🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
⚜ ذکر صالحین ⚜
🌙✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
💠 بهلول هارون را در حمام دید و گفت: به من یڪ دینار بدهڪاری طلب خود را می خواهم.
💠هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوم؛ من ڪه این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
💠بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود، پس طلب دنیا را تا زنده ای بده ڪه حمام آخرت گرم است ودستت خالی.
─═इई 🍃🌺🍃ईइ═─
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
⚜ ذکر صالحین ⚜
🌙✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
💠 بهلول هارون را در حمام دید و گفت: به من یڪ دینار بدهڪاری طلب خود را می خواهم.
💠هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوم؛ من ڪه این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
💠بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود، پس طلب دنیا را تا زنده ای بده ڪه حمام آخرت گرم است ودستت خالی.
─═इई 🍃🌺🍃ईइ═─
@seiro_solook_ta_khoda
🍃🌺🍃🌼🍃🌺🍃
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
💢در ڪتاب زادالعارفین آمده است: شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت، برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.
اندڪی بعد، گله چوپان خواست از ڪوه پایین رود ڪه چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.
شیخ چون این صحنه را دید، حالش دگرگون شد و رنگ رخسارش پرید و صیحه ای زد و غش ڪرد.
💢چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید. شیخ گفت: گوسفندان تو عقل ندارند اما می دانند ڪه تو خیر آنها را می خواهی با شنیدن صدای تو ، سریع اطاعت ڪردند و از بیراهه برگشتند. من ڪه انسانم و عاقل ولی حرف و امر خالق خود را ڪه به نفع من فرموده است ، گوش نمی دهم.
💢ڪاش به اندازه این گوسفندان ، من از خدای خود می ترسیدم و امر و نهی او را گوش می دادم.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
⚜ ذکر صالحین ⚜
🌙✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
💠 بهلول هارون را در حمام دید و گفت: به من یڪ دینار بدهڪاری طلب خود را می خواهم.
💠هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوم؛ من ڪه این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
💠بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بود، پس طلب دنیا را تا زنده ای بده ڪه حمام آخرت گرم است ودستت خالی.
─═इई 🍃🌺🍃ईइ═─
@seiro_solook_ta_khoda
🍃﷽🍃
💟 #یڪ_داستان_یڪ_پند
🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.
🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.
🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.
🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیهای از شیخ تشڪر ڪند.
🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زندهای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.
⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.
@seiro_solook_ta_khoda
⚜ ذکر صالحین ⚜
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
دعوا شده بود، آقا امیرالمومنین(ع) رسید.
گفت: آقای قصاب ولش ڪن بزار بره.
گفت: به تو ربطی نداره.
گفت: ولش ڪن بزار بره.
به تو ربطی نداره.
دستشو برد بالا، محڪم گذاشت تو صورت علی(ع).
آقا سرشو انداخت پایین رفت.
مردم ریختن گفتن فهمیدی ڪیو زدی؟!
گفت: نه فضولی میڪرد زدمش.
گفتن: زدی تو گوش علی(ع)، خلیفه مسلمین.
ساتورو برداشت دستشو قطع ڪرد،
گفت: دستی ڪه بخوره تو صورت علی(ع) دیگه مال من نیست... دستی ڪه بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره.....
✨✨✨✨
امام زمان(عج) فرمود: هر موقع گناه میڪنی یه سیلی تو صورت من میزنی.
واااای بر ما.......😭😭😭
📚بحارالانوار ج۴۱، ص ۲۰۳-۲۰۴
📚الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۵۸-۷۵۹
@seiro_solook_ta_khoda
✨﷽
⚜ ذکر صالحین ⚜
🌷 #یڪ_داستان_یڪ_پند
❄️✨در ســــــال قــــــحطی، در مســــــجدی
واعظی روی منبر بود و میگفت: کسی که بخواهد صدقه بدهد هفتاد شیطان به دستش میچسبند و نمیگذارند، صدقه بدهد.
🌸✨مؤمنــــــــی پای منبـــر این ســـــــخنان
را شنید با تعجّب به رفقایش گفت: صدقه دادن که این چیزها را ندارد، اینک من مقداری گندم در خانه دارم، میروم و برای فقرا به مسجد خواهم آورد و از جایش حرکت کرد.
❄️✨وقتــــــــــــی که به خــانه رسیـــــــــــد
و زنش از قصدش آگاه شد. شروع به سرزنش او کرد که در این سالِ قحطی، رعایتِ زن و فرزند و خودت را نمیکنی؟ شاید قحطی طولانی شد، آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و…
🌸✨خلاصه به قــدری او را وســــــوسه کرد
که آن مرد مؤمن دست خالی به مسجد نزد رفقا برگشت. از او پرسیدند چه شد؟ هفتاد شیطانی که به دستت چسبیدند، را دیدی؟ پاسخ داد: من شیطانها را ندیدم لکن مــادر شیطان را دیدم که نگذاشت.
❄️✨در روایتـی از حضرت علــے(علیهالسلام)
آمده است زمان انفاق هفتاد هزار شیطان انسان را وسوسه و التماس میکنند که چیزی نبخشد.
انسان میخواهد در برابر شیاطین مقاومت کند
اما شیطان به زبان زن یا رفیق و… مصلحت بینـی میکند و نمیگـذارد.
@seiro_solook_ta_khoda