eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
دستم را از تابوت بیرون بگذارید... شهید سید عبدالظریف تقوی در وصیت نامه اش نوشت: دستم را از تابوت بیرون گذارید تا کوردلان بفهمند چیزی با خود نبرده ام. شهید سید عبدالظریف تقوی از اهالی شهرستان بهبهان در وصیت نامه اش نوشته است: و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله ای انسان‌هایی که بعد از این قیام و خون ریزی‌ها در خواب غفلت هستید و شیطان دست بر روی اعضای بدن شما گذاشته و چشمانتان را کور کرده. سعی کنید که در این دنیا خدا را ببینید تا در آخرت کور نباشید. تقوای الهی پیشه کنید و سعی کنید گوش به فرمان امام و پشتوانه محکمی برای ولایت فقیه باشید. دستم را از تابوت بیرون بیاورید تا کوردلان بفهمند چیزی با خود نبرده ام و قالب یخی را روی قبرم گذاشته تا به جای مادرم بر روی قبرم آب شده و اشک بریزد. 🕊🌷 🌷
🌹ايشان مانند رودي خروشان و دريايي متلاطم در تکاپو و تلاش و حرکت بود. 🌹اساس جديت او، ايمان، عشق و علاقه به اسلام، انقلاب، امام و مردم مستضعف و مظلوم بود. 🌹وی فردي خاکي، مردمي، خوش برخورد، متواضع، خودماني، صريح اللهجه، انتقادپذير و در کار و مسئوليت جدي، قاطع، صبور و مقاوم بود. هيچ گاه به واسطه مشکلات، از زير بار مسئوليتها شانه خالي نمي کرد و سعي مي کرد با مشکلات دست و پنجه نرم کند. 🌹او عموماً به تدبير، راه حل مناسبي جهت رفع موانع پيدا مي کرد. زود از کوره در نمي رفت و کمتر ديده مي شد که عصباني شود، همواره چهره اي خندان و بشاش داشت. 🌹کارهايش را روي نظم و انضباط انجام مي داد و براي بيت المال اهميت و حساسيت خاصي قايل بود. 🌹نحوه برخورد و سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به والدين خود احترام و محبت وافري داشت و هيچگاه جلوتر از آنها قدم برنمي داشت. "شهید سید کاظم کاظمی" 🌹
رفته بودیم زاهدان، مأموریت. بعضی از افسرها، اصرار داشتند که شب پیش ما باشند؛ توی اتاق ما بخوابند. گفتم: حرفی نیست. ولی شمانمی تونید با اخلاق ایشون سر کنید. گفتند: اختیار دارید، این چه حرفیه. دوست داریم این چند روزه درخدمت تیمسار باشیم. چهار نفر بودند. شب اول، طبق معمول، صیاد بلند شد. وضو گرفت. نمازشب خواند. نمازش که تمام شد، قرآن خواندنش را شروع کرد؛ تا نمازصبح. نماز صبحش را که خواند، ده دقیقه خوابید. بعد رفت ورزش صبحگاهی. فردا شبش یکیشان آمد که بهتره ما مزاحم تیمسارنباشیم. شب بعد، یکی دیگر. 🕊🌹 🌹
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"" شهیدی که هنگام استفاده از فضای مجازی وضو می گرفت؛ ◽️همیشه وقتی می‌خواست از فضای مجازی استفاده کند حتماً وضو می‌گرفت و معتقد بود که این فضا آلوده است و شیطان انسان را در این فضا وسوسه می‌کند... 🌹
مکتب مردان الهی مکتب شهیدان خدایی سردار بی سر خیبر حاج محمد ابراهیم همت🌷 دفتر خاطرات 📝 گونی های‌ نان ‌خشک راچیده بودیم کنار انبار. حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که "دیگه چی؟ نان خشک معنی ندارد." ازهمان موقع دستور داد تا این گونیها خالی نشده کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها. تامدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی میکردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا میکردیم و میخوردیم. 🌷
🌹 : هیچ وقت دین خدا رو،دستور خدا رو، وظایف شرعیتون رو با هیچ چیزی معامله نکنید. 🌹
