eitaa logo
ستاره شو7💫
759 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2هزار ویدیو
50 فایل
یه ستاره💫 کاشتم واسه تو روشن و زیبا یه ستاره تو دلم💖 جا گذاشتم رنگ فردا... ارتباط با موسسه هفت آسمان @haftaaseman ارتباط با ادمین: @admin7aaseman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان گلم روزتون بخیر این هفته در مورد ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر هست 😍 دخترخانم های کانالمون برامون بگن چه موفقیت هایی تا حالا داشتن؟ در چه عرصه ای؟ برامون بفرستین اگر قرار باشه قهرمان بشین در چه فن و رشته و زمینه ای علاقه مندی بدرخشی؟ از دختران موفق چه کسی رو میشناسی؟ اگر مادر بودی دوست داشتی چطوری به دخترت تبریک بگی؟ خاطره خودتون را از روز دختر و کادو گرفتن برامون بگین 😍 اقا پسرها هم بگن خواهر دارن؟ چطور خواهرشون را غافلگیر کردند؟ اگر خواهر ندارن بگن یک خواهر خوب چه ویژگی هایی داره ᘜ⋆⃟݊🌱•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂🙋‍♀
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭─━─━─• · · · | 📱 . . ᘜ⋆⃟݊🌱•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂🙋‍♀
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند... ᘜ⋆⃟݊🌱•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂🙋‍♀
توصیه های سر جلسه امتحان 📝:  - 1 دستور العمل ها را با دقت بخوانید و اگر دستورات شفاهی است ، با توجه  و کامل به آن گوش دهید و همان کاری را که از شما می‌خواهند انجام دهید.  -2 متن سوالات ورقه ی امتحانی را چند بار با دقت کامل بخوانید.  -3 بعد از خواندن سوال کمی مکث کنید و ببینید طراح سوال چه چیزی از شما خواسته است.  -4 توجه داشته باشید که خوب فهمیدن سوال همیشه ما را در رسیدن به نصف جواب یاری می دهد .✅  - 5 به ذهن خود مراجعه کنید و ببینید چه مطالبی در مورد سوال  مطرح شده می دانید ، آنهایی را که به پاسخ سوال مربوط می شوند را در روقه بنویسید.  -6 در موقع نوشتن پاسخ سوالات اول: خوانا بنویسید و به سراغ جزئیات بی اهمیت نروید ، چرا که در پاسخ دهی احتمال خارج شدن از مسیر اصلی زیاد است و باید پاسخ شما در راستای سوال باشد.  -7 اکثر دانش آموزان وقت زیادی را صرف پاسخ به سوالات ابتدایی می کنند و در پاسخ به سوالات بعدی با مشکل کمبود وقت مواجه می شوند ، پس لازم است که شما وقت خود را تنظیم نمایید. 8 - از سوالات آسان و ساده شروع کنید و مطمئن باشید که علاوه بر کاهش اضطراب امتحان ، موتور ذهن شما گرم شده و به راحتی می توانید به تمامی سوالات پاسخ دهید.  -9 به نمره ی هر سوال دقت کنید ، اگر وقتتان رو به پایان است ، ابتدا به  سوالاتی پاسخ دهید که نمره ی بیشتری دارد.  - 10 در مورد سؤالات تستی ، اگر نمره منفی داشته باشند، حدس زدن کار عاقلانه‌ای نیست.  - 11 اگر زودتر از زمان تعیین شده سؤالات را پاسخ دادید، عجله نکنید و  مجددا مروری داشته باشید.  - 12 عجله ای برای خروج از جلسه ی امتحان نداشته باشید ᘜ⋆⃟݊🌱•✿❅⊰'••'•'━━━•─ @setaresho7 اینجا ستاره شو ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━•'••'•⊱❅✿•ᘜ⋆⃟݊🙋‍♂🙋‍♀
ستاره شو7💫
#چالش حرف های درگوشی من و خدا 💞 دوستای گلم برامون بفرسین از دلگویه هاتون با خدا چه وقتایی با خدا ح
دوستان عزیزی که حرفای درگوشی شون را با خدا زدند دمتون گرم خیلی قشنگ بود دوستای گلم مبینا گردفروشانی علی احمدی مریم جانثاری فاطمه زهرا احمدی حدیثه قدیری ┗━━━━━━━━🌺━
ستاره شو7💫
دوستان عزیزی که حرفای درگوشی شون را با خدا زدند دمتون گرم خیلی قشنگ بود دوستای گلم مبینا گردفروشا
سلام خسته نباشید🌹 من بعضی از حرف هام خصوصی با خدای مهربان وبه کسی نمی توانم بگم چند وقت پیش امتحان علوم داشتم وارزو داشتم نمرم خیلی خوب بشه درس علوم را خوب خوندم وشب با خدا خیلی درد ودل کردم خدارا شکر امتحان علومم را خیلی خوب دادم.
