1_43879086.mp3
1.68M
🎵 #شور👌 | #مدافعان_حرم
🌾دسته دسته میرَن رهروانِ #زینب
🌾عَلَم رسیده به #مدافعان زینب❤️
🎤🎤 #حاج_محمود_کریمی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#پنجشنبه است و من دوباره غمی سنگین😔 را احساس میکنم و #بغضی عجیب در گلویم میپیچد
اما به عشق❤️ دوباره دیدن عکست که با آن #خنده زیبا همیشه بر لب داشتی بسوی تو روانه میشوم.
پنجشنبه است و من دوباره #اناانزلنا را از برای #تو زمزمه میکنم🌷
#پنجشنبه_های_دلتنگی💔
#شهید_عبدالله_باقری
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔰انگار همین دیروز بود که #پوتین های همرزمان و دوستان👥 آقامحمدتقی رو جفت کرده بودیم و با همه دلتنگیمان💔 جای پوتین های خالی #محمدتقی، شاخه گلی🌷 گذاشته بودیم و این تصویر غمناک را ثبت کردیم📸
🔰اسفندماه 95 بود که اعضاء #صابرین و دوستان آقامحمدتقی چند روز قبل سال نو، به منزل پدر🏡 آمدند تا تسلای دل❤️ خانواده ش باشند
🔰بعد از #شهادت_شهید_علیجانی، وقتی داشتیم تصویر🎞 پوتین ها روبرای #چندمین بار، نگاه می کردیم، #نوشته داخل یکی از پوتین ها توجه مان را جلب کرد
🔰درست کنار #جای_خالی کفشهای👞 آقامحمدتقی، اسم #میثم_علیجانی رو دیدیم، #جانباز مدافع حرمی که عاقبت به خیر شد و در دفاع از حریم وطن به دوستان شهیدش🌷 پیوست
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_میثم_علیجانی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
همیشه باهاش شـوخی میکردم و میگفتم اگه شربت شهادت آوردن نخـوریابریز دور😬
یادمه یه باربهم گفت اینجـا شربت شهادت پیدانمیشه چیکارکنم؟😕
بهش گفتـم کاری نداره که خودت درست کن بده بقیه هم بخورند😁 خندید وگفت این طوری خودم شهید نمیشم که بقیه شهید میشن😐شربت شهادت یه جورایی رمز بیـݧ من وآقاابوالفضل بود
یه بـار دیدم تو تلگرام یه پیام از یه مخاطب اومد که مـن نمیشناختم. متنش این بود ملازم مدافع هستـم اگه کاری داشتی به این خط پیام بده هنـوز هم شربـت نخـوردم😅
راوی همسر شهید ابوالفضل راه چمنی🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#همسران_زینبی👌
❣همسرم عزیزم، با اینکه تازه از #ماموریت تقریبا یک ماهه جنوب برگشته بودم و بعد از 4 شب ساعت 10 شب مطلع شدم باید به #سوریه عازم شوم و این موضوع را به شما گفتم، شما #لحظه ای درنگ نکردی
❣و فرزند در راهمان هم #مانع رفتن من نشد و با روی گشاده از رفتن من برای #دفاع از حرم حضرت زینب (س) استقبال کردی. این هم آزمون دیگری بود که باز هم شما #سربلند ازآن بیرون آمدی.
❣همسر عزیزم مطالبی که عرض کردم گوشه ای از #دریای خوبیها و عشق و محبت شما بود.
❣الان که دارم این #وصیتنامه را می نویسم خیلی #دلتنگ شدم و گریه امانم نمیدهد، بنده لایق شهادت نیستم اما اگر خداوند متعال به این کمترین عنایتی بکند و مرگ مارا #شهادت در راهش رقم بزند آنرا #مدیون تو هستم. وعده ما ان شاءالله در محضر بی بی زینب (س) .
#شهید_محمد_بلباسی
#شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#سند_شهادتم_امضا_شده....
🌺به محسن گفتم: تصمیمت واسه رفتن جدیه؟؟؟ با اطمینان گفت: آره.
با اون #لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت: مطمئن باش من شهید میشم
🌺منم گفتم: هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست. دوباره گفت: خودم #خواب دیدم و میدونم سند شهادتم امضاء شده...
🌺عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش #آگاه بود...
#شھید_محسن_قوطاسلو 🌷
#اولین_شهید_مدافع_حرم_ارتش
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#عاشقانه_شهدا❤️
🌸بعد از هیئت رایه العباس، با لیوان #چای روی سکوی وسط خیابان #منتظرم میایستاد.
🌸وقتی چای و قند را به من تعارف میکرد، حتی بچه مذهبیها هم #نگاه میکردند.
🌸چند دفعه دیدم خانمهای مسنتر #تشویقش کردند وبعضیهایشان به شوهرشان میگفتند: حاج آقا یاد بگیر! از تو کوچیک تره!
🌸ابراز #محبت های این چنینی و میکرد و نظر بقیه هم برایش مهم نبود.
حتی میگفت: دیگران باید این کارا رو یاد بگیرن!
🌸ولی خیلی بدش میآمد از زن و مرد هایی که در خیابان دست در دست هم راه میروند.
میگفت:مگه اینا خونه و زندگی ندارن؟
اعتقادش این بود که با خط کش #اسلام کار کن
📚قصه دلبری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#ای_شهید! ما مشقِ غمِ عشق تو💖 را خوش #ننوشتیم اما #تو بکش خط به #شرمندگی همه ی ما😔 #شهید_سیدسجاد
#خاطرات_شهدا 🌷
💠روایتی از رشادت مدافع حرم #شهیدسیدسجاد_خلیلی در عقب آوردن جنازه #شهید_بواس از زبان یکی از همرزمانشان
🔰من با موتور🏍 راه افتادم . وسط راه، با خمپاره بارانی💥 که بر سرمان می ریختند، زمین خوردم و #پایم آسیب دید😣 تویوتا نگه داشت. #سیدسجاد پرید پایین و #چفیه اش را به پایم بست.
🔰بعد هم خودش پرید عقب #تویوتا و جایش را جلوی ماشین🚙 به من داد. با رسیدن به خط، سیدسجاد، پیشقدم شد و جلو رفت. بواس و برادری از لشکر #فاطمیون شهید🌷 شده بودند.
🔰دشمن با تانک و #نفربر لحظه به لحظه جلوتر می آمد. دقیقه ای نبود که چند خمپاره💥 کنار دستمان نخورد. سید سجاد رفت و #بواس و برادر افغانی را روی پتو گذاشتند و به عقب منتقل کردند🚑
🔰اگر سید سجاد این کار را نمی کرد، جنازه ی⚰ این #دونفر هم مانند دیگر جنازه هایی که در دست تکفیری ها👹 ماند، هرگز به میهن باز نمی گشت❌
📚بخش کوتاهی از کتاب/از حاج ابراهیم تا خانطومان
#سبکبالان_خرامیدند_و_رفتند
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💟همیشه برایم مثل یک #استاد بود، از زندگی #شهدا صحبت میکرد.
خصوصیات آنان، نحوه زندگی وشهادتشان...
هر وقت سوالی در مورد شهدا داشتم سریع برایش میفرستادم و #جواب میداد...
خودش را #وقف آنان کرده بود؛ حسن آقا همه چیزش حساب شده بود...
#شهید_حسن_عشوری🌷
#اولین_شهید_وزارت_اطلاعات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔴 بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 بازگشت پیکر شهید مدافع حرم شهید احمد جلالی نسب .
🌷پیکر مطهر «ابو زینب» سوریه، شهید احمد جلالی نسب پس از دو سال مفقودالاثری در تدمر (پالمیرا)؛ فردا ٢٤ فرودین ماه وارد تهران میشود و فردای آن روز یکشنبه در قم تشییع و در گلزار امامزاده علی بن جعفر(ع) به خاک سپرده میشود.
▪️هنیألک الشهادة
🔸رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به #جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، #مسئولیت هم نسبت به شما بیشتر شد. این را فهمیدم که در نظام الهی✨ رفتار در قبال شما، همان رفتار در قبال #امام_زمان(ع) است
🔹و این را فهمیدم که مجوز #شفاعت اهل بیت (ع) نسبت به من، در رضایت شما است👌 آقاجان! اگر رضایت شما نباشد⛔️ #خدا و امام زمان (ع) هم از من راضی نیستند. میدانم که سرباز خوبی برای شما نبودم😔 اما سعی داشتم که هم خود و هم #خانواده ام نسبت به اوامر شما مطیع باشند.
🔸از آن روزی که شنیدم رضایت شما بر آن است که #سوریه نباید سقوط کند❌ خواستم من هم سهمی برای اجرای این فرمان داشته باشم و حال که توفیق #جهاد در این عرصه قسمتم شده است، خدا را شاکر هستم و از خدا میخواهم که در این عرصه مؤثر و مفید باشم👌
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
سلام✋ خدمت همراهان همیشگی کانال
از امروز قراره ان شاءالله
با رمان📖 عاشقانه❣ #نیمه_پنهان_ماه
خاطرات #شهید_مهدی_زین_الدین
در خدمتتون باشیم🙂
امیدوارم که بتونیم با درس گرفتن از #سیره_شهدا، سبک زندگی شهدایی🌷 رو در #عمل پیاده سازیم و رهرو راهشون باشیم👌
#التماس_دعا
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین
↶ #نیمه_پنهان_ماه↷
#قسمت_اول1⃣
🍃شهيد «مهدي زين الدين» در سال 1338 ه.ش در خانوادهاي مذهبي و متدين در تهران ديده به جهان گشود.
