💠حجت الاسلام پناهيان در تحليل #وصيتنامه شهید🌷 به دو نكته #شاخص وصيت اين جوان ۲۳ ساله اشاره كردند:
⚀اول اينكه #حسين تاكيد داشته در #شهادتش هيچ نهاد و ارگاني را مقصر ندانيم❌ و اين يعني او صرفا براي ايران🇮🇷 و #مردمش و جمهوريت و اسلاميت ايران به دستور #ولايت رفته است.
⚁دوم اينكه مي نويسد✍ در شرايط بد اجتماعي واقتصادي نيز #رهبر_عزيزمان را تنها نگذاريد👤 كه اين نشان دهنده #دلواپسي شهيد براي ولايت، مردم و انقلابش است.
#شهید_حسین_معزغلامی
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
💠 تدارکات و پشتیبانی گردان 🔻همکار شهید 🌷حسین 22 ساله از خیلی از بچه های گردان کم سن و سال تر بود
#خاطرات_شهدا 🌷
💠رفتم که سر مچشو بگیرم
🔰از صبــ☀️ـح می رفت تو #انبار تا بعد از ظهر😕 یه روز گفتم برم بهش سر بزنم. (با خودم گفتم شاید #حسین می ره اونجا می خوابه). خواستم برم سر مچشو بگیرم😁 رفتم داخل انبار. انتظار داشتم #کولر_گازی داشته باشه.
🔰وارد که شدم خفه شدم😨 گرما و #شرجی_هوا یه حالت کوره♨️ مانند درست کرده بود. واقعا یه لحظه هم #تحملش سخت بود. (توی گرمای 60-70 درجه ای اهواز)
🔰واقعا باورش برام #سخت_بود که حسین هر روز میاد اینجا و تو این شرایط #کار می کنه. نگاش کردم😟 با یه زیرپوش ایستاده بود. سر تا پا خیس #عرق؛ داشت مداحی🎤 می خوند و مشغول مرتب کردن #انبار بود.
🔰با عصبانیت بهش گفتم😠 یه ساله اینجا #مرتب نشده⁉️ بیا بریم الانه که #فشارت بیفته ها. گفت: داداش این وسایل مال #بیت_الماله و من طبق وظیفه ای که دارم #مسئولم اینجا رو مرتب کنم👌گفتم: نمیشه، همین الان بیا بریم تا نیفتادی رو دستمون.
🔰هر چی اصرار کردم نتونستم🚫 #راضیش کنم که بیاد و بریم. میدونستم هر چی بگم دیگه فایده ای نداره❌ از قدیم گفتن #نرود میخ آهنین در سنگ.
این #رفیق ما مرغش یک پا داره اگه بخواد کاری رو انجام بده، حتما انجامش می ده✅ آخر سری هم گفت اگه می خوای #بمون و کمک کن اگه نمی خوای هم لطفا غر نزن☺️ بزار من کارمو انجام بدم.
🔰خواستم #کمکش کنم، یکمی هم موندم و خودمو مشغول کردم ⚡️ولی راسستش #نفسم بالا نمی اومد. بلند داد زدم🗣 حسین! داداش من دارم می رم خونه🏘 الان سرویس می ره و من #جا_میمونم. با خنده گفت: از اولم می دونستم از تو آبی گرم نمی شه😄 #خندیدم و از انبار زدم بیرون.
🔰رفتم خونه ساعت 2 عصر🕑 شده بود. خیلی خسته😪 بودم. گرفتم #خوابیدم و تا ساعت 6 خواب بودم. وقتی بیدار شدم #اولین کارم این بود که به حسین زنگ بزنم☎️ و حالش رو بپرسم. گوشی رو برداشت و سریع گفت من الان #سرم_شلوغه بعدا زنگ می زنم. گفتم کجایی مگه⁉️ گفت کار #انبار هنوز تموم نشده.
🔰گفتم مسلمون تو این هوای #گرم و شرجی♨️ تو هنوز تو انباری؟! آخه #اخلاص هم حدی داره. بیخیال بابا
بخدا اگه همین الان نری #آسایشگاه، زنگ می زنم📞 به #فرمانده و می گم که این پسر دیوونه شده.
