eitaa logo
شهید حاج قاسم سلیمانی
42هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
21 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 ✍کانال شهید حاج قاسم سلیمانی خادم کانال: @abozar_zaman 💠تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2123169822Cc0f10b760f
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی ✍لبه خیابان، منتظر شروع مراسم حسینیه ثارالله نشستم. پسر بچه‌ای با لباس سپاه، همراه مادرش کنارم نشست. پسر مدام چادر مادرش را تکان می‌داد و می‌گفت: "عکس بابا را بیاور". قصه اصرار پسر را از مادرش پرسیدم. گفت: "صبح که بی‌تابی ما رو دید، علتش رو پرسید." گفتم: "ما بابامون رو از دست دادیم و به زبون کودکانه، براش از خوبی‌های سردار گفتم." توضیح مادر تمام نشده، پسر کوچولو دوباره درخواستش را تکرار کرد: "مامان، عکس بابا رو بیار. من عکس بابا رو دوست دارم." ✍️ نرگس اسکندری 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «برای قلب ناآرامم» ظهر، وقتی خبر شهادت را شنیدیم، سفره ناهار دست نخورده ماند. مگر کسی ناهار می‌خورد؟! مگر غذا از گلوی کسی پایین می‌رفت؟! فردایش هم امتحان داشتم؛ اما می‌شد درس خواند؟! امتحان مهم بود؟! زل زده بودم به قاب تلویزیون. با مداحی سینه می‌زدم و با دیدن عکس سردار، زار زار گریه می‌کردم. حال خودم را نمی.فهمیدم. بچه ها و همسرم نگرانم بودند. دختر مدام بالا سرم بود: "مامان، آروم باش، می‌ترسم حالت بد بشه". تا چهل روز برای سردار نماز خواندم و هر پنج شنبه، برایش نماز می‌خوانم. باشد که قلبم آرام بگیرد! ✍️ زهرا زارع 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «عکس حاج قاسم حکم طلا داشت» با طلبه‌های اهواز رفته بودیم اردوی مشهد که خبر شهادت سردار رسید. زمان استخاره نبود. زود دست به کار شدیم. جلوی باب الجواد(ع)، ایستگاه صلواتی زدیم. مداحی و عکس حاج قاسم مثل آهن‌ربا زائرهای امام رضا (ع) را کشید طرف ما. خیلی‌ها به نیت حاجت و توسل می‌آمدند. عکس حاج قاسم طلا بود و کلی بانی برای پذیرایی چای و نسکافه و میوه موکب جور شد. اردوی بچه‌ها به اسم حاج قاسم گره خورده بود. زیات به نیابت از حاجی، برپایی موکب برای حاجی، پذیرایی از زوار برای حاجی؛ اما رزق اصلی بچه‌ها شرکت در تشییع حاجی بود؛ کنار ضریح آقا امام رضا (ع). ✍️ مسیح اسکندری 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «که عشق آسان نمود» پیرزن روی ویلچر نشسته بود. هر چه دو دو تا چهار تا کردم، نفهمیدم چطور تا آنجا جلو آمده است. یک سمت ویلچرش عکس حاج قاسم بود و طرف دیگر قاب عکس امام خمینی. قاب عکس سیاه و سفید و رنگ و رو رفته امام نشان می‌داد که سال‌ها مهمان خانه پیرزن بوده است. ✍️ محمد آهنگر 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «بچه‌ها سنگ تمام گذاشتند» سرصف اعلام کردم: "بچه‌ها، فردا برای سردار سلیمانی برنامه داریم." فردا که رفتم مدرسه، ماتم برد. بچه‌ها خودجوش همه چیز آورده بودند. حلوا، خرما، شیرینی و ... . در مراسم هم تا اسم حاج قاسم آمد، خیلی از بچه‌ها زدند زیر گریه. سردار چه کرده بود که عشق و محبتش در دل این بچه‌ها لانه کرده بود؟!  ✍️ وانیا نادری‌نسب 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «عکسی نمانده بود» همیشه بعد از راهپیمایی‌ها و مراسم‌ها، تازه کار رفتگرهای شهرداری شروع می‌شد. کلی پوستر و کاغذ پاره و آشغال جارو می‌زدند؛ اما در تشییع حاج قاسم انگار قواعد فرق داشت. عکسی از سردار روی زمین نبود. حتی عکس‌های پاره هم روی زمین نمانده بود تا زیر دست و پای کسی برود. در مراسم کم ندیدم که هرجا عکس توزیع می‌کردند روی هوا عکس‌ها را می‌زدند و زود تمام می‌شد. سردار، عجیب در دل‌ها جا باز کرده بود. ✍️ آذر تاج‌الدینیان 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «باید به حاج قاسم برسیم» همراه پدر خانمم، از خانه آمدیم بیرون. مسیر تا مراسم طولانی بود و سیل جمعیت راه را چند برابر کرده بود. بعد از چند ساعت پیاده‌روی، درد پایش بیشتر شد. یک پایش یادگاری دفاع مقدس بود و پای دیگر یادگاری سوریه! دیگر می‌لنگید. گفتم: "کمی استراحت کنیم تا درد پا کمتر شود." بین غصه و اشک، بی‌خیال جواب داد: "بیا، باید به حاج قاسم برسیم."   ✍️ محمدعلی بخشی‌زاده 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «باشگاه کشتی شهید سلیمانی» ساخت و ساز باشگاه کشتی منطقه حصیرآباد داشت تمام می‌شد که سردار شهید شد. برای اسم باشگاه هنوز تصمیم نگرفته بودیم. مردم منطقه آمدند باشگاه و گفتند اسم باشگاه را به یاد سردار بگذارید باشگاه کشتی شهید سلیمانی. کور از خدا چه می‌خواست؟ دو چشم بینا. قبول کردیم. ✍️ سید عماد موسوی 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔺خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی «لقب پیامبر» مصلی را با این جمعیت به یاد نداشتم. حاج آقا موسوی با لباس سپاه رفت پشت تریبون. با اولین جمله‌اش، بغض همه ترکید. ناله خانم‌ها مثل آنهایی بود که فرزندشان را از دست داده‌اند. لابه‌لای گریه و زاری، صدا کم کم به مرگ به آمریکا بلند شد و مشت‌های گره کرده پرتاب شد به آسمان. دل مردم که خالی شد، امام جمعه دوباره ادامه داد. وقتی صحبت به "ابوالقاسم"، لقب پیامبر رسید، هق هق گریه امانش را برید. مردم هم که دنبال بهانه بودند. مصلی شد چشمه اشک. ✍️مسعود جبارزاده 📚 برگی از کتاب «» ☑️کانال شهید سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299