#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞👇
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞👇
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
ماجرای ترور امام جواد علیه السلام :
روزی زنی نزد #همسر_امام_جواد (ع) رفت و خود را به عنوان #همسر_دوم امام جواد معرفی کرد😳
همسر امام که دختر مأمون عباسی بود عصبانی شد و برای شکایت نزد پدرش رفت...
مأمون که مست بود، از شنیدن این خبر بسیار خشمگین شد و شمشیر به دست سراغ امام جواد رفت و او را با ضربات شمشیر قطعه قطعه کرد😭😭
فردای آن روز شخصی وارد خانه امام شد و امام را در آن وضعیت دید😱😭...
برای ادامه داستان بزن روی نامه ی زیر😭👇👇
📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