30.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷تولیدمحتوا_شب قدر
#دختران_حاج_قاسم
#استان_گلستان
روزی روزگاری دختر خانمی داشت با خودش کلنجار میرفت...
ذهنش پر از سوال و پرسش های بی پاسخ بود.
خانواده ای سنتی و مذهبی نداشت اما برایش سوال بود که چرا دخترهای مذهبی زیبایی های خودشون رو به مرحله ی نمایش نمیذارن.
چرا نمیخوان کسی موهای اینان یا اندامشون رو ببینه!
چرا خودشون رو از نگاه ها میپوشونن!
واقعا دستور خداست؟
یا ساخته ی ذهن خودشون هست.
اگرم ساخته و پرداخته ی سیاسیون هست،چرا بخاطر حجاب جونشون هم میدن،چرا تعصب دارن؟
مگه کشورهای اروپایی و آمریکایی حجاب اجباری دارن که بخان موفق باشن و جامعه شون پیشرفت کنه؟
با این حال چرا به ما دخترا اهمیت میدن؟
چرا اصلا براشون مهمه؟
دم ظهر یه سی دی انیمیشن قدیمی داشتن به اسم دزد بغداد که گذاشتن تو دستگاه تا پخش بشه...
کارتون قشنگی بود دقیقا برای ما دهه هفتادی ها جذاب تر چون بچه بودیم این کارتون رو زیاد میدیدیم.
بخاطر همین حواسم به سی دی بود که نکنه خط و خش پیدا کنه،چون نمیدونستم اگه سی دی خراب بشه میتونم از اینترنت دانلود کنم یا نه،اصلا هستش،؟
اوایل کارتون بود پسر نقش اول کارتون عاشق یه دختره شد...
حالا دختره کی بود؟
دختر حاکم اون منطقه...!
تو رسم اون منطقه(انیمیشن) وقتی دختر حاکم میخواست از محلی یا شهری رد بشه،تمام مردم باید میرفتن خونه و در و پنجره هارو میبستن تا کسی دختر حاکم رو نبینه.
اگرم کسی یواشکی دید میزد توسط سربازان حاکم تیربارون میشد.
حالا این پسر بیچاره تو این وضعیت باید عاشق میشد.اونم عاشق چه کسی؟!!!
بهرحال انیمیشن تموم نشده این دختر رفت توی افکار...
چرا بقیه ی آدما اینجوری ارزش نداشتن،چرا فقط دختر حاکم؟؟
مگه بقیه آدم نبودن؟
همینجا به این نتیجه رسید که ارزش هر کس توسط خودش بالا و پایین میره.
با خودش میگفت ما که پدرمون حاکم نیست،اونم از این نوع.
پس میشه خودم احترام خودم رو بالا ببرم؟
مسئله ی حجاب برایش حل شد.
گفت وقتی خدا دستور داده حتما این بوده که ارزشمون بالاتر بره.
وقتی میگه کسی نگاه نکنه پس به معنی اینه که تیر به سمتش نره و زخمی نشه.
حالا ممکنه تو تنش زخمی نیاد اما زخم به دلش میشینه...
که خیلی بد تر از زخم تنه.
یه دفعه تو ذهنش رد شد...
که مروارید تا وقتی تو صدفش باشه،دست کسی به سمتش دراز نمیشه
اما وقتی بیرون اومد یا گذاشت که بیارنش بیرون! اونوقت....!
تو دلش گفت این پسرایی که جونشون رو میدن تا کسی به ما دست درازی نکنه واقعا مردن.
مثل همون سربازای حاکم که وقتی کسی قایمکی دید میزد دختر حاکم رو،به سمتش تیر میزدن.
همینجا یاد ۲ نفر افتاد...
۲ تا سرباز که اسمشون رو شنیدیم یا عکسشون رو دیدیم...
علی خلیلی،حمیدرضا الداغی...
دیگه سوالی نبود که تو ذهنش بی پاسخ باشه.
از اون به بعد جزو کسانی شده بود که قبلا مسخره شان میکرد.
راست میگفتن قدیمی ها: مسخره کردی سرت اومد😄
باشد روزی که حجاب از سر دختران این مرز و بوم نیفتد.
باشد روزی که غیرت پسران این مرز و بوم نم نکشد.
و باشد روزی که خداوند متعال دختران محجبه و پسران غیرت مند رو به هم برساند...
الهی آمین🤲🤲
"گوهر شاد (عفاف و حجاب)
#ستایش_سعادت_خندان
#داستان
#استان_گلستان
#شهرستان_گالیکش