🍃 چون پدرش از مبازران سیاسی دوران طاغوت بود به شهرهای مختلفی تبعید میشدند.
مادر شهید زینالدین درباره دوران تحصیل او میگوید: در پنج سالگی از تهران به خرمآباد مهاجرت کردیم، در آنجا آقا مهدی را در کودکستانی که مسئولیت آن را یک فرد مذهبی برعهده داشت، ثبت نام کردیم و مهدی سالهای ابتدایی را در مدرسهای در همان شهر با موفقیت گذراند.
🍃 مهدی به دلیل نبوغ فوقالعاده که داشت پایههای تحصیلی دوره ابتدایی را به صورت متفرقه هم میخواند و با نمره خوبی قبول میشد.
🍃 زمان نوجوانی شهید زین الدین مصادف شده بود با آغاز دوران تبعید آیت الله مدنی به خرم آباد که مهدی در آن زمان از محضر این معلم اخلاق بهرهمند و راه رسم مبارزه با رژیم ستم شاهی را آموخت و روح تشنه خود را با نصايح ارزنده و هدايتگر آن شهيد بزرگوار سيراب مينمود.
🍃 اتفاق دیگری که در طی سالهای نوجوانی شهید زین الدین در خرم آباد رخ داد، اخراج او از مدرسه به دلیل عدم ثبت نام در حزب رستاخیز بود و او مجبور شد به دلیل اینکه دبیرستان دیگری در رشته ریاضی در خرم آباد وجود نداشت تغییر رشته دهد و در رشته تجربی درس بخواند.
🍃 شهید زین الدین بعد از آنکه دیپلم تجربی را گرفت در کنکور سراسری 56 شرکت کرد و توانست رتبه چهارم رشته پزشکی دانشگاه شیراز را به دست آورد.
🍃اين امر مصادف با تبعيد پدرش به جرم حمايت از امام خميني(ره) از خرمآباد به سقز و موجب انصراف از ادامه تحصيل و ورود جديتر ايشان در سنگر مبارزه پدرش شد.
مهدی زین الدین از ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدرش مشغول به کار شد، او درباره علت انصراف از دانشگاه گفته بود: مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم میخواهد سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمیگذارم این سنگر مبارزه خالی بماند.
🍃 مهدی به دنبال اعتصاب عمومی مردم و تعطیلی مغازهها، مغازه پدرش را تعطیل کرد و برای ادامه تحصیل در یکی از دانشگاههای فرانسه با آنها مکاتبه کرد و بعد از مدتی قبولی پذیرش یکی از دانشگاههای پاریس به دستش رسید.
🍃مهدی وقتی نظر امام خمینی(ره) را در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج جویا شد که امام به جوانان ایرانی توصیه کرد، به ایران برگردید زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است، از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل انصراف داد.
🍃 پس از مدتی پدر شهید زینالدین از سقز به اقلید فارس تبعید شد. این ایام که مصادف با جریانات انقلاب اسلامی بود، پدر با استفاده از فرصت پیشآمده، مخفیانه محل زندگی را به قم انتقال داد. مهدی نیز همراه سایراعضای خانواده، در آبان 57 از خرم آباد به قم آمد و در هدایت مبارزات مردمی نقش موثرتری را عهدهدار شد.
🍃 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که جذب نهاد مقدس جهادسازندگی شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، به این نهاد مقدس پیوست. ابتدا در قسمت پذیرش و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظیفه کرد.
🍃 با آغاز تهاجم دشمن بعثی به مرزهای میهن اسلامی، شهید زینالدین بیدرنگ پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامی، به همراه یک گروه صدنفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بیامان علیه کفار بعثی پرداخت.
🍃پس از مدتی مسئول شناسایی یگانهای رزمی شد. و بعد از آن نیز مسئول اطلاعات – عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد گردید.
🍃 شهید زینالدین در عملیات بیتالمقدس مسئولیت اطلاعات – عملیات قرارگاه نصر را برعهده داشت و بخاطر لیاقت، ایمان، خلوص، استعداد رزمی و شجاعت فراوان، در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علیبن ابیطالب(ع) - که بعدها به لشکر تبدیل شد – انتخاب گردید.
🍃 در آبان سال 1363 شهید زینالدین به همراه برادرش مجید (که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشکر علیبن ابیطالب(ع) بود) در حین شناسایی منطقه عملیاتی شربت شهادت نوشید و روح بلندش را از این جسم خاکی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند.
📝راوے: همسر شهید
#ادامه_دارد....✒️
https://eitaa.com/setaregan_velayat313