eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌷 پدرم همواره به ما نصیحت می‌کرد که تمام کارهای خود را برای رضای خداوند انجام دهید و خود نیز این گونه بود. قبل از اینکه ما به سن تکلیف برسیم به ما نماز خواندن را آموخت و در این کار ما را تشویق می‌کرد... پس از شهادتش عده‌ای از معلولین به خانه ما آمدند و سراغ پدر را گرفتند. همان زمان بود که فهمیدیم پدرم حقوق خود را صرف کمک به فقرا و امورخیریه کرده و عضو فعال صندوق انصارالحجه بوده است و معلولین هم تحت پوشش و کمک پدر بودند. 🎤راوی: فرزند شهید
🕊 🌷 ‌ از آنجا که بنده با یک صندوق خیریه در محله رضویه همکاری می‌کردم، لذا شهید قدیر خیلی وقتها پیش ما می‌آمد و برخی افراد را برای گرفتن وام به ما معرفی می‌کرد. گاهی پیش می‌آمد که معرف‌های ایشان از نظر پرداخت اقساط دچار مشکل شده و اقساط را پرداخت نمی‌کردند. لذا خود قدیر به عهده می‌گرفت و اقساط آنها را پرداخت می‌کرد. ‌ یک روز گفتم قدیر تو چقدر درآمد داری که این‌ها را هم خودت پرداخت می‌کنی؟! ‌ باتوجه به اینکه قبلا هم برایم تعریف کرده بود که جاهای دیگر هم ضامن شده، قسط نداده بودند و از حقوقش کم می‌کردند، خندید و گفت: اتفاقا چند روزپیش یکی از رفقا می‌گفت که شما پاسدارها حقوق‌های خوبی دریافت می‌کنید. به او گفتم که این طور نیست. دیدم باور نمی‌کند! فیش حقوقی ام را نشان دادم. باز باور نکرد و گفت: شما یک مبلغی را می‌گیرید که در فیش حقوقی ثبت نمی‌کنند. من هم گفتم بله شما درست می‌گویید یک چیزی ما درحقوقمان داریم که در فیش قید نمی‌شود ،آن هم برکت است،حقوق ما پر برکت است و خدا را شکر با همان دریافتی کم هم، زندگیمان می‌چرخد.. 🎤راوی:مهدی عباسی
🕊 🌷 تو مدرسه کتابخانه دایر کرد. خیلی به کارهای هنری مخصوصاً سینما علاقه داشت، یه دستگاهی خرید که با اون می‌شد فیلم رو به صورت بزرگ روی دیوار نمایش داد. خیلی جاها با همین دستگاه، فیلم‌های خوب رو پخش می‌کرد حتی تو عروسی من هم اومد یه فیلم با مضمون خوب و انقلابی پخش کرد.
🕊 🌷 پسرم هر روز ناهار و شام خود رابر می‌داشت و می‌گفت: من میروم و در بسیج غذای خود را کنار دوستانم صرف می‌کنم. بعد از شهادتش متوجه شدیم سهمیه غذای خود را به یک پیرزن و نوه هایش که در نزدیکی ما زندگی می‌کردند تقدیم میکرد. 🎤راوی: مادر شهید
🕊 🌷 شغل آقا مهدی جمع کردن ضایعات و نان خشک و پلاستیک و این طور چیزها بود. همیشه کلیه درد داشت. محکم می بستشان. ضایعات را از دوره گردها می خرید و عمده ای می فروخت. اصلا بابت کارش حجالت نمی کشید. می گفت: نان حلال در آوردن که خجالت ندارد. یک شب دعوت شده بودیم تالار طلاییه برای عروسی. خیلی مرتب و شیک سوار نیسان شدیم و حرکت کردیم. توی راه چشم آقا مهدی به مقداری بطری نوشابه خالی افتاد که له شده وسط خیابان افتاده بود. سریع ترمز کرد و دنده عقب گرفت و می خواست با آن لباس ها پیاده شود برای برداشتن شان و پیاده هم شد. می گفت: «مگه میشه از اینا گذشت». هر چه اصرار کردم که لباس هات کثیف می شود، زیر بار نرفت. می گفت: «شماها نمی دونید اینا همش پوله». گفتم: «اگه پشت ماشین ضایعات باشه تالار راهمون نمیدن». می خندید و می گفت: «ناراحت نباش. میریم ضایعات تالار هم جمع می کنیم... 📚: بابا مهدی