من کلاس هفتم هستم . ما در مدرسه مان یک معلم داریم به فامیل عزیزی . این معلم همه را از خودش رانده و همه ازش بدشان می آید منم ازش خوشم نمیاد . این معلم برای اینکه بچه ها را تشویق کنه بهشون یک برچسب میده و هر برچسب حکم ۰/۲۵ را داره و همه به دنبال این برچسب ها هستند . من هیچ برچسبی ازش نگرفته بودم چون فقط به دانش آموزان تیز هوش می داد برای همین ازش ناراحت بودم تا روزی که .. یک روز صبح برای نماز صبح که بیدار شدم و نمازم را خوندم بعدش از خدا خواستم که خانم عزیزی امروز تمام برچسب هاش را به من بده و من بتونم مثل بقیه برچسب داشته باشم . صبح که رفتم مدرسه باید یک چیزی بهش میدادم برای همین با دوستم فاطمه رفتم پیشش و بهش تحویل دادم ، بعدش به فاطمه گفتم :« بهش بگم جچوری میتونم ازش برچسب بگیرم ؟» فاطمه چون تا اون روز من صد بار این حرف را زده بودم خودش رفت و به خانم گفت :« ببخشید خانم ، مبینا چجوری می تواند از شما بر چسب بگیره ؟ » خانم عزیزی هم گفت :« به خاطر این کاریکه کرده و چیزی که ازش خواسته بودم را عالی بهم تحویل داده حقشه بهش برچسب بدم» بعدشم برچسباشو از توی کیفش در آورد و گفت :« بیا اینو بگیر و ازش یکی بردار » گفتم :« خانم یکی ؟» گفت :« حالا دوتا بردار» بعدشم ادامه داد :« من الان کلاس دارم پیش خودت باشه و زنگ بعدی بهم بده » اون لحظه با خودم فکر کردم :« خدایا ! چی شد ؟ یعنی الان خواستم مستجاب شد ؟ البته به صورت نامحسوس ؟ یعنی بعد از این همه مدت بالاخره ازش برچسب گرفتم ؟ » اصلا باورم نمی شد ، طوری که داشتم بال در می اورم و از اون روز فهمیدم که فقط کافی خوب باشم و درخواست هامو تکرار کنم تا خدا بر آوردش کنه ، البته روزی که اصلا انتظارش را نداری . 🙏
خب داریم به اخر اردیبهشت نزدیک میشیم ان شاالله روز تولد حضرت معصومه سلام الله علیها اسامی کسانی که هدیه کارت شارژ دریافت میکنند را اعلام میکنیم 😍 با ما همراه باشین و کانال رو به دوستانتان معرفی کنید 👏
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_هفتاد_و_شش محمد جواد همچنان در آخر صف بود و با اینکه درآن لحظات اصلاً علاقه ای به هم ص
اما محمدجواد تصمیمش را گرفته بود. کاغذ را بیرون آورد و بازش کرد. صدا ضعیف و ضعیف تر می‌شد وقتی کاغذ را باز کرد ناگهان پرنده ای به سمتش آمد و او را به زمین پرت کرد. 😱 تمام بدن محمدجواد از شدت ضربه درد میکرد و سنگینی پنجه هایی را روی سینه‌اش حس می‌کرد. به زحمت چشمهایش را باز کرد.🙄 یکی از عقابهای کوه تشدید بود، همان عقابی که تاج تشدید را به دست اهالی داده بود. عقاب پنجه اش را روی سینه ی محمدجواد گذاشته بود و با ابروهای گره خورده به او نگاه می‌کرد. محمدجواد که در بهت و حیرت فرورفته بود نمی دانست باید چه کار کند😨 حتی صدایش هم از ترس درون سینه‌اش حبس شده بود 😰ناگهان صدایی گفت داری چیکار میکنی؟ کشتیش😓 پنجه‌ت رو بردار😶 عقاب گفت: مگه ندیدی؟ اون نیومده اینجا تا مشکلات رو حل کنه اومده مشکلات رو بیشتر کنه.» صدا گفت: اما این وظیفه ی ما نیست. وظیفه ی ما هدایته حالا دیگه خودش تصمیم می‌گیره. تو هم بدون اطلاع عقاب بزرگ به اینجا اومدی کار درستی نکردی. محمدجواد صدا را شناخت. این صدای برهان بود که برای دفاع از او آمده بود. صدای آشنای دیگری گفت: تقصیر محمد جواد نیست، تقصیر اون موجود پلیده که نمیذاره آدمیزاد به بهشت بره.😓 عقاب که کمی پنجه هایش را شل کرده بود و محمدجواد می‌توانست راحت تر نفس بکشد ، گفت: «اما این پسر به دستورات موجود تاریکی گوش کرد من خودم دیدم تاج تشدید رو انداخت توی کوله لام بیچاره... باید می اومدم و از حق لام دفاع می کردم.. ادامه دارد..... ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 👨🧕 🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا