____
احمد شخصیت اصلی به جرم قتل، در زندان و بند اعدامی ها به سر میبرد. شخصیتی جنون آمیز در عین حال عاشق پیشه دارد و با وجود علاقه فراوان به همسرش، او و بچه توی شکمش را میکشد، همانطور که در کودکی، مادر باردارش را هل میدهد و تمام.
درون مایه اصلی داستان، هر صبح میمیریم است ! هر صبحی که بیدار می شویم و یک قدم نزدیک به مرگ. داستان روایت جبر، عقوبت و جنون است.
نگو نشان بده های زیاد گاهی توی چشم میزند و تعلیق پیش از حد نبض خواندن را کُند.
کتاب در سه فصل، دوزخ، برزخ و دنیا روایت میشود و حدود ۲۰۰ صفحه است.
داستان در دو مکان نوشته شده: زندان و ذهن سیال احمد، و ما بین گذشته و حال در رفتوآمدیم.
کتاب سال ۹۴ توسط نشر افق چاپ و مجدد تجدید چاپ شد. نسخه الکترونیک آن در طاقچه موجود است.
#معرفی_کتاب
#چهار_صفرسه
#چند_از_چند
#سه_کتاب
@selvaaa
﷽
____
و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد متن هایی نزدیک به جستار است از مهزاد الیاسی.
سفرنامه نیست اما روایت هایی در سفر است! الیاسی تلاش کرده بجای اینکه ما مسافر کنار دستش باشیم، مسافر در بطن وجودش باشیم.
در این کتاب ما به اعماق افکار و اندیشه ها و احساسات نویسنده سفر میکنیم و یاد میگیریم چطور در مواجهه با دنیای اطرافمان به بازتعریفی دوباره نسبت به خودمان برسیم.
الیاسی کوله به دوش به نقاط مختلف میرود و سعی میکند برخلاف اغلب مسافرها، دیده ها و شنیده ها و تجربیاتش را هضم کند و در یافتن معنای زندگی به کار گیرد.
اگر عقاید گاهی لخت و عریان نویسنده را که خلاف عقایدم بود منها کنم، کتاب را دوست داشتم.
#معرفی_کتاب
#پنج_صفرسه
#چند_از_چند
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
@selvaaa
﷽
_________
سبک زندگی و سلوک آیت الله قاضی به غایت خواندنی و آموختنی ست.
محمدهادی اصفهانی که کهکشان نیستی اولین کتاب اوست تلاش کرده سبکی داستانی با راویها و لحنهای متفاوت رقم بزند. گاهی کلمات قلمبه سلمبه، نامههای عربی و توضیحات زیاد، دست اندازی برای خوانش مخاطب عادی ست، مخاطبی که طلبه و منبرنشین نیست.
کتاب ۷۹ فصل و حدود ۵۰۰ صفحه دارد و از سن ۲۷ سالگی آیت الله قاضی شروع میشود. سعی شده نخ تسبیح داستانی حفظ شود.
برای روزهای معنوی و پرنور مثل شبهای ماه رمضان کتاب خوبی ست.
#شش_صفرسه
#چند_از_چند
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
@selvaaa
﷽
______
این عکس را ساعت چهارونیم صبح گرفتهام. ۴ونیم صبحی که با عبور از چهارباغ پایین باید با اصفهان خداحافظی میکردم.
برای من که در این خیابان قدم زدم، فضاسازی کتاب کلی و کمی دور از تصویرسازی دقیق بود.
اسم کتاب مناسبش است: آدمها. این کتاب پر از شخصیتهایی ست که هر کدام میتواند کلی بسط پیدا کند؛ اما مجموعه داستان کوتاه نیست و بیشتر به خاطره پردازی میماند.
در شروع شخصیت اصلی را نداریم اما کمکم متوجه میشویم که شخصیت محوری یا مادر اصفهان عادله دواچی ست. کتاب تعلیق و کشش خاصی ندارد اما عادله دواچی به قدری دوستداشتنی و دلسوزی است که در کنار گویش شیرین خواننده رادیوگوشه به انتهای کتاب رسیدم.
#هفت_صفرسه
#چند_از_چند
#سه_کتاب
@selvaaa
﷽
___________
راوی باید صادقانه خودافشایی کند تا خون در متن جاری شود. بنفشه رحمانی خیلی خوب این کار را کرده. عریان و نترس احساساتش را زیرورو میکند، روحش را میتراشد و به خود واقعیاش میرسد.
درون مایه کتاب، تلاش نویسنده برای مادرشدن و مبارزه با نازایی ست.
نویسنده دایره تجربههای زیستهاش را بزرگ کرده و آنها را هم به روایت این مبارزه پیوند میزند.
پرشهای زیادی در روایتها بود و کمی گیچم میکرد، گاهی خرده روایتی را با کنجکاوی تمام دنبال میکردم و فلش بک نابهجا، ذوقم را میپراند.
کتاب تلخ است و معتقدم برای زندگی اجتماعی و درک درست اطرافیان، باید این تلخی را مزه مزه کرد.
نویسنده از دل ناامیدیها، امید میسازد و با نگرشی جدید، پایانی قدرتمند رقم میزند.
دوستش داشتم خیلی زیاد.
#هشت_صفرسه
#چند_از_چند
@selvaaa
﷽
_______
کتاب را که بستم فهمیدم چرا نامش نون و القلم است. ردپای راوی در داستان است و به عنوان دانای کل ماجرا را تعریف میکند.
جلالِ منتقدِ عرصه سیاست و اجتماع این بار حرفهایش را در ملحفهای طنز میپیچد.
