eitaa logo
سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام)
50 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
502 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ پرسش: هدف خداوند از خلقت انسان چيست؟ 🌸☘☘☘☘☘🌸 🌺 پاسخ: سوال از فلسفه آفرينش داراي دو جزء است: 1) چرا خدا انسان را خلق کرد؟ (غرض خدا چه بوده است) خدايی خدا اقتضای آفرينش دارد؛ زيرا «آفريدن» به معناي ايجاد کردن است. هر وجودی، خير است و لازمه فياض (بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است. خداوند در قرآن مي فرمايد: 💫«و ما کان عطاء ربک محظورا»؛«عطاي پروردگارت منع نشده است». هر چيزي که اقتضاي وجود و هستي داشته يا امکان وجود داشتن آن باشد، فيض وجود از خدا دريافت مي کند. خداوند بخل در وجود و هستي دادن ندارد تا موجودي که امکان وجود آن است، وجود را دريافت نکند. در حقيقت، غايت و هدف افعال الهي همان خود اوست . خداوند چون خداست، مي‌آفريند. 2) هدف خدا از خلق انسان چه بوده است (غرض مخلوق چيست) اين عالم و خود مخلوق خداوند به نوعي داراي هدف و مقصدي است که در مسير حرکت خود در نهايت به آن منتهي مي گردد. فارغ از هدف خداوند در خلقت عالم و اقتضاي ذات و صفاتش، اين عالم هم مسير و مقصدي را در پيش دارد که هدف آن به شمار مي رود. اين هدف، تکامل انسان و رسيدن به غايت نهايي ذات انساني اوست. در آيات قرآن هدف خلقت انسان را چند امر بيان مي فرمايد : 1- آزمايش « الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» 2- عبادت «ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» در عين حال، آفرينش همه چيز را براي انسان دانسته است: «هو الّذي خلق لکم ما في الارض جميعاً» از اين امر مي توان نتيجه گرفت که غايت حکيمانه اي که خداوند در مسير خلقت عالم در نظر گرفته، تکامل انسان و رسيدن او به درجات والاي وجودي و در نهايت، بهره مندي او از اين کمالات و رشد و پيشرفت آدمي است. انسان فقط در اين بستر آفرينش مي تواند به کمال برسد در زندگي مادي قرار بگيرد و با سختي ها و راحتي ها آزمايش شود. و در اين مسير به عبادت پروردگار بپردازد و تمام ظرفيت هاي درون نهفته خود را آشکار کند و به کمال و سعادت برسد. اگر اين آفرينش و خلقت مخصوصاً خلقت مادي بشر نبود اصلاً انساني نبود و هيچ گاه انسان به آن مرتبه هاي بالا نمي رسد . هر فردي فطرتاً کمال گراست و ميل به رسيدن به کمال حقيقي دارد اين کمال و رسيدن همان چيزي است که خدا از آن به رحمت تعبير مي کند و مي فرمايد «ما شما را نيافريديم مگر براي رحمت» انسان با عبادت آگاهانه خود، در اين مسير رشد پيدا کرده و علاوه بر رحمت عامي که نصيب او شده(حيات) به رحمت خاص خدا که قرب و نزديکي با ذات مقدس خداست و رضوان و بهشت جاويدان او نيز دست پيدا کند. جهت مطالعه بيشتر به کتاب هاي «هدف خلقت» آيه الله مهدوي انتشارات بنياد فرهنگي المهدي «هدف زندگي» شهيد مطهري انتشارات صدرا مراجعه بفرماييد 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
♨️سوال: 🔰 تولد انسان های معلول یا ناقص الخلقه چطور با عدل خدا سازگار است؟ ✍️ پاسخ: ✅ جهانى که ما در آن زندگى می کنیم، جهان ماده است، یعنى هر چیزى در شرایط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود مى آید و تدریجاً کامل مى گردد. اگر شرایط و حدود آن مراعات نشود، موجودى ناقص و بى فایده و گاه زیانبار به دست مى آید. میوه درخت در موقعى به صورت کامل به دست مى آید که باغبان آن را به موقع آب و کود دهد و به کلیه اصول رشد توجه داشته باشد و آنها را فراهم آورد. در غیر این صورت میوه درخت به صورت کامل به دست نمى آید، زیرا جهان مادى و طبیعى این طور نیست که در هر شرایطى موجودات سالم و کامل تحویل دهد. پس براى به دست آمدن میوه سالم