فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها رمز پیروزی در جنگ سی و سه روزه
14.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مشکلات و گرفتاری ها خدا را به پهلوی شکسته حضرت زهرا سلام الله علیها قسم بدهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر آیت الله العظمی جوادی آملی در مورد مقام معظم رهبری مد ظله العالی
May 11
🚨حضور سرزده رهبرانقلاب و سردار سلیمانی در مراسم #بله_برون یک عروس
🔘سردار حسین نجات :
💠 سال ۱۳۸۴ مقام معظم رهبری به استان کرمان سفر کردند. ایشان تأکید داشتند #حاج_قاسم در این دیدارها همراه ایشان حضور داشته باشد.
یکی از این دیدارهایی که در آن سفر تدارک دیده شد، دیدار با خانواده یکی از فرماندهان گردانهای شهید لشکر ۴۱ #ثارالله بود. طبق روال، آن خانواده دقایقی قبل از حضور #حضرت_آقا خبردار شدند. اما وقتی وارد مجلس شدیم، دیدیم جمعیت حاضر بیش از حد انتظار است.تصورمان این بود که خانواده شهید خیلی سریع حضور حضرت آقا را به بستگان اطلاع داده است و آنها هم فوری خودشان را رساندهاند، اما اشتباه میکردیم.دلیل حضور بستگان مراسم«بله برون»دختر همان شهید با فرزند یکی دیگر از شهدای لشکر ثارالله علیهالسلام بود.آن شب یکی از اعضای خانواده شهید آمد و در گوش حاج قاسم، مطلبی گفت.حضرت آقا از حاجی پرسیدند: «داستان چیست؟» حاج قاسم جواب داد: میگویند که جواب خانواده دختر #مثبت است و درخواست دارند اگر امکانش هست شما خطبه عقدشان را بخوانید.
حضرت آقا قبول کردند. وقتی ایشان #خطبه را قرائت کردند از دختر خانم پرسیدند: «آیا به بنده وکالت میدهید تا شما را به #عقد آقای فلانی در بیاورم؟» دختر خانم درجواب گفت: «اگر قول میدهید در آخرت شفیعم باشید، بله به شما وکالت میدهم».
حضرت آقا گفتند:«چرا من باید #شفیع شما باشم؟» بعد به حاج قاسم اشاره کردند و ادامه دادند:«مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خداوند از من بالاتر و بیشتر است.ایشان#شهید_زنده است و خودش شفیع شما میشود.»
📚 منتشر شده در کتاب «متولد مارس»
📌خاطره دختر شهید پورجعفری (دوست و همراه حاج قاسم) از آخرین دیدارش با پدر :
۱۰ دی ۱۳۹۸ نیم ساعت قبل از نماز صبح بود که بیدار شدم، دیدم بابا داره جای همیشگیش و مثل همیشه نماز شب میخونه، پشت سرش نشستم و غرق نماز خواندنش شدم، چه آرام و چه با صلابت ... بعد نماز نشست روبروم، زل زده بودیم بهم، حرفی نمیزدیم، فقط همدیگرو نگاه میکردیم و مثل همیشه لبخند بود که مهمان صورت زیبایش بود... نماز صبح رو با مامان پشت سر بابا خواندیم ، سر نماز از خدا خواستم ایندفعه هم که بابا میره ماموریت به سلامتی برگرده.
قرار بود امروز صبح به ماموریت برن. پیش خودم گفتم ایندفعه قراره کجا برن؟ عراق؟ سوریه؟ لبنان؟... اما نزدیک ظهر بود که تماس گرفت و گفت ظهر به خونه میاد و بعد میرن.
من خوشحال از دیداری دوباره... تا رسید خونه تلویزیون رو روشن کرد و صدام کرد:نفیسه بیا، بیا اینجا پیشم بشین، نگاه کن، اوضاع ایندفعه خیلی خطرناکه، مردم سفارت آمریکا رو تو بغداد آتش زدند. ایندفعه که بریم حتما میزننمون ...
تمام این جملات را با لبخند برایم گفت... بیشتر از همیشه ترس افتاد تو دلم، ترسی که به لحظه رهایم نکرد زل زدم
بهش و گفتم: بابا تو نرو، میگی خطرناکه تو نرو بمون !!