🔰(راستش #نقطه_ضعفش همین بود نمی خواست کسی از کارایی که می کنه مطلع بشه❌) تا اینو شنید سریع گفت #باشه. ولی من راضی نشدم✘ تا ازش #قول نگرفتم گوشی رو قطع نکردم📵
راوی: همکار شهید
#شهید_حسین_ولایتی_فر
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
♦️هر دو «سردارزاده» بودند و هم دانشگاهی. درسشون که تموم شد، شدند #همکار دست تقدیر #همرزمشون هم کرد👥 در جبهههای سوریه، برای دفاع از حریم اهل بیت.
♦️آخه هر دو، عاشق❤️ سینه چاک #امام_حسین بودند. ↼یکیشون شد؛ #فرمانده تیپ سیدالشهدا ↼یکیشونم #تخریبچی تیپ سیدالشهدا✅
♦️القصه؛ #تخریبچی زودتر شهید شد🕊 اونم چه #شهیدی...! فرمانده هرچی که تو روضهها خونده و شنیده بود حالا به چشم میدید😔 یه پتو آورد و شروع کرد به #جمع_کردن گلی که پرپر شده🌷 بود.
♦️تخریبچی شو تو بغل گرفت💞 و گفت: ای بیمعرفت! #رفتی و منو با خودت نبردی؟ اما تخریبچی بیمعرفت نبود. سه روز🗓 بعد اومد سراغ فرمانده. دستش رو گرفت و #باهم پرکشیدند🕊 تا خود خدا. همونجایی که #حسین(ع) ساکن بود.
♦️خلاصه قصه شون هم شد:
⇜عشــ💖ـقِ سیدالشهدا
⇜ #تیپ سیدالشهدا
⇜محضر #سیدالشهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
(حاج عمار) فرمانده تیپ سیدالشهدا
#شهید_روح_الله_قربانی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
📌دلنوشته یی به رسم وصیت نامه📝
♦️خدایا ما با تو #پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مانده ایم✌️
♦️خدایا! های و هوی بهشت🌸 را میبینم، چه غوغایی! #حسین(ع) به پیشواز یارانش آمده است، چه صحنه ای! فرشتگان😇 ندا می دهند که 🔅همرزمان ابراهیم 🔅همراهان موسی 🔅هم دستان عیسی 🔅هم کیشان محمد 🔅هم سنگران #علی 🔅هم فکران حسین علیه السلام و 🔅هم گامان خمینی و #خامنه_ای از سنگر #کربلا آمده اند.
♦️چه شکوهی🎉
چرا ما باید همیشه #شاهد_شهادت و عروج برادری باشیم و حسرت بخوریم😞 که چرا ما از این قافله عقب مانده ایم⁉️
♦️چرا فقط ما باید زیر تابوت⚰ آشنا را بگیریم و دیگران زیر تابوت ما را نگیرند، آخر #صبر و تحمل تاکی؟😢 ماهم دوست داریم #شهید بشویم و مشمول آیه ی کریمه " ولا تحسبن الذین قتلوا... " باشیم😔
♦️ماهم دوست داریم سرمان در دامان #سرورمان حسین بن علی (ع) قرار بگیرد و دوست داریم از دست حضرتش آب بنوشیم💧 پس حال که این #سعادت در خانه ی ما را کوبیده است سراسیمه به طرفش می شتابیم🏃 و خود را از #جام_شهادت سیراب می کنیم😍 و جهان و این دنیــ🌍ـا را با تمام مظاهر #فریبنده اش ترک می کنیم و به حقیقت و ذات دنیا که همان آخرت است می رسیم💞
#شهید_احمد_مکیان
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
گفتی سپیده دم چہ دل انگیز و دلرباست ، گفتم تبسم تو بسی دلرباتر است ؛ گفتی چہ دلگشاست افق در طلوع ص
محمد دلاورانه می جنگید بچه ها را سازمان می داد و دوباره مشغول شلیک💥 می شد؛ انگار سال هاست #تجربه جنگ دارد. نزدیک دو ساعت از آغاز حمله گذشته بود و #فشنگ های ما رو به اتمام بود. #حمید کنار من تیر به پایش خورد⚡️ و زمین گیر شد.
