*📚 قسمت اول : امام خمینی و دستگیری شبکه نشر اعلامیه های تفرقه افکن بین ارتش و سپاه در زمان جنگ تحمیلی* *1⃣ در آبان ماه سال 1365 سید احمد کاشانی ، نماینده نطنز در مجلس شورای اسلامی ، به همراه 15 تن از افسران ارتش با حکم دادستانی نیرو های مسلح به اتهام ایجاد تفرقه میان ارتش و سپاه بازداشت شدند .* *💢 این شب نامه ها در آستانه عملیات حساس کربلای چهار و پنج ، که به عملیات سرنوشت معروف است ، منتشر شد .* *💢 پس از بازداشت این افراد روابط عمومی وزارت اطلاعات طی اطلاعیه ای اعلام کرد : « این شب نامه ها با الهام از ضد‌ انقلاب در حساس ترین مقطع دفاع مقدس ملت مسلمان ایران منتشر شد تا توجه نیرو های مسلح را در جبهه های جنگ به مسائل غیرواقعی بکشاند .»* http://tarikhirani.ir/fa/news/8184 *💢 هاشمی رفسنجانی می نویسد : « آقای ری شهری اطلاع داد که احمد کاشانی ، نماینده نطنز ، به جرم شرکت در گروه زیرزمینی از نظامیان که اعلامیه در جهت تفرقه ارتش و سپاه می دادند ، دستگیر شده است . هشتمین شماره آن اعلامیه در منزل وی [ احمد کاشانی ] برای پخش آماده بوده .»* https://www.khabaronline.ir/news/1294528 *💢 رادیو بی بی سی چند روز بعد از دستگیری این افراد به نقل از جهانگیر بهروز سردبیر نشریات اکو در تهران گفت :* *📝 « این دستگیر شدگان شب نامه هایی پخش کرده اند که ظاهرا قصد آن ها این بوده است که در داخل ارتش یک هسته مقاومت در مقابل سپاه به وجود بیاورند . در مرحله کنونی فعالیت آن ها منحصر به تشکیل جلسات و پخش این‌گونه شب نامه ها در واحد های نظامی بوده است . در آخرین شب نامه ای که شماره 7 آن است ، به نظامیان هشدار داده شده که در مقابل توسعه نفوذ و قدرت سپاه بی تفاوت نباشند ، زیرا اگر وضع به همین منوال پیش برود سپاه جانشین ارتش خواهد شد .»* https://fararu.com/fa/news/24100 *💢 سرهنگ کتیبه ، از اعضای بازداشت شده این گروه ، یکی از عوامل نوشتن شب نامه های تفرقه افکن بین سپاه و ارتش را در اوج جنگ ( در سال 1365 ) سرهنگ شریف النسب ( از کارکنان سابق ساواک در اصفهان ) ذکر می کند :* *📝 « ما قبل از انقلاب فعالیت هایی داشتیم به نام گروه " بی نام " که آقای دکتر حسن آیت ، دکتر جاسبی ، آقای احمد کاشانی عوامل غیرنظامی ما بودند . بیشتر اعضای این گروه ما نظامی بودند . ما جلساتی قبل از انقلاب با هم داشتیم . بعد از انقلاب هم این جلسات ادامه داشت . وقتی که آقای شهید حسن آیت در قید حیات بود ، این جلسات با آقای آیت تشکیل می شد و بعد از شهادت حسن آیت این جلسات را تقریباً آقای احمد کاشانی اداره می کرد .* *📝 ما این جلسات را هر هفته با هم داشتیم . دو نفر از افرادی که جزو این گروه نبودند ، آقای حسن فروزان و آقای شریف النسب ، اقدام به تهیه نامه‌هایی کردند که آن نامه ها هم چیز بدی نبود ؛ در واقع در آن نامه ها می گفتند سپاه رفتارش با ارتش مناسب نیست و ما که در یک جبهه مشغول فعالیت جنگی هستیم ، بهتر است که این کار صورت نگیرد و این حرکات و این رفتارها صحیح نیست . ما از وجود آن نامه ها و تهیه و پست آنها اطلاع داشتیم ولی خودمان در تهیه و پخش آن ها دخالتی نداشتیم .»