گفت: نمیشه بابا، نمیتونم حاجی رو تنها بزارم. مامان مثل همیشه وقتی بابا میخواست بره ماموریت ، قرآن و لیوان
شربتی رو میزاشت تو سینی و بابا رو اینجوری بدرقه میکرد، مثل همیشه نصف لیوان شربتش رو خورد ، نصفش را برای نوه های عزیز ش نگه داشت ، النا مدرسه بود اما پریناز کوچولو بقیه شربتش را خورد.
نوه ها ایندفعه خیلی بی تابی میکردن، پریناز پاهای بابا حسینش را گرفته بود و میگفت :بابا حسين نرو عراق،
دشمنا این دفعه میکشنت!!!
بابا حسین گفت: دوستام مواظبم هستند بابا روی ماهش را برای آخرین بار بوسیدم، آية الكرسی را برایش خواندم و
سپردمش به خدا...
کاش قدر لحظه ها و داشته هایمان را بیشتر بدانیم.
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
در محضر علما
فقیه بزرگ جهان تشیع مرحوم ملامهدی نراقی که ازشدت پاکی وتقوا، چشم برزخی پیداکرده بود، می فرماید:
روزعیدی به قبرستان برای زیارت اموات رفتم، بر سر قبر مرده ای ایستادم و گفتم: عیدی من کو؟ شب آن روز چهره ای باصفا و نورانی را در عالم خواب مشاهده کردم. به من گفت: فردا کنار قبر من بیا تا تو را عیدی دهم. صبح از پی آن خواب رفتم، چون به سر ان قبر رسیدم، عالم برزخ برای من کشف شد، در این هنگام باغی عجیب با درختانی که هرگز چشمم نظیرش را ندیده بود، مشاهده کردم. وسط باغ قصری بسیار با عظمت قرار داشت. مرا به درون قصر دعوت کردند. چون وارد شدم شخصی باعظمت بر تختی مرصع دیدم. گفتم :از کدام طایفه ای؟ پاسخ داد :از گروه عبادت کنندگان. گفتم: کیستی؟ جواب داد: از قصابان منطقه نراق هستم. به او گفتم: از کجا به این مقام رسیدی؟ گفت: با سلامت در کاسبی حلال و نمازجماعت اول وقت به این مقام رسیدم.
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
✅ خلاصهای از #وصیتنامه یازده صفحه ای #شهیدسردارحاجقاسمسلیمانی
✍️ خدایا برای دفاع از #دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم
✍️ خدایا ثروت دستانم وقتی است که سلاح برای #دینت به دست گرفتم
✍️ خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است
✍️ خدایا سپاس که مرا از اشک بر فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بهرهمند نمودی
✍️[خطاب به علما]: حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) را مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی شماست
✍️ خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم.
✍️ خدایا شکرگزارم که مرا در مسیر حکیم امروز اسلام، آیت اللهخامنهای (مدظله العالی) عزیز قرار دادی
✍️ خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم.
✍️ به فرزندان #شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید
✍️[خطاب به سیاسیون]: در رقابتها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید.
✍️ با فرزندان و پدر و مادر #شهدا همیشه مانوس بودم
✍️ در مسائل سیاسی، #ولایتفقیه را بر سایر امور ترجیح دهید
✍️ امروز به تقدیر الهی از میان شما رفتهام.
✍️ نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور احترام کنید
✍️ فرزندانتان را با نام و تصاویر #شهدا آشنا کنید.
✍️ حرمت #ولایت فقیه را حرمت مقدسات بدانید.
✍️ اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، #بیتاللهالحرام و #قرآن آسیب خواهد دید
✍️ برای نجات اسلام، خیمه #ولایت را رها نکنید.
✍️ امروز، قرارگاه امامحسینبنعلی(علیه السلام) #ایران است.
✍️ فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند.
✍️ خدایا برای دفاع از دینت، خندیدم و خنداندم، گریستم و گریاندم
✍️ خدایا مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن
✍️ شهادت میدهم که قیامت حق است. #قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است
#شادیروحشصلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم