#به_نام_مادر🕊
همیشه دل نگران بود و چشم بر در داشت
اگر چه خنده به رویش ، دلی مکدر داشت
کسی که معنی آب و نماد آینه بود
خدا به پاکی او آیههای کوثر داشت
به زیر هر قدم او بهار میرویید
جهان به واسطهی او بهشت دیگر داشت
شبانه تا به سحر بیقرار بود، انگار
به روزگارِ خوشِ طفلِ خویش باور داشت
چقدر بوی خوش قرمهسبزی و آشش
فضای خانه و کل محله را برداشت
چه جمع کرد به جز غصه از دل هر فرش؟
کسی نگفت و ندانست او چه در سر داشت
فرشتهای که به پهلوی جانماز خودش
دو مهر کرب و بلا، چادری معطر داشت
فرشتهای که به جای دو بال بر شانه
دلی به وسعت یک آسمان کبوتر داشت
فرشته مادر من بود و بارها دیدم
هزار معجزه دست دعای مادر داشت
#حسین_سیدبر