بسم رب المهـ(عج)ـدی .... شب بود و شهر مدینه مثل هر شب عطرآگین از عطر سجاده مناجات ات بود ... خیل ملائک برای نوشیدن موسیقی دلنواز یا رب یا رب ات، بر هم سبقت می گرفتند ... شب بود که دیگر بار سایه شوم هیزم به دست های سیاه دل، بر درب خانه ی پاره جگر رسول خدا پدیدار شد ... دیگر بار درب خانه ای در آتش سوخت ... دیگر بار دست حیدر به طناب جور بسته شد ... دیگر بار حرمت آل رسول در کوچه و بازار شکسته شد ... مولای من ... قلبم به درد می آید که چهار هزار شاگرد از سرچشمه زلال دانش ات نوشیدند و ... آن هنگام که دست بسته و پای برهنه ... بی عبا و عمامه ... در پی مرکب کوردلان بد دهان می دویدی، یاور نداشتی ... جانم بفدایت ... بیم دارم؛ مبادا من نیز که داعیه عشق و‌ محبت فرزندت دارم ... من که سودای یاری جگر گوشه ات در سر می پرورانم ... روزی آخرین امانت پیامبر را تنها گذارم ... آقا جان ... به دعایت محتاجم و چشم امید به یاری ات دوخته ام ... دستم بگیر و از من یاری تنوری بساز که جز به رضایت او نیاندیشم و جز بر اوامرش گردن ننهم. سه شنبه ای غمبار از راه می رسد ... قرار ما سه شنبه دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، مصادف با ایام شهادت جانسوز قرآن ناطق امام جعفر صادق علیه السلام، #میدان_عاشقى. ‌‏ای کاش که با نگاه تو آقا جان ... یک شیعه واقعی و صادق گردیم رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا ... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی ... می گویند دختر لبخند زیبای خداست ... می گویم چرا اینگونه نباشد آنگاه که نام زیبای زهرای مرضیه که ریحانه رسول مهربانی ها بود و محبوبه آفریدگار ... زینب کبری که زینت پدری بود که خود فخر آفرینش است ... و فاطمه معصومه که پدری چون موسای آل رسول مدال زرین "فداها ابوها" بر سینه اش نشاند، بر تارک عالمیان می درخشد. می‌گویند پروردگار دختر را آفرید تا زمین از فرشتگان بی بهره نباشد ... می گویم فرشتگان بر استان‌ بوسی این اسماء مقدس مباهات میکنند و گوی سبقت از یکدیگر می ربایند ... بابای مهربانم‌ ... آرزو داشتم همچون ام ابیها، مرهمی بودم بر جراحات قلب پر دردت ... یا همچون عمه‌ جانت، زیب و زیور وجود نارنینت می بودم ... و یا چون بانوی کریمه، مایه مباهات تو، اما ... دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ... به ناتوانی خود معترفم و از کوتاهی و قصور خود آگاه، اما .‌‌.. به یک‌ نگاه تو تطهیر می شود دل من ... نگاه مهربانت را از لحظه لحظه زندگی ام بازمگیر، مهربان ترین پدر ... سه شنبه ای دیگر فرا می رسد .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، مصادف با سالروز میلاد با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر #میدان_عاشقی. یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها  وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةًَ نَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرَامَةَ عِنْدَك... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی ... اردیبهشت ، امسال زیبا تر از همیشه سخاوتمندانه، دامن سبزش را بر زمین گسترانیده به مژده میلاد مولودی مهربان او که خداوند تبارک رضایش نام نهاد. عشق جانم...... چشم و دلتان روشن خجسته میلاد جد بزرگوارتان مبارک. از خدا خواسته‌ام شیرینی عید ولادت ولی نعمت ایران ، تعجیل در ظهورتان باشد سه شنبه ای دیگر فرا می رسد .... قرار عاشقی مان این هفته به تاریخ شانزدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، مصادف با ایام میلاد با سعادت امام رئوف حضرت سلطان علی بن موسی الرضا "علیه السلام" #میدان_عاشقی. تو دعا کن تا شود امر فرج با دعای تو اجابت یا رضا (ع) اَللّهُمَّ بِحَقِّ ثامُِن الحُجَج عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج .... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی در بارش زلال باران.... وزش نوازشگر نسیم..... لبخندغنچه گل سرخ ..... صدای مناجات یاکریم ها.... وهر آنچه لطافت و زیباییست مهربانی شما را میبینم که واسطه فیض الهی هستید . بهار دلنشین من شما باز می آیید و دنیا را به عطر وجودتان معطر می سازید ودنیاراپر می کنید از عشق و امیدو زیبایی. سه شنبه ای دیگر از راه رسید... قرار عاشقی این هفته به تاریخ بیست وسوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ #میدان_عاشقی. بهار ما بُوَد آنگه که یار بازآید #سه_شنبه_های_مهدوی @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی جامه سیاه عزا، اولین بار نیست بر تن سرزمین خسته‌مان نشسته... از ثمره خون رجایی ها و بهشتی ها، خادمی ظهور کرد تا درد دل بشنود، تا گره بگشاید... و این بار سالروز غم از دست دادن خادمی عاشق رسید تنهای صبور.... سید خسته، در زمان غریبی آمد. در زمان شنیده نشدن‌ها... در زمان گره‌های کور... کاش روزی شهادت ما، در جامه خادمی شما برسد... زیرا، شهادت از آن مردان خداست... سه شنبه ای دیگر از راه رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ سی اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ مصادف با شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام "به روایتی" و سالروز شهادت شهدای خدمت #میدان_عاشقی. برگرد شهید عشق و خدمت برگرد آن روز که می رسد بهار ابراهیم #سه_شنبه_های_مهدوی @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی کبوتر دلم پر میکشد بسوی ویرانه های بقیع.... از پسِ تاریخ  صدای لا اله الا الله فرشتگان بگوش میرسد. فرزند زین العابدین تنهاترین غریب دیار مدینه .... شکافنده علوم الهی..‌‌‌.. مظهر علم و زهد و وقار.... از دیار فانی به دیار باقی پرگشود و در کنار پدر و جد غریبش آرمید. مولای سوگوارم ... جان عالم بفدای شال عزایتان، آجرک الله ... در ماتم‌ جانگداز جد بزرگوارتان ، هم او که شاهد لحظات پر التهاب عاشورا بود... آشنا با تشنگی... و همصدا با العطش کودکان، تسلیت مارا پذیرا باشید. سه شنبه ای غمبار از راه رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ سیزدهم خرداد ماه ۱۴۰۴ مصادف با سالروز شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام #میدان_عاشقی. تسلیت میگویم از سوز جگر یابن الحسن يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إلَي اللَّهِ #سه_شنبه_های_مهدوی @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی تصویر ماه رویتان را در نظرم‌ مجسم میکنم ... لبخندی شیرین در کنج لبهای زیبایتان جا خوش کرده ... برقی از شور و شعف چشمهای دلربایتان را دلرباتر کرده ... آخر عیدی بزرگ در پیش است، عید میلاد پدر بزرگ عزیزتان. سرور قلب مؤمنان..... امروز که قدم های عزیزتان را بر صحن و سرای زیبای سامرا می گذارید.... و با نگاه مهربانتان آسمان حرم را نوازش می دهید ... برای ما منتظرانِ چشم براه هم دعا کنید ... دعا کنید که خداوند حتی برای لحظه ای دست ما را از دامان شما و اجداد طاهرینتان رها نکند... و چهره دلربایتان را با مژده ظهورتان به گل لبخند زیباتر کند... میلاد ستاره بارانِ جد بزرگوارتان ، امام هادی جان ما ،  بر قلب نازنینتان مبارک باد . سه شنبه ای غرق در شادی و شعف از راه رسید...... قرار عاشقی این هفته به تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۴۰۴ مصادف با ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام #میدان_عاشقی. دستی به زلف طفل يتيم فرج بكش بابا بزرگ حضرت صاحب زمان ما وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ .... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی اندک اندک بانگ «حَیَّ عَلَی العَزا» به گوش میرسد و عالمیان را فرا می خواند که «نوحو عًلًی الحسین» .... یا بن الحسین ... می دانم که شب وروز چشمان نازنینتان بر مصیبت جد غریبتان اشکبار است ودر سوگ یاران شهیدتان قلب مهربانتان شکسته و روح صبورتان آزرده است .... ما نیز چون شما ... قلب مان بدرد آمده و داغدار یاران پرکشیده ایم، اما ... در این روزهای سخت و پرالتهاب نبرد حق علیه باطل .... دلخوشیم به سایه سار امن شما ... به نگاه پر عطوفت و مهربانتان... دلخوشیم که شما از حال مان باخبرید، برایمان دعا می کنید و یکی از همین روزهای نزدیک ، به دادمان می رسید ... دلخوشیم که روزی با بیرق سرخ یالثارات الحسین خواهید آمد و انتقام خون پاک جد بزرگوارتان و مظلومان جهان را خواهید گرفت.... دلخوشیم که خون بر شمشیر پیروز است... دلخوشیم به روز سبز ظهورتان. سه شنبه ای دیگر از راه رسید ... قرار عاشقی این هفته به تاریخ سوم تیر ماه ۱۴۰۴ در آستانه فرارسیدن ایام ماه پیروزی خون بر شمشیر #میدان_عاشقی. ای فدای "یا لثارات الحسینت" العجل ... یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة .... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی کاروان نور، آرام و عزادار به پیش می رود.‌‌‌‌‌... این آغاز اسارت ستارگان حسینﷺ است... شقایق های داغدار،کبوتران پرشکسته، یاس های دلتنگ.... کاروان در موجی از اندوه و غم در محاصره نامحرمان در حرکت است، اما بارقه ی امیدی در دلهای داغدیده شان می درخشد. عزیزان خدا می دانند که عاقبت، مرهم دیدگان پرخون وقلبهای مجروحشان از راه خواهد رسید.‌‌.. ... بانویی سه ساله با صورتی نیلگون و پاهایی به خون نشسته ، آرام زمزمه می کند: این الطالب بدم المقتول بکربلا ؟ ... سه شنبه ای دیگر غرق در غم و اندوه فرا رسید... قرار عاشقی این هفته به تاریخ هفدهم تیر ماه ۱۴۰۴ در سومین روز شهادت سرداران کربلا و ایام شهادت امام سجاد ﷺ #میدان_عاشقی. فدای شال مشکی ات، فدای گریه های تو حضرت شاه روضه خوان، تسلیت عرض میکنیم آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزَّمان ... @seshanbemahdavi

💠 چهارصد و یازدهمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی ... بچه که بودم ... گاهی که پدر راهی سفر میشد؛ دلتنگ که می شدم ... دلم که بهانه میگرفت ... مادر در آغوشم‌ میکشید، موهایم را نوازش میکرد و میگفت ... پنج شب که بخوابی و بیدار شوی، پدر از سفر برمیگردد. گاهی که چیزی را گم‌ میکردم و پریشان حال که می شدم؛ مادر میگفت ... ده صلوات بفرست، پیدایش می کنی ... مهربانترین‌ پدر .... دلم تنگ است؛ بدجور بهانه گیر شده .... بگو چند شب بخوابم و بیدار شوم تا از سفر بازگردی؟! تو را گم‌ کرده ام ... پریشان حال و سرگردانم، مهربان من ... چند گل صلوات پیشکش کنم، تا پیدایت کنم؟! اما نه ... تو‌ پیدایی، همچون آفتاب ... منم که در تاریکی مانده ام و راه گم‌کرده ام ... می شود برای پیدا شدنم چند صلوات بفرستی، پدر؟؟؟ سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت. اين سه شنبه به تاريخ ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۴، با پذیرایی بستنی بین رهگذران #میدان_عاشقی ، عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب، میز کودک و نوجوان و میز خطاطی از دیگر خدمات خادمین #سه_شنبه_های_مهدوی بود. من گم شدم تو آینه ای گم نمی شوی وقتش شده بیایی و پیدا کنی مرا وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ .... @seshanbemahdavi

بسم رب المهـ(عج)ـدی .... اگر از بهترین جامه از من سوال کنند، خواهم‌ گفت خلعت نوکری ... اگر شریف ترین شغل را از من جویا شوند، خواهم‌ گفت منصب خادمی ... از ناب ترین اوقات اگر بپرسند، بی درنگ پاسخ خواهم داد، لحظات خدمتگزاری ... و بهترین ایام را سه شنبه ها برخواهم شمرد‌ ... از آن زمان که به عنایت تو و به دعای مادرت ... هر سه شنبه .... خلعت نوکری بر تن ... مدال خادمی بر سینه ... و یاد عزیر تو در دل، راهی قرارگاه عاشقی می شوم، خوشبخت ترینم، مهربان اربابم ... گرچه لایق این شرافت نبوده و نیستم، اما حال که مرا به نوکری برگزیده ای ... از درگاه شریفت مسئلت‌ دارم که آنی دستم را از دامان‌ پر مهرت کوتاه ننمایی و لحظه ای نگاه ات را از من برنداری. سه شنبه ای دیگر فرا رسید ... قرار ما سه شنبه چهاردهم مرداد ماه ۱۴۰۴، #میدان_عاشقی. همه زندگی ام لذت این نوکری است ... أللهم اجعلنا من خير أعوانه و أنصاره .... @seshanbemahdavi

💠 چهارصد و چهارهمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... قاب چشمانم حتی برای لحظه ای میزبان سیمای دلربایت نشده ... و موسیقی روح نواز صدای نازنین ات گوش هایم را ننواخته ... اما مهرت چنان در دل و جانم ریشه دوانده که گویی از ازل گلم را به عشق تو سرشته اند، حضرت دلبر ... پیش تر ها جمعه‌ ها از سر صبح، رد و نشانت را از نسیم صبح گاهی می جستم و از قاصدک های خوش خبر و پرستوهای مهاجر ... اما‌ چندی است، سه شنبه هایم نیز به عطر دل انگیز نرگسی ات معطر گشته ... چندی است سه شنبه ها نیز عشق تو آرام و قرارم ستانده ... از سر صبح بی تاب و بی قرار ثانیه ها را می شمارم و عصرگاه راهی #میدان_عاشقی می شوم به این امید که اذن دیدارم دهی و قدم بر دیدگانم گذاری ... اما هر غروب سه شنبه من و خورشید با دلی خون به چشمهامان سه شنبه ای دیگر را وعده می دهیم ... سه شنبه ای دیگر در حسرت دیدار ماه رویت سپری شد ... اين سه شنبه به تاريخ چهاردهم مرداد ماه ۱۴۰۴، با پذیرایی آب خُنک، بیسکوئیت و اهداء چای روضه، یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب، میز خدمات پزشکی ، میز کودک و نوجوان و میز خطاطی از دیگر خدمات خادمین #سه_شنبه_های_مهدوی بود. دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز ....  وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ... @seshanbemahdavi