eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
اصلا شیوه مدیریتی سردار سلیمانی طوری بود که ملاحظه و رودربایستی نداشت. با کسی که با او ۴۰ سال رابطه داشت یا کسی که دو ماه آشنا بودند، به هیچ وجه هم اجازه نمی‌داد دلخوری از ایشان به واسطه فرماندهی‌اش به روز بعد منتقل شود. شدیدترین برخورد را می‌کرد، اما امکان نداشت رضایت طرف را نگیرد و شب بخوابد. یک روز برخورد تندی باهم داشتیم. هنوز آن زمان تلفن همراه نبود. وقتی رسیدم خانه همسرم گفت «حاج قاسم سه بار زنگ زده است حتما با شمار کار مهمی دارد». بعد همسرم اصرار کرد که با حاج قاسم تماس بگیرم، اما من دلخور بودم تا اینکه خودش مجدد تماس گرفت و گفت «حسن خوبی؟ آن کاری که انجام دادی خیلی ارزشمند بود». همان کاری که با هم دعوایمان شده بود را می‌گفت و چند بار تشکر هم کرد. همسرم گفت «چه شده بود؟» گفتم «هیچی حاج قاسم شب خوابش نمی‌برد تماس گرفت، الان رفت که راحت بخوابد. چون فکر کرد دلخورم، خواست از دلم در آورد». در چنین مواقعی همیشه حاج قاسم بیشتر ناراحت می‌شد و سعی می‌کرد که به نوعی دلخوری را از بین ببرد؛ به طوری که چند ساعت بعد یا فردا صبح انگار نه انگار که دعوایی با هم داشتیم 🎤 راوی: حسن پلارک دوست ۴۰ ساله حاج قاسم ادامه دارد...............
🎤دانایی فر سفیر سابق ایران در عراق: «حاج قاسم» یک هفته قبل از شهادتش، من و یک نفر دیگر را از ترور نجات داد. او در روزهای آخر حیاتش فقط سه ساعت در روز استراحت می‌کرد. نخست وزیر عراق به بوش گفته بود سردار سلیمانی برعکس فرماندهان شما در خط مقدم با تروریسم می‌جنگد /دستخط
📝 *روایاتی عاشقانه از ارادت سردار دلها به محضر خانواده های شهدا* بعد از یادواره،گفت برای پدر و مادر شهید در یک اتاق دیگر سفره بیندازید. خودش هم رفت تا با هم غذا بخورند. دیدم که نشسته بود بین پدر و مادر شهید و برای شان لقمه می گرفت؛یک لقمه برای مادر،یک لقمه برای پدر، و می گفت من را به عنوان پسر کوچک تان قبول کنید. یاد عزیزش با صلوات
شهیدی که قرارش را دشت کربلا گذاشت ... تیر خورده بـود و با پیکری زخمـی به‌همراه رفیقش سوار قایقی بودند، که دشمن قایقشان را هدف قرار داد و مجبور شدند به داخل آب بروند ، و آب خروشانِ ارونـد حجت الله را با خودش بُرد .... دوستش که شهید نشد، نقل می‌کند: که در آخریـن لحظات کـه آب داشت او را می بُرد ، دستش را بلند کـرد و فریاد زد: « دیدار ما دشت کـربلا » پیڪر مطهرش بعد از چند روز در حاشیه اروند پیدا و شناسایی شد و در گلزار ملامجدالدین شهر ساری به خاک سپرده شد... رزمنده‌ گردان‌مسلم‌بن‌عقیل(ع) لشکر ویژه ۲۵ کربـلا شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳٦٤ عملیات والفجر هشت
دوستان حاج قاسم مدافعان حرم سردار سلیمانی: 🎤 عماد مغنیه مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل شبح ناپدید می‌شد. او علی رغم این خصوصیات تبعیت عجیبی از آیت‌الله نصرالله داشت. من می‌گویم آیت الله، چون او اغلب نشانه‌های خدا را به همراه دارد. مگر آیت‌اللهی فقط در فقه است؟ او آیت ایستاده خدا است و عماد مثل نصرالله روحی فداه بود و گاهی که نظری مخالف نظر سید داشت، به حرف او عمل می‌کرد و این را برای خود به صورت یک الزام در آورده بود. محال بود رهبری حرفی بزند و عماد به آن عمل نکند. گاهی که سیدحسن از نگرانی نمی‌خوابید، عماد مغنیه تا او را آرام نمیکرد، از خانه نمی‌رفت. زیرا معتقد بود نصرالله لبنان را سرفراز کرده است. دشمن می‌داند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خون‌ها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن می‌داند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد. سیزدهمین سالگرد شهادت (۱۲ فوریه ۲۰۰۸) حاج عماد مغنیه (حاج رضوان).
معارفه ایشان بیست سال قبل در تهران انجام شد.در آن جلسه آخرین سخنران،سردار سلیمانی بودند که کلام خود را، با بسم الله و قرائت بند هایی از دعای ابوحزه ثمالی و مکارم اخلاق شروع کردند، در ادامه، در حال گریه و اشک گفتند: امروز داخل کوله پشتی ام را نگاه کردم خالی خالی بود، لذا غسل شهادت کردم و با توکل و امید به خدا اینجا آمدم. 🎤راوی:سردار حسنی سعدی