🕊 🌷 امروز زیر پرچم آیت الله العظمی خامنه ای داریم این لشکر را این سپاه را این سازمان را اداره می کنیم که تحویل دهیم به حضرت مهدی(عجل الله)...🌷🕊
🕊 🌷 در برابر پدر و مادر و برادر سربه‌زیر و سپاسگزار بود. در نامه‌هایی که می‌نوشت خودش را فرزندی گناهکار و حق‌نشناس می‌دانست و از هر کمکی به دوستان و آشنایان دریغ نداشت. سرکشی به افراد بی‌بضاعت و ضعیف را برای خود وظیفه می‌دانست. اصلاً در فکر دنیا نبود و همیشه به آخرت فکر می‌کرد. در دعاهایش همیشه آرزوی شهادت می‌کرد و زندگی را پُل و تجملات را گناه می‌دانست.
🕊 🌷 ارادت خاصی به ساحت امام هشتم (ع) داشت؛ او عاشق زیارت امام رضا (ع) از صحن گوهرشاد بود، خودش را مقید کرده بود که حداقل سالی چند بار پابوس آقا برود، وقتی از مأموریت برمی‌گشت، بعد از دیدن پدر و مادر، بار سفر را می‌بست و همراه با همسر و فرزندانش راهی دیار امام رئوف (ع) می‌شد، گاهی اوقات که خیلی مشغولیت کاری داشت، بلیط قطار می‌گرفت و فقط سه چهار ساعتی زیارت می‌کرد و بعد برمی‌گشت می‌گفت: این زیارت‌های سه‌ چهار ساعته خیلی خوبه؛ هم خیلی حال می‌دهد، هم آدم می‌تواند به آقا بگوید یا امام رضا (ع) فقط به عشق خود شما آمدم و الان هم بر می‌گردم. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🌷 منتطر ظهورآقا نماز اول وقت می‌خواند؛ به سوی نماز بشتابید، دوست داریم شهید شویم؟! با نماز قضا کسی شهید نمی‌شود، با نماز دیر وقت کسی به درجه شهادت نمی‌رسد. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🌷 دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید؛ این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند؛ ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد...
🕊 🌷 ابوحامد رسم ویژه‌ای داشت؛ هر زمان که از مسافرت برمی‌گشت ابتدا به پابوسی آقا امام رضا(ع) می‌رفت و بعد از خلوت دو نفره به خانه می‌آمد، در ایام ولادت و شادی ائمه اگر ابوحامد در خانه حضور داشت حتما آن شب را خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می‌رفتیم. به خاطر دارم شب ولادتی را که حرم هم بسیار شلوغ بود، از درب ورودی جلوتر نتوانستیم برویم و در همان جا مشغول نماز و زیارت شدیم، در همان حین متوجه شدیم زائری اصفهانی مسیرش را گم کرده است، گوشی موبایل هم نداشت و فقط به‌صورت کلی می‌دانست باید به‌کجا برود. ما هم تازه حرم رسیده بودیم و بسیار مشتاق زیارت بودیم اما شهید توسلی گفت کمک به زائر امام رضا(ع) بیشتر آقا را خشنود می‌کند، کمک به دیگران و گره‌گشایی از مشکلات دیگران از خصوصیات اخلاقی ابوحامد بود. 🎤راوی: همسر شهید 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
طوری تلاش کنید که اگر روزی امام زمان ‹عج› فرمودند یک میخواهم بفرمایند، فلانی بیاید !🫀🕊 ‹ شهید حسین معزغلامی |