شهید حاج آقا #مرتضي یکی از فرمانده های قَدَر ایرانی در سوریه بود.🍃
فکرش خیلی خوب کار می کرد همیشه به قدرت تحلیل استدلالهای منطقی اش غبطه میخوردیم.🙂👌
🔴انقدر نظراتش در رد طرح های عملیاتی مجاب کننده بود که خیلی از مواقع سرداران طرح های حاج مرتضی را اجرا می کردند و نتیجه هم موفقیت آمیز میشد.✌️
🌕ولی شهید مسیب زاده خودش رو فقط فرمانده ایرانی ها #نمیدانست🙂.
دقیقا همان اندازه که برای همرزمان هم وطنش، از مقامات بالاتر اموراتشان را مطالبه می کرد، برای نیرو های
#فاطمیون افغانی و
#زینبیون پاکستانی
هم اموراتشان را مطالبه و پیگیری مداوم میکرد👌. حتی بعد از بازگشت به ایران به وضعیت خانواده هایشان نیز رسیدگی میکرد و میگفت. "اینها مظلوم تر و محروم ترند...💔❤️
#شهیدمدافعحرم
#مرتضےمسیبزاده🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
➖من میروم ولے رسالت #زینبی به دوش شما➖
همسرشهید با اشاره به زمان اعزام شهید، مسافر گفت:
من به ایشان گفتم:
دوری شما برای من سخت است و نمی توانم تحمل کنم.😞
ولی او تاکید داشت که می توانید
و من وقتی پرسیدم چرا میخواهید بروید؟🍃
با اشاره به #فرازی از #زیارت عاشورا
🌺بـِاَبي اَنْتَ وَ اُمـــّي 🌺
به من گفتند:
که این فراز را برای من معنی میکنید؟
من هم گفتم: معنایش که مشخص است
🌺یعنی پدر و مادرم به فدایتان🌺
و ایشان گفت :👈به خاطر همین!
و #چادرم را در دست گرفت و گفت :
به خاطر این #چادرت می روم تا این چادر محکم تر بر سرتان بماند و دست بیگانه و ظالم نیفتد تا از سرتان بکشند....💔💔
راوے:همسرشهیدمدافعحرم
#شہیدسعیدمسافر🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#عاشقانہ_اے_بہ_سبڪ_شهدا😍🌹
#تالارعروسی↶⇓
عروسیمان رنگ و بوے خاصے داشت.😊
مسئول تالار بہ آقا مرتضے گفت: عروسے مذهبے در این تالار زیاد برگزار شدہ اما عروسے شما خیلے متفاوت بود.🤔
برگہ هایے را ڪہ در آن #احادیث و #جملات بزرگان نوشتہ بودیم،•●^☺️
بین مهمان ها توزیع ڪردیم😍 و جالب آن ڪہ عدہ اے بہ ما گفتند آن جملات، راہ زندگیمان را عوض ڪرد!😇
براے ما خیلے جالب بود ڪہ تاثیر یڪ ڪلام معصوم در مڪانے بہ نام تالار عروسے، تاثیرگذار باشد …^~^❤️👌
👈¦~ شهید مدافع حرم مرتضے زارع~¦
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺
#همسرشهید
به رختخوابها تكيه داده بود. دستش را روي زانش كه توي سينهاش كشيده بود، دراز كرده بود و دانههاي تسبيحش تند تند روي هم ميافتاد. منتظر ماشين بود؛ دير كرده بود.مهدي دور و برش ميپلكيد. هميشه با ابراهيم غريبي ميكرد، ولي آن روز بازيش را گرفته بود. ابراهيم هم اصلاً محل نميگذاشت. 🍃
هميشه وقتي ميآمد مثل پروانه دور ما ميچرخيد، ولي اينبار انگار آمده بود كه برود. خودش ميگفت «روزي كه من مسئلهي محبت شما را با خودم حل كنم، آن روز، روز رفتن من است.»💫
عصباني شدم و گفتم «تو خيلي بيعاطفهاي. از ديشب تا حالا معلوم نيست چته.»
صورتش را برگردانده بود و تكان نميخورد. برگشتم توي صورتش. از اشك 😭خيس شده بود.بندهاي پوتينش را يك هوا گشادتر از پاش بود،با حوصله بست. مهدي را روي دستش نشاند و همينطور كه از پلهها پايين ميرفتيم گفت «بابايي! تو روز به روز داري تپلتر ميشي. فكر نميكني مادرت چهطور ميخواد بزرگت كنه؟» و سفت بوسيدش.
چند دقيقهاي ميشد كه رفته بود. ولي هنوز ماشين راه نيافتاده بود. دويدم طرف در كه صداي ماشين سر جا ميخكوبم كرد. نميخواستم باور كنم. بغضم را قورت دادم و توي دلم داد زدم «اونقدر نماز ميخونم و دعا ميكنم كه دوباره برگردي.»🌷
#خاطره
#شهیدابراهیم_همت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌷با دلی آرامـ❤️ و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم ( #جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و #برادر_کوچک و خطاکار خود را ببخشید😔 و #حلال_کنید.
🌷 #شهید_محرابی در آخر ماه صفر🗓 و در روز شهادت #امام_هشتم شیعیان در منطقه جنگی حلب (سوریه) بال در بال ملائک گشود🕊 و پس از طواف حرم مولایش، شاه خراسان، حضرت علی ابن موسیالرضا علیهالسلام در بهشت رضا (ع) #مشهد تدفین شد.
#شهید_حسین_محرابی
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
4_497192702744462336.mp3
4.64M
#همسران_شهدا 🌷
🔹توماهے🌙و من ماهےاین برکه کاشے
🔸اندوه بزرگیست زمانےکه #نباشے😔
❤️تقدیم به همســــران صبور شــــهدا❤️
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
https://eitaa.com/setaregan_velayat313