروقت صلاح میدانی بیا وبگیر در جواب خیلی آهسته گفت شما کی میری تهران ؟
گفتم آخر هفته بعد گفت سه تا آدرس میدم تهران رفتی حقوقم رو به این خونه ها بده
من هم این کار رو انجام دادم ومتوجه شدم هر سه از خانواده های مستحق وآبرومندند
🔸 🔸 🔸 🔸
♻️از جبهه برمی گشتم وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی همراهم نبود به سمت خانه در حرکت بودم اما مشغول فکر ؛ الان برسم خانه همسرم وبچه هایم از من پول میخواهند تازه اجاره خانه را چه کنم
سراغ کی برم ؟ خواستم به برادرم رو بندازم اما او هم وضع خوبی نداشت سر چهار راه عارف ایستادم وبا خودم گفتم فقط باید خدا کمک کند ....
در همین فکر بودم که یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد خیلی خوشحال☺️ شدم تا من را دید من را در آغوش گرفت وچند دقیقه ای صحبت کردیم وقتی خواست برود اشاره کرد حقوق گرفتی ؟ گفتم هنوز نه ولی مهم نیست.......
دست کرد تو جیبش یک دسته اسکناس💶 در آورد گفتم به جان آقا ابرهیم نمیگیرم خودت احتیاج داری گفت: این #قرض_الحسنه هست وهر وقت حقوق گرفتی بهم پس میدی پول رو داخل جیبم گذاشت ورفت آن پول برکت داشت خیلی از مشکلاتم را حل کرد تا مدتی از لحاظ مالی مشکل نداشتم خیلی دعایش کردم آن روز #خداابراهیم را رساند تا مثل همیشه #حلال_مشکلات باشد
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆در دوران، سربازے يک روز براے انجام
كارے از پادگان به شهر رفتيم.
از ماشين كه پياده شديم، هنوز چند قدمے
نرفته بويم كه رمضان مقدارے پول را كه
روے زمين ريخته بود، پيدا كرد.
💶 هر چه به او گفتم: پولها را به مسجدے
تحويل بده يا آن را در صندوق صدقات بينداز!
قبول نكرد و گفت: شايد اين پولها متعلق
به فرد تنگدستے باشد كه با هزار زحمت
و مشقت آن را به دست آورده؛...
به اميد اينكه نانے براے خانوادهاش تهيه كند.
انصاف نيست كه او را نااميد كنيم.
💢آن روز در شهر مانديم و آن قدر دنبال
صاحب آن پول گشتيم تا بالاخره او را پيدا
كرديم و پولش را به او برگردانديم.
💝هيچوقت چهرهے آن بندهے خدا را
فراموش نمےكنم. آن قدر از پيدا شدن شدن
پولش خوشحال شد بود که از ته قلبش
ما را دعا کرد.
#شهید_رمضان_عالے_زاده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پدرت رو بیشتر دوست داری یا مادرت؟
🔹 پدرم
🔹پدرت یا مادرت؟
🔹پدرم
-🔹پیغمبر سه مرتبه فرمود مادر و یک مرتبه گفت پدر،
حالا پدرت رو بیشتر دوست داری یا مادرت؟
🔹مادرم تو جنگ شهید شده...
❗احوال منقلب مجری بعد از شنیدن این جمله دیدنی...
━⊰🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹⊱━
🍃سید اسماعیل سیرتنیا نامے آشنا
براے بچه هیئتے ها و بچه مذهبےهاے
رشت کسے که با همه قشرهاے مذهبے
حشر و نشر داشت و این خصلتے بود که
از شهدا براے خودش برگزیده بود.
⚡نه تنها در صورت بلکه در سیرت هم
همانند شهدا رفتار مےکرد.
لوتےمنش بود حتے با کسانے که از آنها
دل خوشے هم نداشت بگو و بخند مےکرد.
سید در ارتباط برقرار کردن همیشه پیش
دستے مےکرد و همیشه در کارهایش
هم موفق بود.
💗روابط عمومے بالایے داشت و به
سرعت در دلها نفوذ مےکرد، همیشه
متعجب بودم از این رفتارش که چگونه
این قدر سریع به قلبها نفوذ مےکند!...
هرکس از سید سوال مےکرد...
متولد چه سالے هستے؟
مےگفت؛ ما بچههاے انقلابیم!...
🇮🇷 سید متولد سال انقلاب بود.
خود را فرزند روحالله مےدانست.
به همین جهت هم مراسم عقدش را
به سادگے در حرم امام (ره) برگزار کرد.
همین حرکات، رفتار و گفتار او باعث مےشد
خیلےها در همان برخورد اول شیفتهاش شوند.
🚩علمدار جبهه فرهنگے استان گیلان بود،
بارها براے برپایے یادواره شهدا از زندگے
خودش زده بود همیشه احساس بدهکارے
به شهدا داشت.
🏠اولین بار وقتے به منزلش رفتم باورم نشد
این منزل یک تازه داماد و تازه عروس باشد!
شش ماه از ازدواجشان گذشته بود.
زمانی که وارد شدم اول فکر کردم این طبقه
خالے است و خانه سید طبقه بالاست.
ولے بعد دیدم همسرش هم در آشپزخانه است.
❗چیزے که واقعا تعجب من را برانگیخت
این بود که پس وسایل اینها کجاست؟!
چون آن زمان من هم درگیر فراهم کردن
اثاث زندگے برای ازدواج بودم.
وقتے منزل سید را دیدم تعجب کردم.
◻ همه جا موکت بود تنها یک فرش
ماشینے و چند تا پشتے ساده
📺 یک تلویزیون کوچک...
این تمام زندگے سید بود.
بعدها باز هم به منزلش رفتم.
هیچ تغییرے در زندگیش ایجاد نشده بود.
همان موکت و پشتےها و تلویزیون کوچک.
#شهید_مدافع_سید_اسماعیل_سیرت_نیا🌷