هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
👇💢داستان ترسناک عذاب قبر💢👇
⚫️وقتی مادرم را دفن میکردم #اسناد و #مدارکم توی قبر افتاد و من در شرایطی بودم که فراموش کردم😨
با رئیس قبرستان هماهنگ کردم تا مدارکم را بردارم.وقتی قبر را کندم ناگهان دیدم مار ها...😱😱
⚫️برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
یکی از وحشتناک ترین و با مفهوم ترین داستان عذاب قبراز زبان بیننده😬😰