اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند یادوارهیِ شهدایِ سادات
زهراییِ زهرانشانِ فانیِ عشق
ای در جنونِ عشقبازی بانیِ عشق
از شالِ سبزِ تو کویرِ سینهها سبز
ای سرنشینِ موجهایِ جانیِ عشق
آئینهیِ کربوبلایِ خون و ایثار
ای ساختارِ پهنهیِ طوفانیِ عشق
سرمایهیِ روحِ خدا در تنگناها
سردارِ دارِ سختی و حیرانیِ عشق
یادشبهخیر آن روزهایی که گرفتی
تو با توکّل راهِ سرگردانیِ عشق
آن روزهایی که فقط خون بود و آتش
غرب و جنوبِ وادیِ بحرانیِ عشق
ای حلقهای از حلقههایِ آشنایی
فرزندِ خونینپیکرِ زهرا کجایی ؟!
وقتی که پرهایِ تو را شستند در خون
عشقِ تو را دیدند و میگفتند مجنون
وقتی سخن از حال و روزِ عاشقی بود
از فکّه تا دهلاویه اَروند و کارون
آن روزها که مردهایش مرد بودند
با جسم و جانِ خویش رَه بستند بر دون
آن مادری که حاصلِ عمرش فنا شد
آنها که رویِ شانه برگشتند پُرخون
آن روز که بابا کفن میکرد گل را
با تیر و ترکش شد تنِ فرزند گلگون
آن لحظهای که مادری بییار میشد
بر راهِ بابا خیره شد دلبند دلخون
روزی که برگشت از سفر خونی و خاکی
تابوت آورد استخوانی و پلاکی
آری شما فرزندهایِ یاس هستید
نورِ دو چشمِ مادرِ احساس هستید
وقتی قصاصِ یاس را سرمشق کردید
مردِ نبردِ انتقام از داس هستید
داسی که در کوچه رَهِ یاسِ حرم بست
آری شما همدردِ خیرُالنّاس هستید
رفتید سویِ کربلا و برنگشتید
شاگردِ استادِ وفا عبّاس هستید
لبتشنه جان دادید و پیکر مانده بیسر
چشمانتظارِ مشکِ بی الماس هستید
چون یادگارِ جاننثارِ عشق بودید
مشمولِ آمین بر سرِ دستاس هستید
دستی که با خونِ دل آن دستاس چرخاند
یاسی که خشکید و تنِ احساس لرزاند
#شهدایی #ولایی #سادات #کربلا
#حسین_ایمانی
@sehreashk