شهید حاج قاسم سلیمانی
📹 روایت یک عمر دوستی و نامهی حاج قاسم برای برادرش " شهید پورجعفری❤️ " ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
📸متن کامل نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به شهید پورجعفری
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🔻حاج قاسم، رزمندهی تمام سنگرها...
✍سرتیپ «بختیار فایق خدارحم» معاون فرماندهی واحدهای ۷۰ نیروی پیشمرگه اقلیم کردستان عراق: «در جنگ داعش هم از تمامی متحدانی که از ما حمایت کرده اند درخواست کمک کردیم. یکی از آنها قاسم سلیمانی رحمتالله علیه بود که به منطقه ما آمد و من ایشان را در منطقه زرگه و روستاهای پیراحمد دیدم. قاسم سلیمانی رحمة الله علیه دارای ویژگیهای منحصر به فردی بود و در هر مکان و زمانی که لازم بود از نیروی پیشمرگه اقلیم کردستان حمایت میکرد. به ایشان میگویم تروریستهای داعش با همت جنابعالی و متحدانتان از بین رفتند، از شما تشکر میکنیم که در آن مقطع حامی و همکار ما بودید.»
هر جا که صحبت از مبارزه با تروریسم است، ردّ پوتین حاج قاسم نیز به چشم میخورد. گویی که در مسیر جهاد، هیچگاه مرخصی نداشته است...
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
🌹قسمتهایی از وصیت نامه حاج قاسم
✍خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است.
اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی...
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
باز پنج شنبه ،
شد و
ناقوس غمت
از جمعه
خبرداد مرا،،،
لعنة الله علي قوم إلظالم
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است...
۱۳ دی ۱۳۹۸ ...
۱۳ شهریور ۱۳۹۹
۸ ماه گذشت...
خودت دیدی که در این ۸ ماه بعد از شما زمین حتی که قطره آب خوش از گلویش پایین نرفت... اشک هایت سپری بود در برابر بلاها... ۸ ماه با داغی زندگی میکنیم که تا دنیا دنیاست شمس ابدی خواهد بود. آتشی که از حوالی فرودگاه بغداد، ساعت ۱:۲۰ بلند شد ، شعله هایش فرود آمد بر سر قلبمان به نامت قسم! صدای شکسته شدن قلبمان را خودمان که هیچ اطرافیان هم شنیدند.
حاجی جان، آبی که ریخته شد را میتوان جمع کرد؟!
دل ما که شکست و زخم خورده را هم هیچ مرحمی جز وصالت درمان نیست! تعجبم از کار دنیا این است که؛ دلتنگ روی کسی را هستم، که حتی یک بار او را از ندیدم. بعد تو آرزوی نبودن در دنیایی که تو در آن نباشی کردم و میکنم. خوب نفس هایمان تنگ میشود در هوایی که تو در آن نفس نمیکشی! نفس هایمان به نفس هایت بند بود حاجی... میدانیم که زنده تر از مایی و گواه مان قرآن است اما دل که این چیزها را نمیفهمد. بعضی موقع ها با خود فکر میکنم اگر میدانستی اینگونه بیقرارت میشویم شاید کمی تامل میکردی و اینگونه نمیرفتی
8 ماه گذشت حاج قاسم💔
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
✍هرکس در شب جمعه ما را یاد کند
ما هم او را نزد أباعبدا... یاد میکنیم
(شهید مهدی زین الدین)
از سمت راست شهیدان:
حاج قاسم سلیمانی
حاج مهدی زین الدین
یادگار جنگ تحمیلی:سید یحیی رحیم صفوی
و نشسته:شهید حاج حسین خرازی
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت منتشر نشده حاج محمود کریمی از احترام ویژه و پذیرایی شهید حاج قاسم سلیمانی از مهمانان روضهی هفتگی در منزل
▫️ تصویرسازی و نقاشی شن: علی برنایی، برنامه تربت؛ گروه اجتماعی شبکه چهار سیما
🏷 #ما_ملت_امام_حسینیم
☫ @sephbod_soleymani
#خاطره
✍توی فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود . با همه رو بوسی و احوالپرسی میکرد. نگران شدم!قبل اینکه برسیم پای هواپیما،همراه شدیم. توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم . دستش را فشار دادم و گفتم :«حاجی! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...» گفت:«این مردم خیلی عزیز هستن» بعد با لحن شوخی گفت: «تو که از شهادت نمیترسیدی!»
قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم : «حاجی من نگفتم از شهادت میترسم !» صد تا مثل من فدای شما بشه. شما الان امید بچه یتیم ها هستید .شما الان امید بچههای مظلوم عراق و ..هستید.» خندید و گفت: «نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره.»
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
📝نامه شهید سلیمانی به شهید پورجعفری
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مردان بزرگ که مظهر حقیقت ناباند چون درگذرند، خورشید وجودشان در افقی بالاتر بر آسمان جان انسانهای حقیقتجو طلوع خواهد کرد و اندیشه و آرمانشان سلسلهجنبان تاریخ خواهد شد.
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
#خاطره
✍حرم شیفت داشتم . نماز عشا را خوانده بودیم که یکی آمد از کنارم رد شد. دیدم حاج قاسم خودمان است! چه ابهتی داشت! مثل همیشه نجیب بود و سر به زیر و یک لبخند مهربان روی صورتش بود. رفتم دنبالش. ایستاد گوشهای کنار ضریح ، زیارت نامه خواند و بعد هم نماز.رفتم جلو. عرض ارادت کردم. از زوار خواستم بروند کنار تا حاجی راحت ضریح را زیارت کند . با مهربانی گفت: «نیازی نیست خودم میرم.» بعد از زیارت رفت سر قبر علما. مردم انگار تازه متوجه شدهاند کی امده. می امدند سلام و احوالپرسی!بوسه و عرض ارادت.
«حاجی لبخند دلنشینش را هدیه میداد به همه» وقتی خواست برود تا حیاط مسجد اعظم بدرقهاش کردم . داشت کفشش را میپوشید. مردم دوباره جمع شدند دورش ، چه ایرانی و خارجی. طرف اهل پاکستان بود. امده بود جلو. میخواست هر طور شده با حاجی عکس بگیرد . نگذاشتم! عربی چند کلامی با حاجی حرف زد. حاج قاسم خندید و گفت: «بذارید عکس بگیرن» بعد هم خدا خافظی کرد و رفت . شیرینی این دیدار خیلی دوام نیاورد، فقط چند روز . تا صبح جمعه که پیامک شهادتش را دیدم.
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
#فقط_برای_خدا
همه منتظر مداح بودند.
یک نفر ، جوان هفده هجده ساله ای را نشان داد و گفت:
مداح آمد....
بلند شد و رفت به استقبالش!
بعد از مراسم هم خودش بدرقه اش کرد؛
مثل یک مداح پُرآوازه؛
مثل یک میهمان ویژه!
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299