با امام موسای کاظم ع در شب شهادت ایشان
باب الحوائج میشوی هنگام ناچاری
کاظم شوی وقتی نمیدانیم قدرت را
ارث تو میسازد رضا را ضامن آهو
معصومه از تو دارد آداب کرامت را
تو آشنایی با غل و زنجیر، میفهمی
احوال محبوسان بی مهدی زهرا س را
حالا که محتاجیم، موسی باش، کاری کن
با آن عصا بشکاف! نیل غصه های ما
بهمن ۱۴۰۳
سر عشق
اشعار آیینی شراره(زهرا) وقار
https://eitaa.com/serreeshgh
هدایت شده از سر عشق
شب جمعه دوباره پیش شمام
پور ام البنین!ابوفاضل
میدهی حاجت مرا زیرا
که دعا کرده ام,همین، ابوفاضل
باب حاجات ما شدی ای مرد
آبرومند نزد یزدانی
گاه پیش آمده برای دلم
حرفها را نگفته میدانی
تو ابوفاضلی، ابوفاضل
یعنی از هر چه نیکویی لبریز
یعنی آن شاخه ی پر از برکت
یعنی آن مرغزار بی پاییز
آی عباس!ای عزیز حسین
حاجتی دارم و عنایت کن
محو صهیون تمام خواهش ماست
زودتر،زودتر اجابت کن
می شناسم دل رحیمت را
طاقت اشک طفل نیست آرا
چون رقیه، هنوز بسیار است
عمو عباس پس کجاست کجا؟!
عمو عباس! تشنگی سخت است
بین آواره های غزه، کنون
تیغ میخواهد این ستم امروز
وقت نابودی است برصهیون
5آبان 1402
حرم حضرت عباس
@serreeshgh