* https://www.khabaronline.ir/news/1294528 *📝 ادامه دارد* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚 قسمت دوم : امام خمینی و دستگیری شبکه نشر اعلامیه های تفرقه افکن بین ارتش و سپاه در زمان جنگ تحمیلی* *2⃣ در سال های اخیر ماجرای فوق ( دستگیری سید احمد کاشانی و سرهنگ کتیبه و سرهنگ شریف النسب و سایرین در سال 1365 توسط وزارت اطلاعات ) را به دلیل فشار های میرحسین موسوی عنوان کرده اند . برای مثال ، احمد کاشانی در گفتگو با تسنیم علت بازداشت خود و این جمع را « دارو دسته میرحسین موسوی » ذکر می کند : « یکی از دلایل بازداشت من این بود که آقای میرحسین و دارودسته‌ او می دانستند که بنده برای حفظ منافع نظام و مردم با هیچ کس رودربایستی ندارم . »* https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/05/14/1768081 *💢 این ادعا کذب است . در گفتگویی که با یکی از مسئولین پرونده فوق داشتم ، ماجرا اینگونه شرح داده شد :* *📝 « در اوج جنگ عده ای اقدام به انتشار شب نامه های تفرقه انگیز میان سپاه و ارتش کردند . این شبنامه ها دو نیروی نظامی کشور را علیه یکدیگر تحریک می کرد و به توان دفاعی و نظامی کشور آسیب می زد . این شبنامه ها را برای مسئولین و افراد مختلف ارسال می کردند و به دست امام نیز رسید . چهارمین شماره شبنامه که منتشر شد و حضرت امام خمینی رؤیت کردند ، آقای هاشمی رفسنجانی را خواستند و دستور دادند عوامل انتشار این شبنامه ها را پیدا کنید و دادگاهی کنید . آقای رفسنجانی نیز آقای ری‌شهری ( وزیر اطلاعات ) و مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه را خواست و و دستور امام را برای شناسایی و برخورد با عوامل انتشار این شبنامه های فتنه انگیز ابلاغ کرد . وزیر اطلاعات دو مدیرکل مرتبط با موضوع را خواست و مأموریت را ابلاغ کرد .* *📝 تیم تحقیق پس از مدتی کار اطلاعاتی به نقش احمد کاشانی در انتشار این شبنامه رسید . اقدام به اشراف اطلاعاتی شد . جلساتی تحت عنوان نشست های خانوادگی و دوستانه در منزل ایشان تشکیل می شد و تحت این عنوان شبنامه ها را آماده و منتشر می کردند .* *📝 شبنامه شماره ۷ که صادر شد و به دست حضرت امام رسید ، شخصاً آقای ری شهری ( وزیر اطلاعات ) را خواستند و دستور شناسایی فوری و برخورد به آنان را دادند . کارشناسان و مسئولین پرونده معتقد بودند که برای کشف کامل این شبکه باید ضربه را به تعویق بیندازند ، اما وزیر اطلاعات گفت که حضرت امام دستور داده اند برخورد و فتنه خاموش شود . با توجه به نظر حضرت امام، در آستانه انتشار شبنامه شماره 8 برخورد قانونی با حکم دادستان نظامی انجام شد .»* *📝 پایان* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* *📝 پی نوشت :* *1⃣ چه کسانی قبل و بعد از این حادثه بر طبل تفرقه افکنی بین سپاه و ارتش کوبیدند و می کوبند ؟* *2⃣ جریان نفاق و شبکه نفوذ در چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا وجود دارد* *3⃣ تفاوت قائل باشیم بین سهل انگاری بعضی اشخاص با اقدامات اشخاص نفوذی* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚 قسمت اول : سرهنگ شریف النسب و تبرئه عاملان کشتار 17 شهریور 57* *1⃣ سرهنگ محمد علی شریف النسب در مصاحبه ای مدعی شد که اطلاع رسانی برای تجمع 17 شهریور 1357 در میدان ژاله ( میدان شهدای کنونی ) ، که منجر به تیراندازی به سوی مردم و شهادت ده ها نفر شد ، مشکوک بود و در این حادثه لشکر گارد مقصر نیست . او گفت :* *📝 « نکته ای که در اینجا خیلی برای ما مهم بود این است که ببینم این درگیری چگونه آغاز شده است ؟ روز بعد با دوستانمان در گارد تماس گرفتیم . گفتیم قرار نبود تیراندازی شود ، این همه توصیه شده بود و مدت هاست نیرو های نظامی در خیابان ها هستند و چنین خبر هایی نبوده است . چه کسی دست به چنین جنایتی زده است ؟* *📝 گفتند : ما دستور تیراندازی نداده بودیم ؛ سربازان دیده بودند از پنجره ساختمان های اطراف به سمت شان تیراندازی می شود . با تیراندازی هوایی آنان ، کنترل از دست فرمانده میدان خارج می شود ...* *📝 فرمانده حاضر در میدان در دادگاه انقلاب می‌گوید : من دستور تیراندازی نداده بودم .* *📝 سرلشکر نشاط فرمانده تیپ یک گارد ، که فرد نمازخوانی هم بوده ، به سربازان هنگام خروج از پادگان می گفته که اگر آجر به سمت تان پرت شد یا مردم دشنامی دادند ، شما عکس العمل نشان ندهید . هیچ کس با قصد اینکه به سمت مردم تیراندازی کند به میدان ژاله نیامده بود ... یک نفر قصاب شاغل در آن منطقه که در آن زمان 14 سالش بوده و در میدان ژاله حضور داشته ، می‌گوید : این فرمانده مادر مرده به مردم التماس می‌کرد و می گفت : بروید حکومت نظامی است ، من نگران هستم . هر لحظه ممکن است اتفاقی بیافتد . حتی به خدا قسم شان می داد که متفرق بشوند . این مسئله نشان می دهد که نمی خواستند درگیر شوند . چرا باید با ملت درگیر شوند ؟! ملت برادر خودشان بود ... فرمانده حاضر در میدان ژاله ، بعد از پیروزی انقلاب هر چه تلاش کرد که خودش را بی تقصیر معرفی کند و ثابت کند که من دستور تیراندازی نداده بودم اما موفق نشد .»* *💢 چنانکه می بینیم ، شریف النسب ابتدا تجمع صبح 17 شهریور 1357 در میدان ژاله را به مارکسیست ها نسبت می دهد و سپس تیراندازی از سوی لشکر گارد را تکذیب و آنان را بی گناه و مردم حاضر در میدان را مقصر معرفی می کند . تأکید بر « نماز خوان » بودن سرلشکر نشاط ، از فرماندهان ارشد لشکر گارد ، با همین نیت است .* *💢 او در مصاحبه دیگر اظهار داشت :* *📝 « با شنیدن صدای رگبار به شوهر خواهرم گفتم : به سرعت به سمت صدا برویم . فرماندهان این واحد نظامی ممکن است از دوستان ما باشند ، می خواهم تا بتوانم مانع کارشان شوم و به آنان بگویم قرار نبود تیراندازی کنید ! ... مگر به همه توصیه نکرده بودیم که با مردم درگیر نشوند ؟ از دوستان دیگرمان که پرسیدیم می‌گفتند . درگیری را ما شروع نکردیم . از بالا مثل باران به طرف ما رگبار می آمد . روز بعد از طریق شبکه به همکاران نظامیان گفتیم : این لکه ننگ تا ابد به دامان ارتش خواهد بود ،‌ مراقب باشید ، دیگر اتفاق نیفتد .»* *💢 نکات قابل تاملی در این مصاحبه وجود دارد . از جمله می گوید : « قرار نبود تیراندازی کنید ، مگر به همه توصیه نکرده بودیم که با مردم درگیر نشوند ؟ »* *💢 آیا شریف النسب از قبل مطلع و توصیه به عدم تیراندازی کرده بود ؟ اگر چنین است چه مسئولیتی داشت و از چه جایگاهی توصیه و قرار گذاشته بود ؟* *💢 در ادامه می گوید : « از دوستان دیگرمان که پرسیدیم ، می‌ گفتند : درگیری را ما شروع نکردیم »* *💢 این نشان می دهد دوستان او نیز در صحنه کشتار 17 شهریور حضور داشتند . این دوستان چه کسانی بودند و از سوی کدام سازمان ؟‌* *💢 موارد بالا و دیده شدن او در نزدیکی میدان ژاله در روز 17 شهریور و حضور وی در ساواک اصفهان را وقتی در کنار دفاع بی باکانه اش از سرلشکر نشاط و نیرو هایش ، بعد از بیش از سه دهه ، قرار می دهیم ، معنا و مفهوم خاصی پیدا می‌کند .* *📝 ادامه دارد* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚 قسمت دوم : سرهنگ شریف النسب و تبرئه عاملان کشتار 17 شهریور 57* *2⃣ در ادامه ، سرهنگ شریف النسب کشتار 17 شهریور 1357 را به شوروی نسبت می‌دهد . او می‌ گوید :* *📝 « شرق و غرب در مقابل این نظام ایستاده بودند . آمریکایی ها می دیدند پایگاهی که این همه خون و دل برایش خوردند و به آن متکی هستند و از اینجا می توانند بر همه خاورمیانه حکومت داشته باشند ، دارد از دستشان می رود . شوروی هم می دید که یک حکومت اسلامی در حال شکل گیری در ایران است و توسط آن دسترسی‌شان به آب های گرم غیرممکن می شود ... بنابراین چشم آبی ها می توانند از کشور های همجوار ما باشند . از کشوری باشند که حزب توده در این شصت هفتاد سال رخنه اش در ایران می خواست مملکت را یکپارچه تحویل شوروی بدهد .»* *3⃣ ارتشبد حسین فردوست ، رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه که قطعاً فرد مهم‌ تر و مطلع تری است در مقایسه با سرهنگ شریف النسب ،‌ به نقل از ارتشبد اویسی ، سپهبد بدره ای را عامل کشتار 17 شهریور معرفی می کند . فردوست در خاطراتش می نویسد :* *📝 « صبح شنبه 18 شهریور ، رأس ساعت 9 صبح ، جلسه شورای عالی هماهنگی تشکیل شد . در این جلسه عمداً اویسی را ، که عضو شورا نبود و به دستور محمدرضا فرماندار نظامی تهران شده بود ، دعوت کردم ... اویسی از برخورد دیروز ( 17 شهریور ) ابراز ندامت کرد و گفت که دستور حمله جمعه را بدره ای داده که مسئول نیست و او که مسئول است دستور داده بود که به مردم حمله نشود .* *📝 اویسی با صراحت مسئولیت قتل عام 17 شهریور را نپذیرفت . معلوم شد که روز 16 شهریور اویسی و بدره ای ، فرمانده گارد ، اختلاف نظر شدید داشته اند و اویسی مخالف و بدره ای موافق حضور واحد ها در میدان ژاله بوده اند . لذا ، بدره ای رأساً به محمدرضا می گوید که اعزام نیرو به میدان ژاله ضروری است و با تصویب محمدرضا واحدی از گارد لشکر یک را به میدان ژاله اعزام می دارد و آن واقعه اسفناک پیش می آید .* *📝 طبق گزارشات ساواک و شهربانی در جلسه ، واقعه چنین بوده که چند هزار نفر از مردم بطور آرام تظاهرات می کردند و مانند سایر تظاهرات در جلو جمعیت زنان و بچه ها بوده و مرد ها پشت سر آن‌ها حرکت می کردند . آن ها در مواجهه با واحد نظامی به دستور فرمانده مربوطه وقعی نگذارده و به جلو حرکت می‌کنند و در این موقع فرمانده دستور تیراندازی می دهد که تلفات سنگینی به جمعیت وارد می آید . از بام های اطراف نیز به روی جمعیت تیراندازی می شود که مشخص نکردند افراد نظامی بوده اند یا مأمورین ساواک و شهربانی .»