ستاره شو7💫
╭┅──────┅╮ ࿐༅📚༅࿐#احکام روزه 👨🧕 ❄️⃢ ☃🌟@setaresho7 ⇧اینجا،#ستــ
الان زمستانه روزها مناسب برای قضا روزه هایی که نتونستیم بگیریم ✌️
⏰╲\╭┓
╭🌺🍂🍃#روانشناسی_تایم💭🧠👨⚕️
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚
#تمرین 🐳
•امپاتی (empathy) چیست؟
امپاتی به معنی خود را به جای دیگران قرار دادن است.
مادری کودکش را به گردش می برد. او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند. مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد، تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند، و در این شلوغی چیز دیگری نمی بیند. از این پایین دنیا خیلی خسته کننده است.
هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند، ارتباطهای صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت. پژوهشگران معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود، حل و فصل کند.
اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید ، آیا چنین والدینی را دوست دارید؟
خودتان را جای پدر و مادر، همسر، معلم، شاگرد، فروشنده، خریدار و یا دوستتان بگذارید.
آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟
┗━━━━━━━━🌺━
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
985.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بخندیم
عجب گلی 😂
خوشحالترین آدم روی زمین دروازه بان بود تو اون لحظه😄🤣🤣
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
تصور کن خدا
درگوشِلحظههایَتمیگوید
فإنی قَریب
مَنپیشتم
زندگےڪن
#دلانه
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
#بازی
«بالهای تاریک (قسمت دوم)» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.lexipgames.darkwings2&ref=share
یک بازی در سبک اشاره و کلیک با معماها و ماجرایی بسیار مرموز😎
👨🧕
❄️⃢ ☃🌟@setaresho7
⇧اینجا،#ستـــــــاره شو
ستاره شو7💫
تُویۍبهانہےآنابرهاڪہمۍگریند
بیاڪہصافشوداینهـواےبارانۍ..!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ستاره شو7💫
سلام به همه از، یه روز برفی 😍❄️☃ شهر شما چطوره؟ کیا ادم برفی ساختن ⛄️
روز برفی ستاره های کانالمون
دلتون گرم
شبتون بخیر 🌹
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_سی_و_شش سیمرغ با بالهای بزرگ و زیبایش سر محمدجواد را نوازش کرد ☺️و جواب داد: باید قبل ا
#رمان
#قسمت_سی_و_هفت
🕊 برهان لبخندی زد و با پنجه هایش محمدجواد را از روی زمین بلند کرد.
محمد جواد برای سیمرغ دستی تکان داد. 👋تازه از زمین فاصله گرفته بودند، محمدجواد هنوز میترسید😦 با چشمانی نیمه باز به اطراف نگاه میکرد و چیزی رو که سیمرغ بهش یاد داده بود زیر لب تکرار میکرد.
آنها از روی رودخانه و آبشار گذشتند. نسیم خنکی صورت محمدجواد را نوازش میکرد.
دلش آرام شده بود 😊.
برهان گفت: رسیدیم. برای فرود آماده باش.
محمدجواد کوله🎒 و تفنگش 🔫را محکم نگه داشت.
🕊برهان او را از لا به لای درختان 🌳عبور داد و آرام روی زمین گذاشت.
محمدجواد نگاهی به اطراف انداخت.
همه جا پر از درختان کهنسال و بزرگی🌳🌴 بود که شاخههایشان در هم فرو رفته بودند. انگار داشتند برای هم قصه تعریف میکردند.
محمد جواد پرسید: «چشمه
کجاست؟»🤔
🕊برهان به طرف یکی از درختها رفت و با بالهایش آن را لمس کرد.
لحظاتی بعد شاخههای در هم رفته از لابه لای هم در آمدند و پشت آنها چشمه ی کوچکی ظاهر شد.😮
آب چشمه مثل شیر سفید بود.🥛 برهان گفت: اسم این چشمه، چشمه ی شراب طهوره.
طهور یعنی پاک کنندهی بدیها.
آب این چشمه هم پاکه و هم پاک کننده👌 هرکسی اجازه نداره از این آب بخوره فقط کسانی که اجازه دارن از اون بنوشن میتونن اون رو پیدا کنن. از این آب به نام خدا بنوش تا دلت پاک بشه و به خدا نزدیکتربشی...
ادامه دارد.....
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7