___
هستی. میدانم شما بالاسر کار هستی. چشمانت بعد شهادت هم خواب ندیده. شما با لشکری از شهدا هستی. دلم قرص است.
#طوفان_الاحرار
#انتقام_سخت
@selvaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
____
این همه ترس ریختید در جان کودکان بی پناه
یک شب هم ترس بریزد به جان شما
نوش جانتان
#انتقام_سخت
@selvaaa
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
____
استخوان های اجدادمان در گور می رقصند!
زمان خشایارشاه بود، سلسه هخامنشیان. چندهزار ایرانی را کشتند. که؟ یهود. همان یهود که آدار هر سال_ همان اسفند خودمان_ کارناوال راه می اندازد و جشن پوریم می گیرد. شادی می کند از ایرانی کشی، آن هم ایرانی که مسلمان هم نبود.
تاریخ می گوید به این یهودِ صهیونیسم نباید رحم کرد. پا عقب بکشی، پا می گذارند روی خرخره ات. جنگلی اند. حیوان اند. سفارت ما را می زنند؟ پا می گذاریم روی خرخره شان، آن هم اینچنین!
استخوان های اجدادمان در گور می رقصند. می رقصند و شادند. تماشا می کنند ایران مقتدری را که آسمان اورشلیم را ستاره باران می کند. پاسخ می دهد و دفاع می کند از حق، شرف و عزتش. آن هم چه دفاعی!
سی ان ان می گوید ایران بزرگترین حمله پهپادی تاریخ را انجام داد. گنبد آهنین شان که به لطف دلارهای آمریکایی در بوق و کرنا می کردند، نفس کم آورد. مثلا آمادگی داشتند و چند روزی در آماده باش بودند. آمریکایی ها می گویند بایدن در جواب نتانیاهو گفته پاسخ ندهد. ترسیده. می داند توان مقابله ندارد.
دیشب در کل دنیا چشم ها بیدار بودند. بیدار بودند و رجز دلاور مردان ایرانی را دیدند و شنیدند. دمتان گرم که زدید تا تارومار نشویم. زدید تا افغانستان نشویم. زدید و پیغام دادید:
بساط رویای پوریمتان را از کل دنیا جمع کنید تا باز به آفتابه کشیده نشدید.
#وعده_صادق
@selvaaa
____
احمد شخصیت اصلی به جرم قتل، در زندان و بند اعدامی ها به سر میبرد. شخصیتی جنون آمیز در عین حال عاشق پیشه دارد و با وجود علاقه فراوان به همسرش، او و بچه توی شکمش را میکشد، همانطور که در کودکی، مادر باردارش را هل میدهد و تمام.
درون مایه اصلی داستان، هر صبح میمیریم است ! هر صبحی که بیدار می شویم و یک قدم نزدیک به مرگ. داستان روایت جبر، عقوبت و جنون است.
نگو نشان بده های زیاد گاهی توی چشم میزند و تعلیق پیش از حد نبض خواندن را کُند.
کتاب در سه فصل، دوزخ، برزخ و دنیا روایت میشود و حدود ۲۰۰ صفحه است.
داستان در دو مکان نوشته شده: زندان و ذهن سیال احمد، و ما بین گذشته و حال در رفتوآمدیم.
کتاب سال ۹۴ توسط نشر افق چاپ و مجدد تجدید چاپ شد. نسخه الکترونیک آن در طاقچه موجود است.
#معرفی_کتاب
#چهار_صفرسه
#چند_از_چند
#سه_کتاب
@selvaaa
____
حلزون جانِ فسقلِ بندانگشتی
کجا راهت را کشیده ای و با طمانینه میروی؟ سرت را میبری تو که این مزاحم از کجا آوارشد؟ ببخشید ذکر سبحان الله گفتنت را قطع کردم. آخر برق این ردت چشم را گرفت. این همان ترشحات کلاژن ساز پوست نیست؟ همان که کرم سازها دربه درش هستند؟
حلزون جان وقت داری یا سرت شلوغ است؟ میشود آدمیان دوزانو و دوربین به دست روبرویت بنشینیم و مصاحبه کنی؟ پندی، نصیحتی تراوش کنی که چطور انسان اسیر خور و خواب و شهوت نباشد؟
بیچاره رفیقت گوسفند!
چه بود طرح جلد آن کتاب؟ آهان. پلیز دونت بی اِ شیب.
شیب تا فضولاتش به یک کاری میآید لااقل. استغفرالله.
حلزون جان ببخشید اگر معنویاتت را پراندم. بی زحمت ما آدمیان را هم دعا کن که باخت ندهیم.
به تاریخ ۰۳/۰۲/۰۱
#طبیعتِ_معلم
@selvaaa
﷽
____
و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد متن هایی نزدیک به جستار است از مهزاد الیاسی.
سفرنامه نیست اما روایت هایی در سفر است! الیاسی تلاش کرده بجای اینکه ما مسافر کنار دستش باشیم، مسافر در بطن وجودش باشیم.
در این کتاب ما به اعماق افکار و اندیشه ها و احساسات نویسنده سفر میکنیم و یاد میگیریم چطور در مواجهه با دنیای اطرافمان به بازتعریفی دوباره نسبت به خودمان برسیم.
الیاسی کوله به دوش به نقاط مختلف میرود و سعی میکند برخلاف اغلب مسافرها، دیده ها و شنیده ها و تجربیاتش را هضم کند و در یافتن معنای زندگی به کار گیرد.
اگر عقاید گاهی لخت و عریان نویسنده را که خلاف عقایدم بود منها کنم، کتاب را دوست داشتم.
#معرفی_کتاب
#پنج_صفرسه
#چند_از_چند
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
@selvaaa
﷽
______
او یک دانشجوی زن است. یک زن میان آن همه مرد چهارشانه. به دهانش زل زدم که در این لحظه، صدای پرارتعاشش چه در هوای تاریخ ثبت کرده؟ به چشمهایش که رنگی از پشیمانی ندارد و قدرتِ توی قرنیههایش میخکوبم میکند.
قدرت در مقابل پلیس وحشیِ اسلحه به دست که طبق قانون آمریکا همانجا میتواند محاکمه کند و آب از آب تکان نخورد. قدرتی که خون به او داده؛ خونِ نوزادِ فلسطینی.
او و دوستانش که نمیدانم نامشان چیست، دانشجوی بهترین دانشگاه دنیا هستند. همان دانشگاه که با آوازهاش بهترین پُستها را میشود گرفت.
خونِ مظلوم چه دارد که دست از آینده شسته و پرونده اخراجیاش را ستارهدارتر میکند؟
از صبح، در این فکرم: من دارم چه میکنم؟ خونِ مظلوم اگر در قلب و جان آدمی پاشیده شود، حرکت میدهد. من حرکت میکنم؟
#غزه
#فلسطین
#وعده_صادق
@selvaaa