* *💢 فردوست در ادامه نوشته است :* *📝 « عصر روز شنبه 18 شهريور ، سرلشکر امينی افشار ، فرمانده لشکر يک گارد ، به دفتر مراجعه و تقاضای ملاقات با من را کرد . او را در اتاق کنفرانس دفتر پذيرفت . با لباس افسري و مسلح بود . از من پرسيد که از وضع ديروز ( ميدان ژاله ) راضی هستيد ؟! گفتم : اول بگوييد به دستور چه کسي اين کار را انجام داده ايد ؟ گفت: به دستور بدره ای . گفتم : مگر اويسی فرماندار نظامی نيست و مگر شما در اختيار ايشان نيستيد ؟ گفت : آری . گفتم : پس چرا به دستور بدره‌ ای عمل کرده ايد ؟ من اگر جای اويسی بودم شما را به عنوان يک افسر متمرد تحت تعقيب قرار می دادم . وضع امينی افشار عوض شد . او انتظار تشويق از من داشت و اکنون با توبيخ مواجه می شد . گفت : فرمانده واقعی من بدره‌ ای است ! گفتم : بعلاوه چرا راه جمعيت را سد کرديد و بعد چرا به روی آن ها تيراندازی کرديد ؟ »* *📚 ( حسین فردوست ، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی : خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست ، جلد اول ،‌ ویراسته عبدالله شهبازی ، انتشارات اطلاعات ، چاپ بیست و پنجم ، 1387 ، صص 580 - 584 )* *📝 ادامه دارد* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚 قسمت سوم : سرهنگ شریف النسب و تبرئه عاملان کشتار 17 شهریور 57* *4⃣ فرمانداری نظامی رژیم پهلوی رقم 87 کشته و 205 مجروح در حادثه فجیع میدان ژاله ( جمعه سیاه )‌ را تأیید کرده است . محمد باهری ، که در آن زمان وزیر دادگستری بود ، می‌گوید : طبق گزارش سازمان پزشکی قانونی و سازمان بهشت زهرا مجموع کشته شدگان حادثه 17 شهریور و زخمی های آن که تا 26 شهریور فوت کردند 126 نفر بود .* *💢 در مقابل ، سرهنگ شریف النسب تعداد شهدای حادثه 17 شهریور را 10 - 15 نفر ذکر می کند : « دو نفر شاهد که آن روز ها سن شان چهارده الی پانزده ساله بوده اند ، می‌گویند ما ده پانزده نفر شهید بیشتر در آن میدان ندیدیم .»* *5⃣ سرهنگ شریف النسب حضور خود را در زمان کشتار در نزدیکی میدان ژاله رد نکرده و دلیل حضورش را « نفوذ در عملیات » ذکر کرده است :* *📝 « روز 17 شهریور جمعه بود . من در منزل خواهرم در تهران پارس مهمان بودم و چند روزی هم بود که وارد دانشکده فرماندهی ستاد شده بودم . حدود ساعت 9 صبح بود که صدای رگبار تیراندازی از میدان ژاله یعنی میدان شهدای کنونی که تا آنجا حدود 5 کیلومتر فاصله بود مرا تکان داد . به دامادمان گفتم که حاضر شو برویم . گفت : کجار؟ گفتم : برویم سمت صدا ، شاید فرماندهان این ها از شاگردان یا از دوستان و همدوره های ما باشند ، شاید بتوانیم در عملیات نفوذ کنیم و از کشته شدن مردم بی گناه جلوگیری کنیم . وقتی به پانصد متری محل رسیدیم ، دیدیم که زخمی ها بر دوش مردم هستند و جمعیت متفرق می شوند .»* *💢 اصرار سرهنگ شریف النسب بر تبرئه حکومت پهلوی و مقصر نشان دادن مردم انقلابی و خلاصه کردن تعداد شهدا به 10 - 15 نفر چه ارتباطی با حضور وی در زمان کشتار در نزدیکی میدان ژاله دارد ؟