🇮🇷 ساعت صفر عاشقی 🇵🇸
🌷 #به_رسم_شهیدان ۹ 🌷 ( #خمس ) #ابراهیم رفت پیش حاج آقا هرندی ، #خمس اموالشو حساب کرد. #چیزی_برای
🌷 #به_رسم_شهیدان ۱۰ 🌷
🌱 #معرفت_خدا
طبق روال هر روز رفتیم طبقه ی بالای خونمون ، انگار معتادش شده بودم ، تا نشست گفتم:
#مصطفی دستاتو بگیر جلو ،
گرفت جلوی صورتم ،
شروع کردم هر گندی از دیروز زده بودم گفتم.
خندید و گفت چرا هرروز این کارو باهم میکنیم گناهامون کمتر میشه؟
خب معلومه،که کمتر #گناه کنیم ،
ببین من بالای سرت نیستم ، پس چرا گناهات هرروز #کمتر میشه؟
خب همه اینا به خاطر #معرفته دیگه،
برای من مهمه که وقتی بهت #قول_میدم اگه خلاف اونو انجام بدم ، بی معرفتیه.
پرید و صورتمو بوسید و ادامه داد:
آخه قربونت برم،وقتی توی #قرآن میگه آیا نمیدونند که خدا اونارو میبینه،پس باید ببینیم #بی_معرفتیه چه خدایی رو داریم میکنیم.
#خدایی که مارو آفریده و برامون خدایی کرده حالا بریم جلوی اون #معصیت کنیم؟!
📙 #دیدم_که_جانم_میرود...
📖 صفحه ۱۳۱
🌱 (خاطراتی متفاوت و آموزنده از رفاقت های شهدایی)
خاطرات شهید
🌷 #مصطفی_کاظم_زاده 🌷
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🇮🇷 @sefr_asheghi 🇮🇷