eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️. ❤️❤️ شهید بابک نوری هریس 21 مهر سال 71 در استان گیلان به دنیا آمد. نوری هریس هم یکی از جان فداهای اهل البیت علیهم السلام و این آب و خاک است. کسی که می توانست به خاطر چهره زیبایش به شغلی دیگر همچون بازیگری و مدلینگ بپردازد و شاید به شهرتی دنیوی هم می رسید. اما او خود را ارزان فدا نکرد و در مسیری که خریدارش خداوند متعال بود، قدم نهاد. آیا هر کسی با چنین شرایطی می تواند این گونه تسلیم امرپروردگارش باشد؟متفاوت‌ترین و زیباترین شهید مدافع حرم را بشناسید «بابک نوری‌هریس» که پیش از شهادت با عکس‌ها و ژست‌های متفاوتش در فضای مجازی شهرت یافته بود، بابک دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود اما همه این ها را ول کرد و عاشقانه قدم در این راه گذاشتعکس هایش بسیار متفاوت بود و همه کاربران گمان می کردند او یک مدل یا بازیگر است! کاربران متعجب شدند که این چهره جذاب چگونه می تواند از مدافعان حرم باشد؟ گفتنی است؛ شهید بابک نوری هریس متولد 21 مهر سال 1371 بود که در 28 آبان 96 در منطقه البوکمال به دست تکفیری های داعش به شهادت رسید و در یکم آذرماه در رشت تشییع و تدفین شد. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
🌺🌺خاطره‌ای از مادر شهید بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود مادر شهید نوری با بیان اینکه فرزندم از کودکی بسیار زرنگ بود و مدرسه‌اش را به موقع می‌رفت، اظهار کرد: بابک وقتی کارشناسی‌اش را گرفت، در مقطع ارشد در تهران قبول شد. وی با بیان اینکه بابک هنگام ورزش آهنگ زینب زینب را می گذاشت، افزود: همیشه به فرزندم می گفتم تو جوانی یک آهنگ شاد بگذار چرا این نوحه را در موقع ورزش می‌گذاری، می گفت مامان اینطوری نگو من این آهنگ را دوست دارم. مادر شهید با بیان اینکه بابک به ظاهرش می رسید اما از باطنش غافل نبود، گفت: مشارکت در مشارکت های اجتماعی و عام المنفعه مانند هلال احمر یکی از فعالیت های بابک است. وی با بیان اینکه بابک مسجدی، هیئتی، ورزکار، بسیجی و ... بود، تصریح کرد: من و پدرش و کل خانواده بابک را پس از شهادتش شناختیم. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @
🌺🌺خاطره پدر شهید پدر شهید نوری با بیان اینکه هر وقت اخباری از سوریه می آمد مشتاقانه اخبارش را دنبال می کرد، گفت: بابک نزدیک شش ماه بود که در سپاه برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده بود و بالاخره مجوز رفتنش را اخذ کرد. وی با بیان اینکه هشت و نیم شب در حال دیدن اخبار بودم که یک ان دیدم بابک بدو بدو آمد رفت اتاق بالا و کوله پشتی اش را برداشت و رفت، تصریح کرد: با پسرخاله اش هماهنگ کرده بود که با ماشین سر کوچه بایستد تا کوله پشتیش را به او دهد ببرد و بابک به خانه برگردد که برگشت. نوری با بیان اینکه وقتی بابک به خانه آمد به برادرها، پسرها و دخترم زنگ زدم گفتم که گمان می کنم بابک به سوریه می رود شما بیایید، خاطرنشان کرد: بعد اینکه بابک رفت به همه گفتم بروید و بابک را بدرقه کنید چون دیگر بابک بر نمی گردد و آخرین باریست که او را می بینید. وی اظهار کرد: به همه این حرف را زدم ولی خودم توان اینکه از صندلی بلند شوم و با بابک خداحافظی کند را نداشتم و نه اینکه بابک طاقت این را داشت با من خداحافظی کند و ما فقط با چشمانمان با هم خداحافظی کردیم. پدر شهید نوری به عنوان یک پدر وقتی خاطراتش یادم می‌افتد خلا فیزیکی اش حس می شود، افزود: بابک وقتی زخمی شده بود در آمبولانس به همرزمانش گفته بود که به مادرم بگویید فقط یک بار حرف او را گوش نکردم و مرا حلال کند. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @
همرزمانش می‌گویند: «نترس و شجاع بود و هر جا لازم بود که از انقلاب و اسلام دفاع کند، با دل و جان به میدان می‌آمد. شهید بیات در مباحث اعتقادی و انقلابی، اطلاعات و بینش کاملی داشت و با منطق و دلیل از اهداف انقلاب دفاع می‌کرد. او در حوزه‌های بسیج تهران مسئولیت‌های مختلف و مهمی برعهده داشت و برای انجام آنها خستگی نمی‌شناخت. همیشه می‌گفت: مردم باید یکدست و یکدل و مطیع رهبر باشند. برای انجام کارهای فرهنگی در محلات مختلف تهران پیش قدم بود. همیشه می‌گفت خالص باشید و برای اشخاص کار نکنید. همه کارش برای خدا بود. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @
❤️ نام پدر :محمد تولد : ۱۳۴۴/۴/۴ شهادت: ۱۳۶۱/۱۰/۱۵ ✍ _ناهید سنندج در خانواده‌ای مذهبی است. پدرش در ژاندارمری کار می کرد و اهل سنت بود. مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت علیه سلام بزرگ می‌کرد. کوموله»‌ها ناهید را به شدت شکنجه می کردند. موهای سرش را تراشیده بودند و همه ناخن های دست و پایش را کشیده بودند. تمام سر و بدنش به علت ضربات ناشی از شکنجه کبود بود. کوموله به ناهید گفته بود اگر به امام خمینی ره دشنام بدهی تو را آزاد می کنیم. سرانجام سمیه کردستان را شبانه به بیابان‌های اطراف روستا می‌برند و جلوی چشمان خودش برایش قبر حفر کرده و او را زنده زنده دفن می‌کنند. . یکی از شهدای بزرگوار جنگ تحمیلی، شهیده ناهیده فاتحی است که زیر دست منافقین کوردل و زیر شکنجه های آنها به شهادت رسید؛ شکنجه هایی که باعث شد تا به ناهید لقب سمیه کردستان را بدهند؛ زیرا او هم به مانند حضرت سمیه زیر شکنجه به شهادت رسید او یازده ماه شکنجه و زنده به گور شدن را به جان خرید تا حرمت امام خویش را نشکند پیکر مطهر این شهیده به تهران منتقل و سپس در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله به خاک سپرده شد 😭😭😭 ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
شهيده زهره بنيانيان در دي ماه سال1336 در خانواده اي مذهبي در شهر اصفهان به دنيا آمد. در نوجواني فعاليت هاي انقلابي اش را در رابطه با توزيع نوارها و اعلاميه ها و تشكيل كلاس هاي رزمي آغاز كرد. در سال 57 توسط ساواك دستگير شد و پس از آزادي با يكي از همرزمانش كه انقلابي و در خط نهضت امام خميني (ره) بود ازدواج كرد و سرانجام نهم ارديبهشت 58 توسط يك گروهك ضد انقلابي در درگيري به شهادت رسيد. او كه با شجاعت و ايثار تمام رو در روي دشمنان انقلاب قرار گرفته بود سرانجام خون سرخش را براي آبياري نهال انقلاب ايران تقديم كرد. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بهانه در سیره 🌷 🍀رفته بودیم شناسایی. پشت عراقی .ها و بودیم و تا مقر نیروهای خودی، پانزده کلیومتر فاصله داشتیم. علی آقا جلوی من حرکت می کرد. ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد و کف کفشش کنده شد. با شرمندگی گفتم: علی آقا! بیا کفش من را بپوش. اما با خوش رویی نپذیرفت و تا مقر با پای برهنه و لنگ لنگان آمد. وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی و تاول زده اش، باز شرمنده شدم. اما ایشان از من تشکر کرد. متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟ 🏴گفت: چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه یتیمان ابا عبد الله. راوی: حسین علی مرادی؛ هم رزم ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @
✍️ یک خط وصیت : راه سعادت‌بخشِ حسین (ع) را ادامه دهید تمام شهیدان ما از این راه پرورش یافته اند. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
شهیده_شهناز_حاجی_زاده نام پدر : غلام علی تولد : ۱۳۳۳/۰۱/۰۱ محل تولد :خرمشهر شهادت : ۱۳۵۹/۰۷/۰۸ تحصیلات :دیپلم نسبت به زمان خودش خیلی جلوتر بود. گواهینامه رانندگی داشت و بسیار عالی رانندگی می‌کرد، در حالی که آن زمان در خرمشهر و شهرستان‌های دیگر زن‌ها چندان نمی‌توانستند سراغ این کار بروند. تایپ فارسی و لاتین را بسیار خوب می‌دانست و حتی یک لحظه از زندگی و فرصت‌هایش را بیهوده از دست نمی‌داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که هنوز نهضت سوادآموزی تشکیل نشده بود. شهیده همراه چند نفر دیگر گروهی را تشکیل دادند و به روستاها می‌رفتند و به بچه‌ها درس می‌دادند. شیراز، کامیونی برای جبهه خرمشهر بار آورده بود سر فلکه گلفروشی، عراقی‌ها یکی از خانه‌ها را با خمپاره زدند. شهیده و دوستانش به طرف خانه دویدند تا اگر کسی آنجا هست، او را بیرون بیاورند. همان زمان خمپاره‌ دیگری به زمین ‌خورد و منفجر ‌شد. ترکش مستقیماً به قلب شهناز اصابت و او را همان جا شهید شد نحوه به خاک سپردن شهناز داستان تلخی دارد؛ آنقدر شهر ناامن بود که فقط ۵ نفر در تشییع او حضور داشتند و بی‌آن‌که پدرش حضور داشته باشد توسط مادر و برادرهایش به خاک سپرده شد. برادرها با دست روی یک سنگ نام شهنار را کندند و بعدها با همین نشانه‌ها بود که خانواده توانستند مزار او را پیدا کنند شهیدان ناصر حاجی شاه و حسن حاجی شاه برادران این شهیده هستند. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
📜 _وصیت نامه ی بسیار عجیب یک شهید... ✍ _« بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه کردستان بودیم که به طرز غیرعادی جنازه شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی درآوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملاً سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود. من سیدحسن بچه تهران و از لشکر حضرت رسول (صلوات) هستم. پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند...💔 من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می گویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند و... 🇮🇷 _بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود، تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است.» ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
2.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج قاسم سلیمانی: جانِ من و همۀ شهیدان ارزش فداشدن در راه ملت را دارد. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._