السلام علیک یا اباعبدالله الحسین🌹
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نكنید
شاید از دور علمدار حسین
مشك طفلان بر دوش
زخم و خون بر اندام
میرسد تا كه از این آب روان
پر كند مشك تهی
ببرد جرعه آبی برساند به حرم
تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام...
#روزتون_حسینی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_شانزدهم 6⃣1⃣ احمـ🌹ـدآقادرسنین نوجو
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_هفدهم 7⃣1⃣
بارها شده بود ڪه احمـ🌹ـدآقا درمسجد براے ماصحبت میڪرد و بچه ها یڪے یڪے به جمع ماوارد میشدند.
ایشان با تواضع جلوے پاے همه ے این بچه ها بلند میشد و به آن ها احترام میڪرد.😊
خدا مے داند احترام و ادبے ڪه ایشان براے بچه ها قائل بودچقدر در روحیه آنها تاثیر داشت.
بچه هایے ڪه تشنه محبت بودند با یڪ مربے ارتباط داشتند ڪه اینگونه براے آنها احترام قائل بود.😇
✨✨✨
فراموش نمیڪنم،احمـ🌹ـدآقا هیچ گاه از ڪارها و اعمال عرفانے خودش حرفے نمیزد،بلڪه باادب و رفتار خود دیگران راعامل به دستورات دین میڪرد.🕊🍃
خانواده آنها نسبتا ثروتمند بود.پدرش از خارج از ڪشور براے او یڪ ڪتانے بسیار زیبا آورده بود👟.
آن موقع این چیزها اصلا نبود.احمـ🌹ـد همان شب ڪتانے را به مسجد آورد وبه من نشان داد.
مے دانست ڪه خانواده ما بضاعت مالے چندانے ندارد.براے همین اصرار داشت ڪه من آن کتانے رابردارم.❣
مےگفت؛من یڪ ڪتانے دیگر دارم.
به تمام مستحباتے ڪه میشنید عمل میڪرد؛مثلا،به یاددارم چهل روز جلوے درب خانه را آب و جارو میڪرد.😊
درخانه وقتے مے خواست بخوابد به انداختن تشڪ وداشتن تخت و... مقیدنبود.🌺🍃
با اینڪه درخانه هرچه ڪه مے خواست برایش فراهم بود.اما یڪ پتو برمے داشت و به سادگے هرچه تمام تر مے خوابید.
مدتے درچایے فروشے یڪے ازبستگان ڪارمیڪرد.☕️احتیاجے به پول نداشت اما مے دانست ڪه اهل بیت(ع)،بیڪارے رابزرگترین خطر براے جوانان معرفی ڪرده اند.
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
📌دلنوشته یی به رسم وصیت نامه📝
♦️خدایا ما با تو #پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مانده ایم✌️
♦️خدایا! های و هوی بهشت🌸 را میبینم، چه غوغایی! #حسین(ع) به پیشواز یارانش آمده است، چه صحنه ای! فرشتگان😇 ندا می دهند که 🔅همرزمان ابراهیم 🔅همراهان موسی 🔅هم دستان عیسی 🔅هم کیشان محمد 🔅هم سنگران #علی 🔅هم فکران حسین علیه السلام و 🔅هم گامان خمینی و #خامنه_ای از سنگر #کربلا آمده اند.
♦️چه شکوهی🎉
چرا ما باید همیشه #شاهد_شهادت و عروج برادری باشیم و حسرت بخوریم😞 که چرا ما از این قافله عقب مانده ایم⁉️
♦️چرا فقط ما باید زیر تابوت⚰ آشنا را بگیریم و دیگران زیر تابوت ما را نگیرند، آخر #صبر و تحمل تاکی؟😢 ماهم دوست داریم #شهید بشویم و مشمول آیه ی کریمه " ولا تحسبن الذین قتلوا... " باشیم😔
♦️ماهم دوست داریم سرمان در دامان #سرورمان حسین بن علی (ع) قرار بگیرد و دوست داریم از دست حضرتش آب بنوشیم💧 پس حال که این #سعادت در خانه ی ما را کوبیده است سراسیمه به طرفش می شتابیم🏃 و خود را از #جام_شهادت سیراب می کنیم😍 و جهان و این دنیــ🌍ـا را با تمام مظاهر #فریبنده اش ترک می کنیم و به حقیقت و ذات دنیا که همان آخرت است می رسیم💞
#شهید_احمد_مکیان
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
4_5773783557453382985.mp3
10.14M
♨️ سهمِ امام زمان"عج" در زندگی،
#آبرو و #عملِ تو چقدر است؟!
|آیا او، تو را #همراهِ خود میداند؟!
|#با شهادت امام حسین "ع"تکامل
انسانیت در #بشر ناقص مانده؟!🍁
🎤 #استاد_شجاعی
👌 #پیشنهاد_ویژه
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
پسرش مجتبی گم شد، توی حرم امام رضا(ع)...
شب تا صبح تمام حرم رو گشت
صحن ها رو یکی یکی دید، از همه خادم ها پرس وجو کرد، همه کلانتری های اطراف حرم رو سر زد اما پیدا نشد که نشد😞
دم صبح، خسته و ناامید رفت ایستاد جلوی ضریح، اشکش سرازیر شد 😭
زیر لب گفت: آقا دیگه نمی آیم…
این رو گفت و سرش رو انداخت پایین و اومد بیرون🚶، پاش رو هنوز از درب اصلی صحن بیرون نذاشته بود که چشمش افتاد به مجتبی، دست در دست مادرش،😳 می اومد سمت او….
#شهید_مجید_پازوکی ❤️
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
🔴 ماجـــــرای جالـــــب گفتوگوی #شهید_محمدخــــانی با تکفیریها
▫️یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما، سریع بیسیم را برداشتم، میخواستم بد و بیراه بگم.
▪️عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
▫️گفتم پس چی بگم به اینا؟!
▪️گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما میزنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
🔻سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
▪️گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
▪️ما همون هایی هستیم که آمریکاییها رو از عراق بیرون کردیم.
▪️ما لشکری هستیم از لشکر رسولالله و هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمونها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
🔻بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند؛ میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساختهاند.»
📚کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
#شهید_محمدحسین_محمدخـانی
#یادش_با_ذکر_صلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313