* *💢 او مدعی است که در زمان حادثه در تهران پارس بود و با شنیدن صدای تیراندازی خود را به میدان ژاله رسانید . تصور نمی رود حتی در تهران آن زمان صدای تیراندازی میدان ژاله در تهران پارس ( با بیش از 8 کیلومتر فاصله ) قابل شنیدن باشد و تصور نمی رود کسی بتواند در ساعت 9 صبح صدای تیراندازی را بشنود و خود را به این سرعت به حادثه ای برساند که با تیراندازی به مردم و فرار آنان خیلی سریع ( ظرف چند دقیقه ) به پایان رسید . به این ترتیب ، تصریح شریف النسب بر حضورش در فاجعه 17 شهریور 1357 را چگونه باید توضیح داد ؟‌ آیا باید پذیرفت که وی از قبل در صحنه حضور داشت تا بقول خودش در عملیات به نفع مردم نفوذ کند ؟* *📝 پایان* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*👤 توئیت ٱسید :* *💢 ‏نقطه قوت ‎هپکو در دوران بعد از انقلاب ، مجموعه تحقیق و توسعه اش بود که هم تأثیر ویژه ای بر تغییر روند هپکو از مونتاژ به تولید داشت و هم زمینه طراحی و تولید محصولات با توان رقابتی با شرکت های برتر خارجی را فراهم کرد .* *💢 از اولین اقدامات نفوذی ها پس از واگذاری ، تعطیلی بخش تحقیقات بود !* https://twitter.com/aseyedp/status/1174684204157685760?s=09 #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚‍ بهروز ذوفن ، نفوذی 11652* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* ‏ https://twitter.com/hoseinghasemi57/status/1181813534042124290?s=09 #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚‍ قسمت اول : بهروز ذوفن ، نفوذی 11652* *1⃣ شهید حاج مهدی عراقی ، از زندانیان سیاسی سرشناس دوران پایانی سلطنت محمدرضا شاه ، در اواخر سال 1355 از زندان آزاد شد و به مبارزات خود ادامه داد . از این زمان تا بهمن 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی شهید عراقی به عنوان هماهنگ کننده تعدادی از گروه های مبارز عمل می کرد .* *💢 ساواک به منظور اشراف بر فعالیت های شهید عراقی و نفوذ در سایر گروه های مرتبط با ایشان منبعی را کنار او قرار داده بود . این منبع از زندانیان سیاسی بود که در دوران زندان همکاری با ساواک را آغاز کرده بود . این منبع چه کسی بود ؟* *2⃣ در 22 مرداد 1357 در رستوران خوانسالار تهران انفجاری رخ داد . روز بعد روزنامه اطلاعات چنین نوشت :* *📝 « در انفجار رستوران سنتی خوانسالار تهران واقع در حوالی میدان آرژانتین یک تن کشته و 45 نفر زخمی شدند که حال پنج تن از آنان وخیم گزارش شده است . در اثر این انفجار دست و پای عده ای قطع شد و یک نفر شنوایی خود را از دست داد . به هنگام انفجار حدود 70 نفر در رستوران بودند . ده تن از زخمی ها آمریکایی بودند .»* *💢 گروه صف ( شاخه نظامی سازمان فجر اسلام ) با صدور اطلاعیه ای مسولیت این انفجار را برعهده گرفت . ⛔ محسن کنگرلو ، چهره اصلی فجر اسلام ⛔ ، درباره این انفجار می گوید : « در تهران ما یک عملیات داشتیم که عملیات رستوران خوانسالار بود . به این صورت که بمبی آنجا کار گذاشتیم و یک دفعه سقفش آمد پایین ... این انفجار درست شب نوزدهم ماه مبارک رمضان افتاد . خوانسالار مرکز آمریکایی ها بود و نه مشروب فروشی یا چیزی دیگر .»