و کامل، باغبان باید آن چه را در پرورش و تکامل آن لازم است، مراعات کند. همچنین براى نوزاد سالم ضرورت دارد پدر و مادر، آن چه را در پرورش و تکامل او لازم و مفید است، بدانند و آنها را همیشه مراعات کنند. ما هستیم که در بسیارى از موارد در اثر مراعات نکردن شرایط بهداشتی، کودکان ناسالم به وجود مى آوریم. پس در این گونه موارد نباید آن را تقصیر دستگاه آفرینش بگذاریم، زیرا خداوند براى تکامل هر موجودى شرایط خاصى قرار داده است که اگر آنها مراعات شود، هر چیزى نیکو و مفید به وجود خواهد آمد. به عبارت دیگر: سالم و ناقص به دنیا آمدن، علل و اسباب مادى خاص خود را دارد. هر معلول و پدیده اى از علت خاص خود صادر مى شود. بنابر این هر نوع نقصی که در موجودات جهان وجود دارد از ناحیه موجودات است نه خداوند و به تعبیر دیگر فیض از طرف خداوند تمام است و نقص از طرف دریافت کننده فیض است. هنگامی که علت و اسباب و شرایط به وجود آمدن نوزادی ناقص باشد، یا از نظر ژنتیکی ( که بسیاری از جهات آن هنوز شناخته نشده) ، نوزاد ناقص به دنیا می آید. جهان آفرینش شرایطى دارد که اگر کسى آنها را مراعات نکند، در نتیجه نواقصی به بار آید، تقصیر از خود او است و ربطى به عالم آفرینش ندارد.(۱) بوعلى سینا مى گوید: خدا زردآلو را زردآلو نکرده بلکه زردآلو را ایجاد کرده است. زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده و آنها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجید این مطلب را با یک تمثیل بیان کرده و فرموده است: «خدا از آسمان آبى فرود آورد و هر رودخانه‌اى به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت».(۲) یعنى رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى سازد و براى همه یکسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز می‌گردد. پس هر موجودى، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است».(۳) بنابراین نباید تصور کرد که خداوند یکى را که ممکن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگرى را که ممکن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا یک اراده تبعیض‌آمیز هر یک از آنها را انتخاب کرد، بلکه هر جزء از اجزاى جهان تنها به همین جور که هست، امکان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است. اگر بخواهیم از دیدگاه علمى سخن گوییم، این گونه می‌توان گفت که هر ماده با توجه به ویژگى و شرایط خود از وجود و کمالات وجود برخوردار می‌شود. تفاوت هایى که در جهان مادى و طبیعى وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادى است، مثلاً کسى که از نظر زیبایى یا زشتى، شکل و وضعى خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیکى و عوامل محیطى و مادى وراثت و ... است که هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آنها دخالت دارد و یا حتى امور غیر مادى مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایى که پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینى تغذیه مى کنند یا مانند تأثیر الکل و مواد اعتیادزا در شکل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشى و استعداد کودک که امروزه بدون تردید شناخته شده است. طبق این سخن فیض الهى از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودى تبعیض روا نمى دارد، بلکه موجودات هستند که به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و عوامل دیگر قبول فیض مى کنند و به اندازه استحقاق، در مرتبه اى از عالم هستى جا مى دارند. در جهان خلقت آنچه که وجود دارد تبعیض نیست، بلکه تفاوت است، همان طور که ظرف یک لیترى نسبت به ظرف پنج لیترى مقدار کمترى آب در خود جاى مى دهد. آرى هر موجودى در نظام هستى به میزان ظرفیت خود دریافت فیض مى کند.