محمد با یک فاصله از ما در انتهای خاکریز و #خطرناکترین جا نشسته بود. گهگاهی بلند می شد و به طرف داعشی ها👹 شلیک می کرد. مدام تصویر #اسارت و برده شدن سرهایمان را می دیدم. در اوج ناامیدی😞 رو به محمد فریاد زدم :« #حسین می گوید جناح راست با شما. جناح راست با شما.» به حالت سجده درآمده بود تا حرف هایم را بشنود👂
فریاد زد:«خیالت راحت. به حسین بگو تا آخرین گلوله #می_جنگم و اگر تیرهایم تمام شد، باز هم از جایم تکان نمی خوردم🚷» این را گفت و اسلحه را برای شلیک💥 دوباره آماده کرد. روی زانو ایستاد، تمرکز کرد و قبل از اینکه تیری بزند #نقش_زمین شد..
#شهید_محمد_تاجبخش
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
1_16489535.mp3
13.27M
#مداحی
خجالت میکشم #حسیـــن
🎤 #شهید_حسین_معزغلامی
{ ... دلم گرفته از همه ...
دنیا برام جهنمه ...💔 }
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💠بامرام ترین آدم
🌴یادم هست، تو دوره #آموزشی بعد شامگاه همه خسته و کوفته اومدیم سمت آسایشگاه. بعد از اون همه تمرینات سخت😪 تازه باید مثل بچه آدم می رفتیم و پوتین هامون👞👞 را #واکس می زدیم
🌴ما نای #ایستادن رو به رو پاهامون رو هم نداشتیم❌ واکسن زدن که جای خودش رو داشت تو اون حالت که منتهای آمال ما این بود که بچسبیم به زمین و #استراحت و ....
🌴 #حسین پوتین همه بچهها را برد و واکسن زد👞 و اومد نشست روبرویمان👥 آن لحظه احساس کردم #بامرام_ترین آدم روی زمین نشسته روبروی من😍
راوی: حسین کاید خورده
سال ۱۳۹۵ دوره آموزشی تبریز
#شهید_حسین_ولایتی_فر
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 دل گویه های شهید بزرگوار مدافع حرم، #مرتضی_عطایی🌹
با تلویزیون اینترنتی نصر تی وی
ما را هم #حسین، گدایی حساب کن 😔
آخر کجا رود به جز این در، گدای تو...😭
#شهید_عرفه
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔸دَه ماه بود ازش خبرى نداشتیم❌مادرش مىگفت: خرازى! پاشو برو ببین چى شد این بچّه؟ #زنده است؟ مرده است⁉️
🔹مىگفتم: #کجا برم دنبالش آخه؟ کار و زندگى دارم خانم. #جبهه که یه وجب دو وجب نیست. از کجا پیداش کنم؟"
🔸رفته بودم #نماز_جمعه. حاج آقا آخر خطبهها گفت #حسین_خرازى رو دعا کنید🙏 اومدم خونه. به مادرش گفتم. پرسید: #حسین ما رو مىگفت؟ گفتم: "چى شده که امام جمعه هم مىشناسدش⁉️
💥نمىدونستیم #فرمانده لشکر اصفهان است!
#شهید_حسین_خرازی
#سالروز_ولادت🌸
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🏴روحالله بعد از #تاسوعا و #عاشورا #لباس_مشکی اش رو در نمیآورد.
🏴حالت عزایش را هم حفظ میکرد.
🏴همیشه میگفت: تازه بعد از عاشورا، مصیبت های حضرت زینب (سلاماللهعلیها) شروع میشه...عزاداری اصلی الآنه...
🌹 #محرم #حسین
🌹 #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
🌹 #شهید_روحالله_قربانی
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
·|دَر رَهِ حَــق|·
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
#حاج_آقا_پناهیان
#شُهَدا_گاهی_نِگاهی
#تفڪر
https://eitaa.com/setaregan_velayat313