* *3⃣ عزت الله مطهری ، معروف به عزت شاهی ، از مبارزین و زندانیان سیاسی قبل از انقلاب ، در گفتگو با نشریه چشم انداز ایران ( شماره 38 ، تیر - مرداد 1385 ) به نفوذ ساواک در گروه صف و نقش ساواک در انفجار رستوران خوانسالار ( محل تجمع نظامیان و مستشاران آمریکایی ) و نقش منبعی به نام آقای « ب » پرداخته است :* *📝 « ساواك از بعضی عمليات اطلاع داشت و حتی خودش همكاری می كرد . در انفجار رستوران خوانسالار ماشين عمليات را ساواك داده بود . كار يك آقایی به نام " ب " بود كه از زندان اوين آزاد شده بود . او حبس ابد گرفته بود و در بازجويی های اول خوب بود . اما از 1354 و 1355 به بعد بريد . كمی در زندان همكاری كرد و بعد آزادش كردند و پس از آزادي با اين گروه و حاج‌ مهدی عراقی قاطی شد و تمام تلفن ها و مكالمات اين ها را به ساواك گزارش می داد .* *🔍 [ چشم انداز ایران : ] او همان كسی است كه با رسولی ( بازجوی معروف ساواک ) ارتباط داشت ؟* *👤 [ عزت شاهی : ] بله ، برای اين عمليات هم گروه ماشين نداشت ، آن آقا ماشين ساواك را می گيرد و در اختيار گروه می گذارد و عمليات انجام می شود . بعد از انقلاب هم اين شخص در بنياد مستضعفان دوجانبه كار می كرد .* *👤 عزت شاهی : [ پس از انقلاب ] هر خانه‌ ای [ خانه ساواکی ها ] را كه بچه ها می خواستند بروند و تخليه كنند ، او زودتر اطلاع می داد و وقتی می رسيدند خانه تخليه شده بود ؛ كه در آخر محسن رضايي و بچه‌ های سپاه و گروه صف به اين نتيجه رسيدند كه اين كد های داده شده نشان می دهد شخصی در آن ها نفوذ كرده است .* *👤 عزت شاهی : بعد از پيگيری به آن مرد مشكوك شدند و زمانی كه آقای هاشمی وزير كشور بود ، حكم فرمانداری مسجد سليمان را برای اين آقا نوشت . همين كه آن فرد حكم را گرفت و از پله ها پايين می آمد كه به مسجد سليمان برود ، بچه‌ های سپاه او را گرفته و می برند . او هم همه‌ چيز را لو می دهد و قضيه روشن می شود .»* *4⃣ در نامه مورخ 1357 / 9 / 15 ساواک درباره لزوم حفاظت از منبع 11652 و همچنان توسعه نفوذ این منبع آمده است :* *📝 « همانطوری که استحضار دارند ، به دنبال فعالیت های پیگیر در جهت نفوذ در گروه به اصطلاح توحیدی صف که محمد مهدی ابراهیم عراقی رهبری آن را بر عهده دارد ، سرانجام منبع 11652 از طریق عراقی در گروه های موصوف نفوذ داده شد . بر همین اساس منبع مزبور در تاریخ 1357 / 7 / 21 با یکی از اعضای گروه صف به نام مستعار محمد ( اهل و ساکن اصفهان و از فعالین شاخه اصفهان گروه مذکور می باشد ) مرتبط شد ...* *📝 ادامه دارد* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2

*📚‍ قسمت دوم : بهروز ذوفن ، نفوذی 11652* *💢‍ در ملاقاتی که مورخه 1357 / 7 / 28 منبع مذکور در شهرستان اصفهان با محمد ( از اعضای گروه صف ) انجام داده با توجه به اینکه قبلاً در خصوص ادغام گروه ارتش به اصطلاح انقلابی خلق مسلمان ایران [ منصورون ] در گروه صف فیمابین مطرح بوده ، در شرایط فعلی انجام این عمل را به مصلحت ندانسته ... پس از این مقدمات عامل نفوذی به تهران مراجعت و سه نفر از اعضاء گروه ارتش انقلابی به اسامی مستعار احمد ، حسن و فضل الله را در جریان مذاکراتی که در اصفهان با محمد داشته قرار داده و تصمیم می گیرند به گروه صف از لحاظ تسلیحاتی کمک نمایند .