اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها نفس‌هایم شده تنگ از فراقِ یار می‌سوزم ببین از آتشِ هجرانِ تو دلدار می‌سوزم غریبِ شهرِ طوسی و غریبانه به یادِ تو به یادِ بی‌کسی‌هایِ تو زینب‌وار می‌سوزم به دنبالِ حسینِ خود شدم آواره در صحرا چنان زینب به‌ جز گریه ندارم کار می‌سوزم تمامیِ تنم را زهر می‌سوزاند و امشب به یادِ پایِ طفلِ‌ یار و زخم و خار می‌سوزم وفایِ شهرِ قم دیدم به یادِ کوفه و شامَم اگر گل دیده‌ام با روضه‌یِ بازار می‌سوزم نصیبِ کاروانِ کربلا زخمِ زبان‌ و سنگ وَ سیلی آمد و شد چشم‌هایی تار می‌سوزم حرم ویران‌نشین بود و وَرم بر پایِ دُردانه رقیّه‌وار از دردِ فراقِ یار می‌سوزم #شهادت #غزل #روضه #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #یاکریمه #قم #مدینه #کربلا #مشهد #رقیه_وار_از_درد_فراق_یار_می‌سوزم #زهرای_خاک_کشورم_بانوی_شهر_قم #ما_با_ولایت_زنده_ایم #حسین_ایمانی @sehreashk