چنــدمــاه قبــل از شهادت سردار سلیمانی در جلسه‌ای که من کنارش بودم، وقتی حرف از شهید زین‌الدین شد، چنان بلندبلند گریه می‌کرد که صدای هق‌هق گریه‌اش توی سالن جلسه پیچید! من همیشه پیش خودم می‌گفتم این کسی که اسطوره محور مقاومت است، چقدر زنانه گریه می‌کند؟! بچه‌ها! حاج‌قاسم در فراق شهــدا خیــلی زنــانــه گـــریــه مــی‌کـرد. رفقا اگر حاج‌قاسم، حاج‌قاسم شد، صدای شهدا در گوشش گم نشد! وقتی می‌گویم شهدا، یعنی صدای خدا و اهل‌بیت؛ چون شهدا دروازه وصل ما به خدا هستند.... حاج‌قاسم چه ذکری می‌گفت که در محور مقاومت آتش، گلستان می‌شد. دست به خاکستر می‌زد، طلا می‌شد. دختر بی‌حجاب جذبش می‌شد.چه مهره ماری داشت؟ حاج‌قاسم استاد داشت، راهنما داشت. اگر استاد و راهنما نداشت این‌همه شاهکار نمی‌کرد؛ استادهایی که به ملکوت وصل بودند. شهدا، استادان حاج‌قاسم بودند. حاج‌قاسم از ظرفیت شهدا استفاده کرد و شاهکار کرد. 🎤راوی: سردار کاجی 🌹
دفترچه خاطرات دفاع مقدس 📝 میگفت: دو جعبه سیب و پرتقال آوردیم تو چادر و سریع پشت لباسها قایم کردیم؛ آقا مهدی که اومد گفت اینا چیه؟ گفتیم: میوه است! گفت: میدونم میوه است اینجا چیکار میکنه؟ از تدارکات برداشتین؟! می‌برید سر نماز بین بچها تقسیم میکنید گفتیم: توروخدا آقا مهدی! اونجا نه لااقل! بچها به ریشمون میخندن ... گفت: [ اتفاقا لازمه بعضی وقتا بچها به ریش آدم بخندن ... ] 🕊🌷 🌷
﷽ شهادت! نصیب کسانی می‌شود که در ره عشق بی ترس با جان خود بازی کنند! 🌹
در مکتب شهادت در محضر شهدا علمدار کمیل شهید ابراهیم هادی 🌷 به سراغ آپارتمان اعلام شده رفتیم و بدون درگیری شخص مورد نظر رو دستگیرکردیم. وقتی می‌خواستیم از ساختمان خارج شویم جمعیت زیادی جمع شده بودن تا فرد مظنون رو مشاهده کنند. خیلی از آن‌ها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت:"صبر کنید!" با تعجب پرسیدیم: "چی شده؟" چیزی نگفت. فقط که به کمرش بسته بود رو باز کرد و به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسیدم:"ابرام چیکار می‌کنی !؟" با آرامش خاصی جواب داد: "ما بر اساس یه تماس و یه خبر، این آقا رو بازداشت کردیم. اگه آنچه که گفتن درست نباشه، آبروی این آقا رو بردیم و دیگه نمی‌تونه اینجا زندگی بکنه. همه مردم هم به چهره یک متهم به او نگاه می‌کنند. اما این طوری کسی اون رو نمی‌شناسه. اگر فردا هم آزاد بشه مشکلی پیش نمی‌یاد". وقتی از ساختمان خارج شدیم کسی مظنون مورد نظر را نشناخت و من به دقت نظر ابراهیم فکر می‌کردم که چقدر آبرو و شخصیت انسانها در نظرش مهم بود. 📚کتاب سلام بر ابراهیم – ص ۵۶ 🌷
🔴 شهادت آرزوی منتظران 🔵 امام صادق عليه السلام در حديثى درباره ياران قائم عليه السلام فرمودند : 🌕 هُم مِن خَشيَةِ اللّه ِ مُشفِقُونَ، يَدْعُونَ بِالشَّهادَةِ، و يَتَمَنَّونَ أن يُقتَلُوا في سبيلِ اللّه 🔹 آنان افرادى خدا ترس و شهادت طلبند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند. 📚 مستدرک الوسائل ج ۱۱ ص ۱۱۴ ح ۱۲۵۶۵ 🔹از جمله ویژگی های انسان منتظر این است که همیشه منتظر شهادت است و یکی از دعاهای همیشگی اش طلب شهادت از خداست. منتظران واقعی امام مهدی علیه السلام برای رسیدن به شهادت سر از پا نمی شناسند. 🔸جهاد در راه خدا در همه مقاطع و به‌ طور مستمر از برنامه‌های یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیل ِاللَّهِ» 🌹
می‌گفت: امیدوارم . . . هر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس کنم 🕊🌹 🌹