* *🔍 نظریه : با عرض مراتب فوق و با عنایت به اینکه منبع مذکور در عین حال که در گروه صف نفوذ داده شده با تعدادی از گروه‌ های برانداز مذهبی دیگر من جمله ارتش انقلابی خلق مسلمان ایران ، محمد مهدی ابراهیم عراقی و تعدادی سوژه دیگر که معتقد به مبارزه مسلحانه می باشند مرتبط و همچنان به توسعه نفوذ می پردازد ، اینک که واحد عملیاتی مستقر در اوین در اجرای اوامر صادره تصمیم دارد قسمتی از گروه مزبور را مورد ضربت قرار دهد و بر اثر آن ممکن است به حفاظت منبع و عملیات کمیته مشترک لطمه وارد شود ، ایجاب می نماید که کمیته اوین قبل از هر گونه اقدامی ابتدا با کمیته مشترک ضد خرابکاری هماهنگی و عند اللزوم از ضربت زدن خودداری نماید . نوید 1357 / 8 / 15 » ( یاران امام به روایت اسناد ساواک : پیش کسوت انقلاب شهید حاج مهدی عراقی ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، چاپ اول ، تیر 1378 ، صص 370 - 374 )* *💢 در گفتگویی که با یکی از گروه منصورون داشتم اظهار داشت :* *📝 « با توصيه‌ حاج مهدی عراقی‌ به‌ ذوفن‌ وصل‌ شديم‌ . چند جلسه‌ با او گذاشتيم . قرار هایی را در نقاط‌ مختلف شهر اجرا می کردیم و بحث می کردیم ... از جمله‌ كار هایی كه‌ ايشان براي‌ ما كرد ، پيكانی داشت‌ در اختيار ما گذاشت‌ كه‌ تا آخر هم‌ در اختيار ما بود . برخی عملیات ها را با آن پیکان انجام دادیم .»* *4⃣ احمدرضا کریمی ، که قبل از انقلاب مدتی به عنوان منبع با ساواک همکاری داشت ، منبع « ب » را بهروز ذوفن معرفی و مأموریت او را تشکیل گروه های مذهبی برای ساواک عنوان می کند :* *📝 « فرد دیگری بود که با رژیم همکاری کرده بود و قرار بود گروه مذهبی برای ساواک تشکیل دهد . حتی بعد از انقلاب هم تلفنی با ساواک ارتباط داشت و تلفنی با عضدی و رسولی در اسرائیل تماس داشت .* *🔍 اسمش چه بود ؟* *📝 بهروز ذوفن ، همان کسی است که قهرمان مقاومت و مجاهدت شناخته می شد ... اول از داخل زندان گزارش می داد ، بعدا آزادش کردند و با ماهی 4 هزار تومان و اسم مستعار شروع به فعالیت کرد .»* *5⃣ در برخی گزارش ها و اسناد ساواک درباره شهید عراقی از بهروز ذوفن به عنوان حاضر در جلسه نامبرده شده است . برای مثال ، در گزارش شماره ۷۵۴۰۷-۳۸۱/۱۴۶۲ مورخ 1337 / 2 / 11 نام او آمده است . ( یاران امام به روایت اسناد ساواک : پیش کسوت انقلاب شهید حاج مهدی عراقی ، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، چاپ اول ، تیر 1378 ، ص 271 )* *💢 منبع آگاه و موثقی در گفتگو با نگارنده اظهار داشت : « بهروز ذوفن منبع و مخبر رسولی از مدیران ساواک بوده که این ارتباط تا سال ها پس از انقلاب هم ادامه داشت . رسولی با برخی دیگر از منابع و نفوذی های خاص پس از انقلاب ارتباطاتی داشت .»* *📝 پایان* *👤 حسین قاسمی پژوهشگر و تحلیلگر* #جریان_نفاق #شبکه_نفوذ #شاخه_زیتون 📝 کانال رسمی صراط المستقیم سروش http://sapp.ir/seratalmostaghim ایتا https://eitaa.com/seratalmostaghim2