درون مایهاش، خرافات در جامعه، فرقه نوظهور و کاسبی به نام دین و... است؛ اما فارغ از اینها، تقابل دو تفکر در مقابل هم بیشتر مشهود است. حقی که خدا را میشناسد و در نظر میگیرد با باطلی که ولو در لباس دین منفعت خودش را اولویت میداند.
دو مورد در کتاب توی ذوقم میزد: غلط های املایی بسیار و گاهی شعاری حرف زدن و محتوا چپاندن در جملات.
#نه_صفرسه
#چند_از_چند
@selvaaa
﷽
_________
سه تار نام اولین داستان کوتاه از مجموعه سیزده داستانی سه تار است.
آل احمد در این مجموعه بیشتر منتقد اجتماعی ست و معضلات فرهنگی را به تصویر میکشد.
تندوری مذهبیهای افراطی، ظلم به زنان در جامعه مردسالار، فقر، خشم، ترس و... درون مایه آنهاست. او گاهی سوژههایی ساده و پیش افتاده را به داستانی کششدار رسانده.
مجموعه، فضاسازی و بیان جزئیات و شخصیت پردازی خوبی دارد.
احساس کردم بعضی داستانها ساختار کاملی ندارند.
وجه اشتراک هر سیزده اثر، ناکامیِ انتهایشان است.
#ده_صفرسه
#چند_از_چند
@selvaaa
📚
مدتی مشغلهها جلو افتادند و از خواندن و نوشتن عقب ماندم. حجم زیادی از کتابهای نخوانده تلنبار شد و جریان #چند_از_چند کانال متوقف. در تقلای رسیدن هستم و معرفی مختصر کتابها را قرار میدهم.
ممنونم که سلوا را با همه کاستیهایش همراهی میکنید.
🌸🍃
@selvaaa
﷽
__________
شخصیت اصلی پسر جوانیست به نام پل. پل و دوستانش زمانی پا به جوانی میگذارند که جنگ جهانی اول شکل میگیرد. آنها به تشویق معلم و جامعه راهی جبهه کشورشان آلمان میشوند. کتاب در فرم رمان، روایت این جنگ و ناکامیهایش از دریچه نگاه این پسرهاست. روند تعادل ثانویه در داستان، کاملا محسوس و تلخ است. نویسنده "اریش ماریا رمارک" تجربه زیسته خود را در این اثر به کار گرفته است.
قلم نویسنده، تصویری و سینماییست. بیان جزئیات، حس ترس، غم، خشم، انزجار و... را منتقل میکند.
گاهی حرفهای شعاری، ریتم متن را میگیرد و نویسنده عقایدش را مستقیم بیان میکند.
کتاب در دسته ادبیات ضدجنگ قرار دارد.
ترجمه روانی دارد و تعداد صفحات نشر چشمه حدود ۲۰۰ صفحه است.
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#در_جبهه_غرب_خبری_نیست
#چند_از_چند
#یازده_صفرسه
@selvaaa
﷽
____________
احمدمحمود زمین سوخته را سالهای اول جنگ نوشته و اثر تجربه زیستهاش کاملا در رمان مشهود است.
در داستان، موقعیت، یعنی شهر مهم است. راوی اول شخص، قهرمان یا شخصیت محوری نیست. او به خواست نویسنده، موظف شده حال و هوای شهر، آدمها، اعتقاداتشان و اتفاقات را روایت کند، آن هم با جزئیات و تصویرسازی دقیق.
ما روایت آدمهای معمولی، جنگ زده و دور از خط مقدم را میخوانیم و با نگاهها و چالشهای متفاوتی آشنا میشویم.
زاویه دید گاهی خطا داشت و دانای کل میشد.
صفحات قابل توجهی از کتاب را جلو رفتم تا به اتفاقات مهم برسم و راستش حجم داستان را زیاد میدانستم و به سختی تمامش کردم.
برای من که اولین اثر از احمد محمود را خواندم، قلم روان و داستانیاش به یاد ماندنی بود.
کتاب را از کتابخانه امانت گرفته بودم. بوی نا و رنگ کاهی صفحاتش پرتم کرده بود به دهه شصت ندیده (:
#چند_از_چند
#دوازده_صفرسه
@selvaaa
﷽
___________
این معرفی از شهریور جامانده بود. از کارهای قدیمی حبیبه جعفریان است که اکثرا خواندهاید. جعفریانی که حالا خیلی حرفهایتر و عمیقتر مینویسد.
در بُعد خانوادگی و گاهی شخصیتی امام موسی صدر کمک کنندهاست؛ اما بدون شک برای فهم امام موسی کافی نیست.
امشب از شبکه افق مستندی پخش شد.
اهمیت شخصیت و ارزش فعالیتهای امام را برایم پررنگتر کرد. تازه برشهایی از کتاب برایم جان گرفت.
اگر ندیدید، دیدنش خالی از لطف نیست: فرزندان جبل عامل
#چند_از_چند
#چهارده_صفرسه
@selvaaa
﷽
________
مجموعه داستان کوتاه است و دو چیز در همهی داستانها مشترک: جنوب و پیرنگی از نشدن، نرسیدن.
قلم روان و جذاب و تصویرساز است. داستانها متوسط تا عالی. دو قصهاش و شخصیتپردازی درجه یکش در حافظهام ماندگار شد.
نسخه چاپیاش خیلی سخت گیر میآید. الکترونیکی آن در طاقچه موجود است.
#چند_از_چند
#پانزده_صفرسه
@selvaaa