eitaa logo
ستاره شو7💫
759 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
50 فایل
یه ستاره💫 کاشتم واسه تو روشن و زیبا یه ستاره تو دلم💖 جا گذاشتم رنگ فردا... ارتباط با موسسه هفت آسمان @haftaaseman ارتباط با ادمین: @admin7aaseman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
روش صحیح کمک گرفتن از مردها در امر خانه تکانی: 👩 : عزیزم این مبل و باید عوض کنیم. لکه هاش پاک نمیشه. خیلی کثیفه!!!😏 👨: کی میگه لکه هاش پاک نمیشه ! برو یه دستمال و شامپو بیار خودم تمیزش میکنم😁 🤣 👨🧕 ❄️⃢ ☃🌟@setaresho7 ⇧اینجا، شو
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
به همه گفته‌ام که دوستم داری بیا و مقابلِ آنها مرا خراب نکن... 👨🧕 ❄️⃢ ☃🌟@setaresho7 ⇧اینجا، شو
@Maddahionlin4_5793906329638668300.mp3
زمان: حجم: 6.6M
هستم سرباز تو نذر تو جان من💚 👨🧕 ❄️⃢ ☃🌟@setaresho7 ⇧اینجا، شو
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_پنجاه_و_هفت برهان رو به اهالی یاغ قرآن کرد و گفت: مقصد بعدی ما دریای سکونه. دریایی ارام
مسیر رودخانه مسیر زیبایی بود. سرسبزی چشم نواز اطراف رودخانه با موسیقی دلنشین آب، آرامش عجیبی به محمدجواد میداد. او خودش را به برهان رساند. دوست داشت راز استوانه را از او بپرسد اما شرایط مناسب نمیشد.😢 برای شروع صحبت گفت: من چرا خوابم نمیاد؟ فک کنم بیش از یک روزه که بیدارم.. 🧐 برهان در همان حال که به این سو و آن‌سو می‌پرید جواب داد: گفته بودم که ما از محدوده زمان زمین خارج شدیم. تو در زمین به خواب احتیاج داشتی نه اینجا که قسمتی از بهشته. محمد جواد کم و بیش از حرفهای برهان سر در می آورد. موضوع زمان و خواب هنوز برایش مبهم بود که برهان به هوا پرید و چرخی زد و گفت: دوستان من! رسیدیم 😊 محمدجواد به روبه رویش نگاه کرد تا چشم کار می‌کرد آبی دریا ادامه داشت... چقدر زیبا بود 😌 آن قدر دریا ساکن و آرام بود که تصویر آنچه در آسمان بود در دریا دیده می شد. برهان به اطرافش نگاه کرد.🙄 بالش را در آب فرو برد و چیزی زیر لب خواند. ناگهان ۲۸ ماهی با رنگ‌هایی زیبا سر از آب بیرون آوردند. یکی از ماهی‌ها با بدنی سبز و باله‌ی زرد جلو آمد و به ساحل نزدیک شد. به اهالی باغ قرآن نگاه کرد و گفت سلام دوستان عزیزم🤗 به دریای سکون خوش آمدید. من نگهبان دریای سکون هستم و از دیدار مجدد شما خوشحالم. نگاهش به محمدجواد افتاد و ادامه داد: از دیدن شما هم خوشحالم آقای محمد جواد😊 محمد جواد به او سلام کرد و جواب سلامی در سرتاسر دریا طنین اندداز شد... ادامه دارد..... ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 👨🧕 🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا